خبرگزاری شبستان به منظور بررسی نقش حضرت زهرا سلام الله علیها در حیات غدیر در طول تاریخ با حضرت آیت الله «نجم الدین مروجی طبسی»، استاد برجسته حوزه و عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، گفت وگویی ترتیب داده که مشروح آن تقدیم حضورتان می شود:
مجاهدت های حضرت زهرا(س) چه تاثیری در حفظ غدیر و حیات آن در طول تاریخ داشته است؟
پاسخ به این پرسش را با فرمایشات مرحوم سید بن طاووس در کتاب «الاقبال» آغاز می کنم، ایشان در جلد دوم، صفحه ۶۲۵ این کتاب با صلوات بر پیامبر(ص) و دخترشان، صفاتی را برای حضرت زهرا(س) اعم از طاهره، صدیقه، معصومه، نقیه، زکیه، مظلومه و … برمی شمارد.
در ارتباط با مجاهدت های حضرت صدیقه(س) برای تثبیت و حفظ غدیر و رساندن این پیام و رسالت به جهانیان تا امروز و تا قیام قیامت برای ما کافی است که وصف نبوی را درباره ایشان حتی در ظاهر بفهمیم، آنجا که امام صادق(ع) می فرماید: «یکی از کنیه های حضرت زهرا(س) امّ ابیها بود».
این روایت را مرحوم علامه مجلسی در «بحارالانوار»، جلد ۴۳، صفحه ۱۹ آورده و در «عوالم» مرحوم بحرانی نیز آن را نقل کرده و از اهل سنت ابن عبدالبر در جلد دوم کتاب «الاستیعاب فی معرفه الأصحاب» در شرح حال حضرت زهرا(س) نقل کرده است.
و اگر همین معنای «اُم» را در حد فهم محدود خود درک کنیم (بین ۱۰ تا ۱۱ معنا برای آن بیان شده) نقش حضرت(س) در حفظ و تبیین غدیر مشخص می شود.
چه معنایی در تعبیر «امّ ابیها» نهفته است که می تواند به چرایی حفظ غدیر در پرتو مجاهدت های حضرت زهرای مرضیه(س) پاسخ دهد؟
این تعبیر بدین معنا نیست که پیامبر(ص) احتیاج به محبت مادرانه داشته اند و حضرت صدیقه(س) نقش مادری برای ایشان ایفا کرده باشند یا آنکه معنای این روایت این نیست که«امّ ابیها» کنایه از آن باشد که پیامبر(ص) بسیار به ایشان محبت می کرده است که شکی در این نیست بلکه مراد، معانی دیگری است و بعضی گفته اند اینجا به معنای اصل است یعنی ذریه رسول الله(س) از حضرت فاطمه(س) است و این معنای تعبیر سخن نبوی است که فرمودند: «حُسَیْنٌ مِنِّی وَأَنَا مِنْ حُسَیْنٍ».
لذا حضرت زهرا(س) برای نجات دین و حفظ دین پا به عرصه جهاد گذاشتند و در مسیر حمایت از تک تک بیانات نبوی به ویژه غدیر جانثاری کردند و تا شهادت پیش رفتند.
آیا می توان برای «امّ ابیها» معانی دیگری نیز متصور شد؟
بله، اساساً «ام ابیها» تعبیر از اصل نبوت است و فاطمه زهرا(س) ستون نبوت است همان نبوتی که خدای عزّ و جلّ برای آن آدم(ع) را خلق کرد، خلافتی الهی که مصداق آن نبی مکرم(ص) است و خدا از ایشان تعبیر به «رحمه للعالمین» کرده است.
چنین برداشتی از مقام حضرت زهرا(س) چه دستاوردهایی برای تشیع و اسلام دارد؟
اگر به این معانی دقت کنیم مقام حضرت زهرا(س) برای ما روشن می شود؛ وقتی بدانیم پیامبر(ص) برای نهادینه کردن و حیات دین بعد از خود چه گام هایی برداشته و اصطلاحاً چقدر خود را به آب و آتش زده است و وقتی بدانیم مقصود ایشان و عمود خلافت الهی زهرای اطهر(س) است آنگاه درمی یابیم حضرت صدیقه(س) نیز برای حفظ اهداف رسول خدا(ص) و خلافت الهی همان گام ها را برمی دارد و همان سختی را تحمل می کند و با همه وجود وارد میدان می شود و جان را برای حفظ هدف و خلافت الهی هزینه می کند.
