این پژوهش بر تحلیل محتوایی روایات صادره از امام باقر تکیه دارد و میکوشد با توجه به شرایط عصر صدور آثار آموزههای مهدوی بر شیعیان معلوم نماید.
نگاشته ی حاضر با رویکردی تحلیلی- انتقادی می کوشد تا سند و طرق روایت مذکور را با توجه به منابع فریقین و با تکیه بر منابع اهل سنت در سنجهی نقد قرار دهد.
ونَادَى أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَنْ قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدْتُمْ مَا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا قَالُوا نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ أَنْ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ ﴿اعراف:۴۴﴾
وإِنْ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلَّا لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا ﴿نساء:۱۵۹﴾
حدیث جابر، حدیث مشهوری در منابع شیعه است. راوی حدیث- امام باقر (علیه السلام) - از جابربن عبدالله انصاری نقل می کند که جابر لوحی را در دست حضرت زهرا (سلام الله علیها) دیده است. این لوح هدیه ای از جانب خداوند به پیامبر (صلی الله علیه و آله) معرفی شده که نام پیامبر (صلی الله علیه و آله)، علی و یازده امام دیگر در آن آمده است.
عصر امام باقر(ع) از جنبه فکری و اجتماعی یک مقطع مهم و نقطه عطف در زندگی شیعیان به شمار میرود. مطالعات و پژوهشهای معطوف به تاریخ اجتماعی شیعیان، که در سالهای اخیر افزایشی چشمگیر داشته است، درباره این گونه مقاطع تاریخی اهمیتی مضاعف مییابد. مقاله حاضر با بهرهگیری از گزارشهای مندرج در منابع مختلف تاریخی، در پی یافتن پاسخ پرسشهایی درباره مهمترین چالشهای اجتماعی شیعیان در این دوره، در حوزه اندیشهای و رفتاری است.