دیدار نماینده آیت الله العظمی سیستانی با مدیران و اساتید بنیاد بین المللی امامت مطالعه تحلیلی سبک مناظرات امام صادق (علیه السلام) در اثبات امامت بازخوانی مواضع سیاسی و شیوه مبارزاتی امام صادق(علیه السلام) در برابر بنی امیه در حفظ و حراست فرهنگ شیعی نقد و پاسخ به اعتقادات وهابیون معاصر در مساله تبرک به مقدسات از منظر متکلمان مذاهب اسلامی تعاملات اجتماعی مطلوب در آموزه های امام رضا(ع) با تأکید بر نامه حضرت به عبد العظیم حسنی(ع) برگزاری دورههای مرکز تخصصی امام شناسی جلسه هماندیشی معاون پرورشی و فرهنگی وزیر آموزشوپرورش با مسئولان دفتر تبلیغات اسلامی و مؤسسات همکار تحلیلی از یادکرد حضرت حمزه (ع) در سنت پیامبر اکرم و اهل بیت (ع) و کارکردهای آن در عصر معصومان واکاوی چرایی همتایی حمزه بن عبد المطلب (س) و جعفر بن ابی طالب (س) در کلام اهل بیت (ع)
حدیث دوات و قلم و ماجرای روز پنجشنبه، از فرازهای مهم تاریخ زندگی پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله و از دلایل امامت و ولایت امام علی بن ابیطالب علیهالسلام است. رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در آن روز، تصمیم داشت آنچه را که در طی حدود بیست سال در مورد امامت و خلافت علی علیهالسلام و فرزندان ایشان به صورت شفاهی بیان داشته بود، به صورت سندی مکتوب درآورد تا تضمینکننده هدایت و وحدت امت اسلامی پس از ایشان باشد. اما مخالفان امامت علی علیهالسلام که به هدف پیامبر صلیاللهعلیهوآله پی برده بودند، با توهین به ساحت مقدس پیامبر صلیاللهعلیهوآله و برهم زدن آن جلسه، از نوشتن نامه آن حضرت جلوگیری کردند.
در این نوشتار جهت گیری امام سجاد(علیه السلام) در حساس ترین دوره تاریخ اسلام، بر اساس «صحیفه سجادیه» مورد بررسی قرار گرفته است تا راهبرد ایشان در جهت حفظ خط امامت شیعی آشکار شود.
یکی از فضایل مشهور حضرت علی علیه السلام حدیث سدّ الابواب است که پیامبر (ص) دستور فرمود همه درها به سوی مسجد ایشان بسته شود، غیر از بابِ خانه علی علیه السلام. در برخی نقلهای این حدیث، به علتِ این امر هم تصریح شده که «لزوم تطهیر مسجد از آلودگیها» است، و نشان میدهد که حضرت علی علیه السلام از هر گونه آلودگیِ باطنی مبرّا است. در مقابل این فضیلت، روایتی در کتب اهل سنت ذکر شده که پیامبر اجازه دادهاند ابوبکر نیز خوخه (دریچه/پنجره)ای به سوی مسجد داشته باشد. عالمان عامه از این روایت، اشاره به خلافت و جانشینیِ ابوبکر را برداشت کردهاند.
دیدگاه ابنعربی در باب خلافت و امامت بعد از رحلت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) از ویژگی خاصّی برخوردار است. وی نخست بهگونهای سخن میگوید که خواننده میپندارد مقصود وی، امامت و خلافت عرفانی میباشد و ربطی به دیدگاههای کلامی شیعی و سنّی در این باره ندارد، لیکن بعد از بررسی و دقّت نظر معلوم میشود که وی با شیوهی خاصّ خود، در نهایت دیدگاه کلامی اهل سنّت را به زبان آورده و بهگونهای شگفتانگیز، خلافت را با تمسّک به اجماع صحابه و اصالتبخشیدن بدان، برای خلیفهی اوّل و دوم به اثبات رسانیده است.
این مقاله، فلسفۀ صلح امام حسن(ع) با معاویه را با توجه به منابع سنی و شیعه، تا قرن هفتم مورد پژوهش قرار داده و پس از تحلیلِ انتقادی مستنداتِ روایی و تاریخی این منابع، به این نتیجه دست یافته که نوعِ نگاهِ مورخان و محدثان سنی و شیعه، در بیان و تحلیل فلسفۀ این صلح، متفاوت است.
گیب، در مقاله حاضر، که هدف از آن بازخوانی نظریه اهل سنت در باب خلافت است، بر مبنای چهار نکته اساسی به بحث میپردازد: 1- در وهله نخست به مخالفت با نظر کسانی می پردازد که معتقدند ماوردی به تدوین نظریه ی نهایی اهل سنت در باب خلافت پرداخته است؛
در ارتباط با مجاهدت های حضرت صدیقه(س) برای تثبیت و حفظ غدیر و رساندن این پیام و رسالت به جهانیان تا امروز و تا قیام قیامت برای ما کافی است که وصف نبوی را درباره ایشان حتی در ظاهر بفهمیم، آنجا که امام صادق(ع) می فرماید: «یکی از کنیه های حضرت زهرا(س) امّ ابیها بود
از جمله موضوعات مهم در عرصه «مهدويت»، جايگاه آن در قرآن مجيد و تفسير است. شيخ صدوق (ره) در آغاز کتاب گرانسنگ «کمال الدين»، در خصوص يکي از آيات مرتبط با اين موضوع، بحثي اجتهادي و عميق ارائه کرده که حاوي نکاتي اساسي درباره امامت و مهدويت است.
شاید بیشترین نقدها و شبهه افکنی های خاورشناسان درباره امامان شیعه: متوجه امام حسن مجتبی(ع) باشد. رویدادهای پر تنش دوران کوتاه خلافت امام(ع) که به صلح با معاویه انجامید و نیز حوادث پس از صلح، زمینه ساز بروز پرسش هایی فراوان در بین خاورشناسان شده است.