چکیده:
این نوشته در ادامة سلسله مقالات بررسی تألیفات در موضوع مهدویت، به بررسی تألیفات در دوره حوزة حله میپردازد.
شهر حله از آن زمان که به دست سیفالدوله امیر بنیمزید در سالهای ۴۳۹ تا ۴۹۵ قمری بنیانگذارده شد، مرکز شیعیان، فقیهان، دانشمندان و شاعران دلباختۀ شیعی بوده است.شهر بغداد در حملۀ هلاکوخان به عراق، به تصرف مغولان درآمد و تاراج گردید. در این میان، شهر حله با تدبیر و حرکت سنجیدۀ علمای بیداردل و تدبیرگر، از هجوم وحشیانة مغولان در امان ماند و به دلیل امنیت حاکم بر شهر و حضور عالمان، فقیهان و دانشمندان پرآوازه، مرکزیت علمی بغداد به حوزۀ حله سپرده شد و این حوزه در طول قرنهای ششم تا نهم قمری مرکز حوزههای شیعه نام گرفت.
تألیفات مهدویت در این دوره کمتر از دورههای قبل و بعد بوده است؛ زیرا به رغم آنکه حاکیمت دولتهای شیعی، آرامش و آزادی نسبی را برای شیعیان به ارمغان آورده بود، حکومت تازه شیعه شدۀ مغولها، به تبلیغ و ترویج مبانی فکری، عقیدتی، فقهی و کلامی بسیار نیازمند بودند و شبهههای کلامی مجال را از عالمان برای پرداختن به مهدویت گرفته بود.
از سویی، گسترش مدعیان دروغین مهدویت و فرقههای آنان، پرداختن به مهدویت را در این دوره بسیار ضروری مینمود. در اینباره تنها هفده کتاب از شیعیان و ۳۳ کتاب از علمای عامه این دوره به یادگار مانده است.
دریافت متن کامل مقاله
ثبت دیدگاه