ایام سوگواری سالار شهیدان و سرور آزادگان جهان حضرت اباعبداللهالحسین علیهالسلام و یاران با وفایش تسلیت باد.
این مشیت، یک مشیت راهبردی است که در پناه آن، مردم را به مسیری که دلخواه حق تعالی است راهنمایی میکند.
معاونت فرهنگی بنیاد بین المللی امامت در آستانه ایام اربعین حسینی شب شعر بین المللی «موکب اول» را برگزار می کند.
در مجموع از بیانات دکتر رجبی دوانی این نکته برداشت می شود که مسلم بن عقیل، در این مقطع تاریخی، تصمیم نادرستی گرفت و اگر همانجا، عبیدالله بن زیاد را به قتل می رساند، شاید دیگر شاهد وقوع جنایات کربلا نبودیم.
واقعه عاشورا بارها و بارها مورد پرسش و کاوش قرارگرفته و هر چه زمان میگذرد، ابعاد ناگشوده دیگری بر زوایای کاویده پیشین آشکار می گردد. اما در این میان، فلسفه و انگیزه حرکت امام حسین(ع) به چالشی سخت در میان محققان تبدیل شده و تحلیلگران از هر سو با زاویه ای خاص بدان نگریستهاند. این نوشتار بر آن است تا نشان دهد که نهضت حسینی را باید در وسعتی فراختر از یک دوره و شرایط زمانی خاص و با نگاهی ژرفتر از یک رویکرد مشخص نگریست.
در مقام پاسخ باید گفت که امام حسین علیهالسلام به دلیل دارا بودن مقام امامت از ولایت گستردهای برخوردار بود، ولی از این مقام برای نفع شخصی استفاده نمیکرد و روشی که مورد رضای خدا بود را برمیگزید. زیرا
حصین بن عبدالرحمان سلمی کوفی یکی از افراد و راویان شناخته شده ای است که شمار قابل توجهی روایت فقهی و تاریخی از او در منابع کهن است ولی کمتر در کارهای انجام شده در حوزه تاریخ نویسی مسلمانان، به وی پرداخته شده است. او کسی است که نسل پیش از ابن اسحاق بوده، در کوفه می زیسته و اخباری از طریق منابع خود، درباره سیره نبوی و نیز مقتل امام حسین (ع) دارد.
ذکر مصیبت کسانی که در راه خداوند جان خود را از دست داده اند همراه با گریه و ماتم، امر مشروع و به تبعیت از پیامبر اکرم(ص) است.
بی تردید، اگر کاروان اسیران نبود، دشمن پرونده کربلا را با هر وسیله ممکن از صفحه تاریخِ «تقابل حق و باطل» محو می کرد. دشمن که حکم جواز قتل امام حسین علیه السلام را صادر کرده بود و نواده پیامبر خدا را خارجی و آشوبگر معرفی نموده بود، بعد از این حادثه می کوشید تا پرونده آن را به طور كلي ببندد. بنابراین، اگر خطبه ها و عزاداری های اهل بیت علیهم السلام، به ویژه خطبه امام سجاد علیه السلام نبود، وقایع عاشورا در حافظه تاریخ ثبت نمی شد.
وهابیان سفر به نیت زیارت قبور انبیاء و اولیاء و صالحان را بدعت و حرام می دانند همچنانکه در فتوای آنها آمده است : «لا يجوز شد الرحال لزيارة قبور الأنبياء والصالحين وغيرهم، بل هو بدعة» بار سفر بستن برای زیارت قبور انبیاء و اولیاء و دیگران جایز نیست بلکه آن بدعت است . اما در مقابل در مباحث سلسله وار از مذاهب و جریانهای اهل سنت ثابت شد که شد رحال نزد آنها مشروع و مستحب می باشد. همچنین از روایات شیعه نیز استفاده شد که بار سفر بستن برای زیارت قبر پیامبر صلی الله علیه وآله و حضرت علی علیه السلام جایز می باشد. حال آیا در خصوص سفر برای زیارت امام حسین علیه السلام در کربلا نیز روایاتی در منابع شیعه وجود دارد؟
گریه های پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در فراق پسرشان ابراهیم پیامبر در فراق فرزندشان ابراهیم فرمودند: «ای ابراهیم، کاری از ما برای تو ساخته نیست، تقدیر الهی برگشت پذیر نیست، چشم پدرت در مرگ تو گریان و دلش محزون و غمگین است، ولی هرگز سخنی که مایه خشم خداست، بر زبان جاری نمیسازد، اگر وعده صادق و حتمی خدا نبود که ما نیز به دنبال تو خواهیم آمد، در فراقت بیش از این گریه میکردم و محزون میشدم.»
