بیشتر امامیه بر این مسئله اتفاق نظر دارند که حضرت فاطمه(س) پیش از شهادت باردار بوده و فرزندی به نام محسن در حادثه هجوم به خانه ایشان سقط شده است.
در این مقاله، مکاتبات علامه محمدحسین شرفالدین درباره تخریب بقیع بررسی و بر اساس آن، نقش ایشان در واکنش علمای شیعه به این مسئله تحلیل شده است.
جامعه امامیه به روزگار امامت امام حسن عسکری(علیه السلام) علیرغم کوتاهی آن نسبت به ایام امامت دیگر امامان با چالشهایی روبهرو بوده است که میتوانستند در مسیر هدایت پیروان امام خللهای جدی ایجاد نمایند. لذا آگاهی از چالشها و چگونگی گذر از آنها شناخت مناسبتری از فعالیتهای امام یازدهم به دست میدهد(مسئله و ضرورت).
در مورد تعداد قلعههای خیبر نقلهای متعددی بیان شده است. برخی از مورّخان تعداد آنرا شش قلعه که نام آنها «سلالم»، «قموص»، «نطاه»، «قصاره»، «شق»، «مربطه» است، ذکر کردهاند. برخی دیگر؛ قلعه «صعب بن معاذ»، «ناعم»، «قلعة زبیر» و «وطیح» را نیز گفتهاند.برخی دیگر نیز قلعه «أبىّ»، «بریء» و «سلام» که نام دیگر «قلعه بنى أبى حقیق» است، را آوردهاند.
در پژوهش حاضر تلاش شده است تا با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد انتقادی، دیدگاه ابن تیمیه درباره حقیقت توبه پیامبران از گناهان مورد ارزیابی قرار گیرد.
عصمت پیامبران موضوعی بحث برانگیز است که از زوایای گوناگون کانون توجه اندیشمندان اسلامی قرار گرفته است. محمد شحرور که از «قرآنیون» معاصر است، با استناد به برخی ادله، تنها پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) را، آن هم با شرایطی، دارای عصمت تکوینی میداند و این مقام را از دیگر پیامبران سلب میکند.
یافتههای پژوهش حاکی از آن است که عامل اصلی سقط حضرت محسن بن علی، دومین خلیفه عامه بوده و از آنجا که بنابر قول مشهور فقها، مجازات سقط جنین عمدی ظالمانه، قصاص است، کیفرعامل اصلی این جنایت قصاص میباشد.
در این میان امام حسن عسکری (ع) نیز برای نیل به مقاصد خویش شاگردانی تربیت کردند، که از آن میان تعداد زیادی ایرانی تبار بودند و در انتقال اندیشه ها و عقاید و اهداف امامان شیعه در جامعه اسلامی به ویژه در ایران نقش فراوانی داشته اند.
هر چند که به دلائل امنیتی و علل دیگر، شیعیان بسیاری از وجود فرزند پسری برای امام حسن عسکری(ع) – حتی بعد از شهادت حضرتشان – مطلع نبودند، اما آن حضرت با تدابیر حکیمانهای این موضوع را به اطلاع بزرگانی از شیعیان رساند و در برخی موارد، فرزندشان امام مهدی(عج) را نیز به آنان نشان دادند تا بعدها این خبر در میان شیعیان مطرح شده و حقیقت برایشان آشکار شود. نتیجه این اقدام نیز این بود که در همان سالهای ابتدایی بعد از رحلت امام یازدهم، جز اندکی از شیعیان، تمام آنها وجود چنین فرزندی را به عنوان امام دوازدهم پذیرفتند.
اگر لازم بود چیزی به مردم ابلاغ شود و نسبت به آینده اسلام، مسلمانان هشیار باشند، زنگ بیدار باش را پیامبر (ص) به صدا در آورد، از سوی دیگر اگر بیش از این اقدامی نفرمود شاید به این جهت باشد که اصل اسلام در معرض خطر قرار می گرفت و لذا بیش از این اقدامی نکردند تا اسلام محفوظ بماند و نسل او و خاندانش باقی باشد تا روزی برسد که آخرین وصی بر حق او مأموریت خویش و رسالت جهانی خود را به مرحله اجرا گذارده و هدف اصلی از بعثت انبیای الهی را تحقق بخشد.