در منابع ديني به صلوات بر پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) و دعا براي رفعت درجه ايشان بسيار سفارش شده است. براساس روايات، اين کار منافع زيادي، مثل طهارت نفس، تکفير گناهان و سنگيني ميزان براي شخص دعاکننده و مصلِّي بهارمغان ميآورد. اما پرسش اين است که آيا خود پيامبر(صلی الله علیه و آله) نيز بهعنوان مدعوله و مصلَّيعليه از اين دعاها و صلواتها منتفع ميشود و درجه ايشان در سير صعودي افزايش مييابد يا خير؟ برخي با استناد به دلايل گوناگون معتقدند: پيامبر نفعي از اين دعاها و درودها نميبرد و ارتقاي وجودي آن حضرت در اثر اين ادعيه و صلواتها غيرممکن است.
دیدگاه مستشرقان به مسئله جانشینی امام یازدهم شیعیان را میتوان به سه رویکرد تقسیم کرد. برخی از آنان معتقدند که امام حسن عسکری(علیه السلام) فرزندی نداشته است و به همین خاطر معتقدند که ایشان جانشینی ندارد. عمده تکیه این رویکرد بر مدار شبهه عقیم بودن امام یازدهم برمیگردد. رویکرد دوم به جانشینی جعفربن علی معروف به جعفر کذاب اشاره دارد. رویکرد سوم اما به بحثی پردامنه در اندیشه سیاسی شیعه میپردازد که بسیار مورد توجه خاورشناسان واقع شده است. این رویکرد به اصل مسئله مهدویت میپردازد و عمدتاً نگاهی انتقادی و نادرست به آن دارد. این رویکرد، مهدویت به عنوان اصل جانشینی امام یازدهم را دارای ریشه اسطورهای و سیاسی دانسته و منشعب از سایر ادیان میداند.
مقاومت امام حسین(علیه السلام) در بیعت نکردن با یزید منجر به جنگ نابرابری بین آن دو شد. در این میان درباره چرایی بیعت نکردن امام حسین(علیه السلام) با یزید، شخصیت فرزند معاویه، ویژگی شیعیان کوفه و سرنوشت الهی بیشتر مطرح شده است. مسئله اصلی پژهش این است که اگر بیعت نکردن امام حسین(علیه السلام) با یزید با روش تاریخی بررسی شود چه عواملی در این تصمیم امام(علیه السلام) از اهمیت بیشتری برخوردارند؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که در منابع اولیه امید بستن امام(علیه السلام) به کوفیان و یا تن دادن به سرنوشتی محتوم تأثیر چندانی در عدم بیعت نداشته است. شخصیت یزید نیز تنها بخشی از علل عدم بیعت می تواند باشد.
حدیث جابر، حدیث مشهوری در منابع شیعه است. راوی حدیث- امام باقر (علیه السلام) - از جابربن عبدالله انصاری نقل می کند که جابر لوحی را در دست حضرت زهرا (سلام الله علیها) دیده است. این لوح هدیه ای از جانب خداوند به پیامبر (صلی الله علیه و آله) معرفی شده که نام پیامبر (صلی الله علیه و آله)، علی و یازده امام دیگر در آن آمده است.
همگام با سیر تاریخ تشیع و شکلگیری ادبیات سیاسی، مرثیهخوانی بر مصائب امامان معصوم (علیه السلام) به عنوان یکی از گونههای ادبی، در این بخش از ادبیات متعهد، خودنمایی کرده است و قیام امام حسین (علیه السلام) و حادثه عاشورا موجب شده است بسیاری از اندیشمندان و صاحبان ذوق و قریحه دنیای اسلام، قلم و خیالشان را صرف ترسیم و معرفی قیام آن حضرت کنند.
ممکن است این سخن جناب ازغدی، به جهت بعید دانستن انجام چنین جنایاتی از صحابه باشد. در پاسخ باید گفت اقدامات صحابههایی همتراز شیخین نیز در جنایاتی شبیه به ماجرای کربلا، ثبت شده است...
ابنتیمیه در کتاب الفتاوی الکبری راجع به جنگ صفین میگوید بسیاری از بزرگان صحابه در این جنگ شرکت نکردند. امام علی(ع) مجوزی برای جنگیدن نداشت و طبق نظر خود عمل کرد. وی همچنین مدعی است با توجه به روایت صلح امام حسن(ع) میتوان فهمید که نظر پیامبر(ص) این بوده است که امام علی(ع) در صفین منادی صلح باشد نه برپاکننده جنگ. به صفین و نهروان و جمل نباید به دید واحدی نگریست که ظلم و جهل است. چون درباره هر سه جنگ، دستور نبوی(ص) وجود ندارد. رویکرد علما هم درباره این سه جنگ یکسان نیست. آنها مقتولان جنگ صفین را از هر دو لشکر تمجید کردهاند. در خصوص مقتولان جمل نیز اینگونهاند، ولی درباره نهروان اینگونه نیستند و خوارج و کشتههای آنها را نکوهش کردهاند.
این پژوهش به بررسی چگونگی گزارش طبرسی به عنوان یک سیره نویس شیعه از غزوه خیبر از طریق نقد تاریخی گزارش وی در تطبیق با دیگر منابع سنی و شیعی پرداخته است.
برایناساس، پژوهش حاضر گزارش ذهبی را در خصوص نقش امام علی علیه السلام در رخداد خیبر، در سه محور ارزیابی کرده است: فتح دژهای خیبر، تصرف برخی قلعهها با صلح یا جنگ، جدا کردن درب خیبر از آستان.
هدف نگارنده در این گفتار، بررسی عملکرد صحابه نگاران به ویژه ابن حجر عسقلانی در کتاب الاصابه در زمینه تعریف صحابه و اثبات صحابی بودن افراد و مقایسه آن با عملکرد آنان در باره ایمان ابوطالب است. نشان دادن این دو عملکرد، به خوبی گویای برخورد سیاسی با موضوع ایمان حضرت ابوطالب خواهد بود.