طبق ادله روایی و تاریخی فراوانی كه در آثار فریقین وجود دارد مشخص می شود كه ائمه اهل البیت (علیهم السلام) و سلف امت، هنگام عزای اولیاء الهی، مشكی بر تن می كردند و پوشیدن لباس مشكی، امری مخصوص به بنی العباس نبوده است. بنابراین ادعای تقلید شیعیان از بنی العباس در سیاه پوشیدن هنگام عزا، بی اساس و غیر علمی است.
مقاومت امام حسین(علیه السلام) در بیعت نکردن با یزید منجر به جنگ نابرابری بین آن دو شد. در این میان درباره چرایی بیعت نکردن امام حسین(علیه السلام) با یزید، شخصیت فرزند معاویه، ویژگی شیعیان کوفه و سرنوشت الهی بیشتر مطرح شده است. مسئله اصلی پژهش این است که اگر بیعت نکردن امام حسین(علیه السلام) با یزید با روش تاریخی بررسی شود چه عواملی در این تصمیم امام(علیه السلام) از اهمیت بیشتری برخوردارند؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که در منابع اولیه امید بستن امام(علیه السلام) به کوفیان و یا تن دادن به سرنوشتی محتوم تأثیر چندانی در عدم بیعت نداشته است. شخصیت یزید نیز تنها بخشی از علل عدم بیعت می تواند باشد.
همگام با سیر تاریخ تشیع و شکلگیری ادبیات سیاسی، مرثیهخوانی بر مصائب امامان معصوم (علیه السلام) به عنوان یکی از گونههای ادبی، در این بخش از ادبیات متعهد، خودنمایی کرده است و قیام امام حسین (علیه السلام) و حادثه عاشورا موجب شده است بسیاری از اندیشمندان و صاحبان ذوق و قریحه دنیای اسلام، قلم و خیالشان را صرف ترسیم و معرفی قیام آن حضرت کنند.
ممکن است این سخن جناب ازغدی، به جهت بعید دانستن انجام چنین جنایاتی از صحابه باشد. در پاسخ باید گفت اقدامات صحابههایی همتراز شیخین نیز در جنایاتی شبیه به ماجرای کربلا، ثبت شده است...
نویسنده در مقدمه کتاب با اشاره به تحریفهای عاشورا چنین مینویسد: «آنچه عاشورا را تهدید مىکند، تحریفهاى رایج و پذیرفتهشدهاى است که پیوسته از همدیگر میزایند و تا آنجا ادامه مییابند که «مقتل مظلوم» را به نفع «مسند ظالم» مصادره میکنند که اگر چنان شود دیگر سخن از «شهید صادق و معصوم» درد هیچ مظلومى را دوا نخواهد کرد، بلکه خوشایند ریاکاران بوده و تنها ستمگران را به کار خواهد آمد». وی سپس وظیفه دانشوران میداند که در برابر این تحریفها بایستند: «سوگمندانه دیربازى است که این تحریف بزرگ و گران، توسط برخى افراد ناآگاه، به عرصه واقعیتهاى کربلا راه یافته است؛ ازاینرو دانشوران دردآشنا را لازم است، تا دیر نشده در برابر این تحریفهاى زاینده و جسارت تحریفگران، کارى بکنند و...»
کتاب «مقتل مفید» با عنوان فرعی «سوگنامه سالار شهیدان به روایت شیخ مفید»، بخشی از متن کتاب ارزشمند ارشاد شیخ مفید است به اعتبار مولف آن، از مقاتل قابل اتکایی است که تا کنون به نگارش درآمده است.
مطالعه، بررسی و پژوهش در کتاب مقدس مسیحیان (انجیل یوحنا) حاکی از آن است که نام امام حسین(ع) در این کتاب برده شده و از ایشان به عنوان فردی که در راه خدا در سرزمینی به نام کربلا به شهادت میرسد، یاد شده است. در فصل پنجم «مکاشفه یوحنا» آیاتی آمده است که میگوید ذبیحی(سر بریده شدهای) در کنار رود فرات با خداوند معامله و ویژگیهایی را برای آن بیان میکند که کاملاً بر امام حسین(ع) منطبق است.
از آن جا که زیارت نوعى اعلام موضع و مشخص کردن خط فکرى است و آثار سازنده عجیبى دارد، آنچه به عنوان متن زیارتى خوانده مىشود، از نظر محتوا و جهت دهى، از حساسیتى ویژه برخوردار است. به همین جهت ائمه (علیهم السلام) با آموختن نحوه زیارت به یاران خود، به این عمل سازنده جهت و غناى بیشترى بخشیدهاند به گونهاى که زیارتنامههاى رسیده از معصومان (علیهم السلام) - مانند زیارت جامعه کبیره، عاشورا، آل یاسین و ناحیه مقدسه - گنجینهاى از تعالیم و آموزشهاى عالى آنان است.