کسی که به زندگی کوتاه نگین خاتم(س) نگاهی داشته باشد، درمی یابد که حضرت زهرای اطهر(س) چه در دوران کودکی در مکه مکرمه و چه بعد از هجرت و چه بعد از رحلت پیامبر از پدر حمایت کرد در حالی که کسی مثل ابن مسعود می گوید: من جرات نکردم از پیامبر(ص) دفاع کنم. وی نقل می کند وقتی در مکه مکرمه عده ای از کافران بر سر رسول خدا(ص) فضولات ریختند من جرئت نکردم پیش بروم ولی دخترکی کم سن و سال آمد و فضولات را کنار زد و عاملان را مورد لعن و نفرین قرار داد!
یا در جریان جنگ اُحد که اغلب مدعیان فرار کردند حضرت فاطمه(س) در صف مقدم بود و زخم های پیامبر(ص) را مداوا کرد؛ یا در جریان غزوه خندق هم در پشت جبهه به پیامبر(ص) رسیدگی می کردند.
به عبارت دیگر، هر جا برای اسلام و رهبری احساس خطر شده فاطمه زهرا(س) در خط مقدم بوده است؛ البته از فاطمه زهرا(س) با آن سابقه درخشان، سزاوار است که از غدیر حمایت کند چون می داند اسلام و تلاش های پیامبر(ص) و خلافت الهی یعنی چه.
کیفیت این حراست و حمایت چگونه بود که برای غاصبان راهی جز شهادت آن حضرت(س) باقی نگذاشت؟
آن سخنرانی آتشین و ایراد خطبه فدکیه به قدری اثرگذار بود که بنابر نقل ابی ابی الحدید، خلیفه فورا بر منبر رفت و به امیرالمومنین(ع) جسارت و انصار را تهدید کرد. چراکه همه یکپارچه شعار می دادند جز علی(ع) کسی را برای خلافت نمی خواهیم!
یا وقتی زنان مدینه به عیادت ایشان رفتند فاطمه زهرا به گونه ای سخن گفتند که آنان منقلب شدند. یا به یکی از اصحاب پیامبر(ص) به نام «محمودبن لبید» در کنار مزار شریف حضرت حمزه(س) بعد از رحلت نبوی سخنانی گفت که محمود بن لبید عرضه داشت: ای فاطمه! با این گریه ها و ناله ها قلبم را از جا کندی و دلم را سوزاندی.
ایشان از چه سخن گفتند که چنین اثرگذار بود و قلب ها را منقلب می کرد؟
ایشان درباره غدیر سخن گفتند و فرمودند: ای محمود آیا تو غدیر را فراموش کرده ای؟ والله پیامبر به من فرمود بعد از خودم بهترین کسانی که جانشین خود قرار می دهم علی بن ابیطالب(ع) و بعد از او حسن است تا رسیدند به حجت دوازدهم … ایشان فرمودند: اگر از اینها پیروی کنید به بهترین شکل شما را هدایت می کنند و اگر زیر بار نروید شما ضرر خواهید کرد و تا قیامت بین شما اختلاف خواهد بود.
اما آنها بعد از پیامبر(ص) راه و مسیر را عوض کردند و رای را برگرداندند. مگر نمی دانستند جایی که خدا و رسول(ص) رای دهند، نباید آن را برگرداند اما اینها برنامه ریزی دیگری کردند و غافل بودند که عمرشان کوتاه است!
پس از پیامبر(ص) چه شد که به شهادت یادگار ایشان انجامید؟
آنها با حضرت زهرای مرضیه(س) و بیت امیرالمومنین(ع) با خشونت رفتار کرده و جوی راه انداختند که کسی به امام علی(ع) سلام نمی کرد و جواب سلام ایشان را نمی داد چراکه مواضع فاطمه زهرا(س) و این خاندان و اهل بیت(ع) در حفظ میراث نبوی و خلافت الهی، شجاعانه و صریح بود لذا غاصبان با همه قوا وارد شدند و همه خطوط قرمز را زیر پا گذاشتند و این بیت را از آزار و اذیت مصون نگذاشتند.
