مَقْتَلُ الْحُسَین نخستین مَقتل درباره واقعۀ عاشورا و شهادت امام حسین(ع)، نوشته ابو مِخنف (درگذشت ۱۵۷ق) است. این کتاب دو نسل پس از واقعه عاشورا نگاشته شده و به جهت شهرت گردآورندۀ آن، به «مقتل ابیمِخنف»، شهرت یافته است. مقتل ابومخنف تا حدود قرن چهارم، موجود بوده، اما بعدها مانند دیگر آثار ابومخنف، از میان رفته است.
کتابی که امروزه با نام «مقتل ابومخنف» شهرت دارد، کتابی مجعول است. محمدهادی یوسفی غروی در کتاب «وقعة الطف لأبیمخنف» تلاش کرده است با گردآوری و تدوین نقلقولهای موجود در کتاب «تاریخ طبری»، مقتل واقعی ابو مخنف را بازسازی کند. جواد سلیمانی این کتاب را با عنوان «نخستین گزارش مستند از نهضت عاشورا»، به فارسی ترجمه کرده است.
مؤلف کتاب
لوط بن یحیی بن سعید بن مخنف الازدی مشهور به ابومخنف، در نیمهٔ دوم قرن اول هجری در کوفه به دنیا آمد و در سال ۱۵۷ یا ۱۵۸ هجری درگذشت. او کتابهای بسیاری نوشته است. نجاشی ۲۸ کتاب و ابن ندیم ۳۰ کتاب برای وی برشمرده است.[۱]برخی از آنها عبارت است از: کتاب قتل عثمان، کتاب صفّین، کتاب مقتل محمّد بن أبی بکر، کتاب مقتل أمیر المؤمنین(ع).[۲]
مقتل ابی مخنف، نخستین مقتل درباره واقعهٔ عاشورا است.[۳] زمانی که وی نگارش مقتل الحسین را آغاز کرد، هنوز برخی از شاهدان مورداعتمادِ واقعهٔ کربلا، در قید حیات بودند.[۴] به گفتهٔ محقق «وقعة الطف»، دلیلی بر تشیع ابو مِخنف در دست نیست، اما روشن است که وی متمایل به اهل بیت(ع) بود و به آنان محبت داشته است.[۵]
نسخه مجعول کتاب
کتاب مقتل الحسین ابومخنف تا حدود قرن چهارم موجود بوده است، اما بعدها مانند دیگر آثار ابومخنف، از میان رفته است. کتابی که امروزه با نام «مقتل ابومخنف» شهرت دارد، کتابی است مجعول و احتمالاً در قرن ششم ساخته شده است.[۶]. محمد اسفندیاری برخی از دلایل جعلیبودن این کتاب را چنین برمیشمارد:
محتوای کتاب:
محتوای این مقتل با تاریخ طبری بسیار متفاوت است؛ درحالیکه طبری بدون واسطه یا با یک واسطه از این کتاب نقل کرده است.
نخستین عبارت این مقتل چنین است: «قال ابومخنف: حدثنا ابوالمنذر هشام عن محمد بن سائب الکلبی» (ص ۵). درحالیکه هشام شاگرد ابومخنف بوده است.
در صفحۀ دوازده کتاب آمده است: «روی الکلینی فی حدیث…» درحالیکه کلینی نزدیک به صد سال پس از مرگ ابومخنف، به دنیا آمده است.
در صفحۀ ۱۱۳ کتاب آمده است طِرِمّاح بن عَدی پس از آنکه هفتاد نفر را از لشکر عمر سعد کشت، خود نیز کشته شد؛ حال آنکه طبری در تاریخش از ابومخنف نقل میکند که طِرِمّاح بن عَدی در کربلا نبوده است.[۷]
میرزا حسین نوری (محدث نوری) در کتاب لؤلؤ و مرجان، دربارۀ مقتل منسوب به ابومخنف مینویسد:
«ابومخنف لوط بن یحیی از بزرگان محدثین و معتمد ارباب سیر و تواریخ است و مقتل او در نهایت اعتبار…. و لکن افسوس که اصل مقتل بیعیب او در دست نیست و این مقتل موجود که به او نسبت میدهند، مشتمل است بر بعضی مطالب مُنکَرۀ مخالفِ اصول مذهب و البته آن را اَعادی و جُهّال به جهت پارهای از اغراض فاسده، در آن کتاب داخل کردند و از این جهت از حداعتبار و اعتماد افتاده، بر منفردات آن هیچ وثوقی نیست».[۸]
در دوران معاصر، برخی از پژوهشگران تلاش کردهاند از طریق گردآوری و تدوین نقلقولهایی که طبری در تاریخش از کتاب ابومخنف داشته است، مقتل ابو مخنف را بازسازی کنند. از آن جمله است:
مقتل الحسین، بهکوشش حسن غفاری (قم: کتابخانه آیت الله مرعشی)؛
وقعة الطف لابی مخنف، به تحقیق محمدهادی یوسفی غروی (قم: انتشارات اسلامی). این کتاب توسط جواد سلیمانی با عنوان «نخستین گزارش مستند از نهضت عاشورا» (قم: مؤسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی) و توسط محمد صادق روحانی با عنوان «ترجمه وقعة الطف، بازسازی مقتل الحسین ابومخنف» (قم:انتشارات طه) به فارسی ترجمه شده است.
مقتل الحسین ابیمخنف، تصحیح و ترجمهٔ حجت الله جودکی(قم: انتشارات خیمه، ۱۳۹۳).[۹]
پانویس
صالحی حاجی آبادی، «پژوهشی در هویت تاریخی مقتل ابی مخنف»، ص۵۲.
ابومخنف، وقعة الطف، ۱۳۶۷ش، ص۱۷.
ابومخنف، وقعة الطف، ۱۳۶۷ش، ص۷.
اسفندیاری، کتابشناسی تاریخی امامحسین، ۱۳۹۱، ص۴۲.
ابومخنف، وقعة الطف، ۱۳۶۷ش، ص۱۹و ۲۰.
اسفندیاری، کتابشناسی تاریخی امامحسین، ۱۳۹۱ش، ص۴۲؛ نیز نگاه کنید به: ابومخنف، وقعة الطف، ۱۳۶۷ش، ص۲۳.
اسفندیاری، کتابشناسی تاریخی امامحسین، ۱۳۹۱ش، ص۴۳؛ نیز نگاه کنید به: ابومخنف، وقعة الطف، ۱۳۶۷ش، ص۲۴-۲۶.
اسفندیاری، کتابشناسی تاریخی امامحسین، ۱۳۹۱ش، ص۴۳.
ابومخنف، مقتل الحسین ابیمخنف، ۱۳۹۳ش.
منابع
ابومخنف، لوط بن یحیی، مقتل الحسین ابیمخنف، تصحیح و ترجمهٔ حجتالله جودکی، قم، انتشارات خیمه، ۱۳۹۳.
ابومخنف، لوط بن یحیی، وقعة الطف، تحقیق محمد هادی یوسفی غروی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۷ش.
اسفندیاری، محمد، کتابشناسی تاریخی امامحسین، قم، صحیفه خرد، ۱۳۹۱ش.
صالحی حاجی آبادی، ابراهیم، «پژوهشی در هویت تاریخی مقتل ابی مخنف»، فصلنامه تاریخ نگری و تاریخ نگاری دانشگاه الزهرا(س)، شماره ۱۳، ۱۳۸۸ش.
ثبت دیدگاه