لذا وقتی دستور دادند خانه را به آتش بکشید به حضور فاطمه و حسنین علیهم السلام در آن خانه توجه نکردند چراکه مواضع حضرت(س) واضح و روشن بود. حضرت زهرا(س) حتی تیر خلاصی را هم برای بعد از شهادت خودشان زدند که مبادا دستگاه خلافت اعلام عزا کرده و ایشان را تشییع کنند و بگویند اتفاقی نیفتاده و مسیر ما صحیح است. ایشان حتی برای بعد از شهادتشان هم برنامه داشتند و برای همین به اختفای مزارشان وصیت کردند.
چرا حضرت زهرا(س) به اختفای مزارشان وصیت کردند؟
مرحوم شیخ طوسی در کتاب «الامالی» حدیثی از امام باقر(ع) نقل می کنند که ایشان از امام سجاد(ع) و آن حضرت(ع) از فرزند عمار بن یاسر نقل کرده اند که: حضرت زهرا(س) پس از بیماری ناشی از جراحت، سنگین و ناتوان شده بود.
عباس عموی پیامبر(ص) برای عیادت ایشان آمد اما گفتند حضرت(س) ممنوع الملاقات است لذا عباس برای امیرمومنان(ع) پیام فرستاد که نحوه کسالت و بیماری فاطمه زهرا(س) برای من تازگی داشت و باور نمی کردم کسی که حبیبه و نورچشم پیامبر(ص) است، در چنین شرایطی باشد. این وضع چنان بر من ناگوار آمد که کمرم را شکست؛ ایشان به زودی از دنیا می رود اگر رحلت کرد سریعا من را مطلع کن تا مهاجران و انصار را باخبر کنم و در تشییع جنازه او شرکت کنند و بر پیکرش نماز بخوانند و هم ثواب ببرند و هم زینتی باشد برای دینشان.
امیرمومنان(ع) در پاسخ عباس پیام داد: امیدوارم همیشه مورد عنایت شما باشم اما فاطمه(س) بعد از پدر مظلوم بود، حقش را غصب کردند و میراثش را گرفتند و مراعات رسول خدا(ص) را در حفظ فاطمه(س) نکردند. از خدا می خواهم از ظالمان انتقام بگیرد.
عمو مرا ببخش که نمی توانم درخواست تو را بپذیریم چراکه فاطمه به من سفارش کرده از شهادتش کسی را مطلع نسازم.
وقتی پیام امیرمومنان(ع) به عباس رسید گفت: خدای عزّ و جلّ فرزندم را مورد عنایت قرار دهد، من جهاد و علم علی را می دانم و هر چه صلاح می داند انجام دهد.
یعنی این وصیت سبب حیات غدیر و امامت شد؟
هیچ خبری از شهادت و تشییع و دفن حضرت زهرا(س) نشد و زهرای مرضیه(س) با این وصیت پیشدستی نموده و برای جهانیان تبیین کردند که مسیر غدیر و علی بن ابیطالب(ع) و خلافت الهی غیر از مسیری است که دیگران رفته اند و بر آنچه که اعتقاد داشتند و گفتند که از این حکومت راضی نیستم ایستادند.
در روایت است که وقتی امیرالمومنین(ع)، فاطمه زهرا(س) را به خاک سپرد و به خانه بازگشت و با جای خالی فاطمه(س) مواجه شد دچار وحشت گشت و شدیدا بی تابی کرد (از اهل سنت افرادی همچون ابن صباغ در کتاب «الفُصولُ المُهمّه فی مَعْرِفَه الأئمَّه» نقل کرده اند) و فرمود: چه شده مصیبت ها از هر طرف بر من نازل می شود؟ فاطمه! با من کاری کردی که تا زنده ام دردمند و مصیبت زده ام. بعد از پیامبر(ص) اکنون زهرا را از دست دادم. عزیزی را از دست داده ام که تا زنده ام برای او عزادار هستم.
ثبت دیدگاه