اماميه در مباحث کلامي خود، بر 5 آيه اولي الامر، تطهير، ولايت، مودت و مباهله تاکيد دارند. بررسي تطبيقي تفاسير اماميه و زيديه از آغاز تا پايان عصر آل بويه در نيمه سده پنجم، از اين آيات و شناخت شباهت ها و تفاوت هاي تفسيري آنها، مساله اصلي اين مقاله است و دامنه آن به تفاسير ابوالجارود، مقاتل بن سليمان، قمي، حبري، فرات کوفي و شيخ طوسي محدود شده که در سه دوره اوليه (تا سال 150هجري)، مياني(تا پايان غيبت صغري در 329هجري) و پاياني(دوره آل بويه) طبقه بندي خواهد شد. در ابتدا مشخص شد که تفسير مقاتل کمترين شباهت را به تفاسير شناخته شده زيدي و اثني عشري دارد و از اين رو در نتايج به دست آمده در نظر گرفته نخواهد شد.
گرچه امام رضا( (183ـ203ق) توانست از فضای به دست آمده عصر خود، به بهترین وجه استفاده نماید، اما ظهور جریانهای قدرتمند شیعی مخالف امام ع و مشغول شدن امام ع به موضعگیری در برابر آنها، تا حد زیادی جلوی شتاب حرکت امام ع را گرفت.در یک گونهشناسی میتوان این جریانهای درون شیعی را به غالیان، زیدیه، اسماعیلیه، فطحیه و واقفیه تقسیم کرد که به جز گروه اخیر، فرقههای دیگر قبل از این دوره پدید آمده بودند و در این دوره کم و بیش به فعالیتهای خود ادامه میدادند.
حدیث دوات و قلم و ماجرای روز پنجشنبه، از فرازهای مهم تاریخ زندگی پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله و از دلایل امامت و ولایت امام علی بن ابیطالب علیهالسلام است.
مسئله این پژوهش، واکاوی ارکان و شاخص های آموزه امامت در روایات رضوی و هدف از آن، ارائه چارچوب مناسبی برای تبیین آموزه امامت است تا بر اساس آن، مخاطبان به نگرشی جامع و روشن تر دست یابند. بدین منظور، با روش توصیفی- تحلیلی، در قالب برجسته ترین دغدغه های فکری انسان شامل حکیمانه بودن خلقت، بهره مندی از راهنمایان حقیقی و مرجع کسب رضایت پایدار و تامل در سه سئوال بنیادین درباره آموزه امامت شامل حکمت، ویژگی های برجسته و لوازم تحقق کامل آثار وجودی آن، به تحلیل روایات مربوطه پرداخته شده است.
بحث از امامت به ویژه امامت امام زمان(عج) یکی از مباحث مهم و اساسی در مذهب شیعه است، به گونه ای که آن چه شیعه را از دیگر مذاهب اسلامی متمایز می سازد، همان اعتقاد به تولد و وجود امام زمان(عج) است. یکی از مسئولیت های خطیر شیعیان، دفاع از این اعتقاد پایه ای است و یکی از راه های دفاع از این اعتقاد، تمسّک جستن به روایاتی است که امامت اخوین را بعد از امام حسن و امام حسین(علیهم السلام) جایز نمی داند. از دیرباز، افرادی بوده اند که همواره با شبهه های بی اساس، وجود و تولد این آفتاب عالم تاب را زیر سؤال برده اند.
عقیده به مهدی از آغاز اسلام در بین مسلمین شایع بود. پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نه یک بار بلکه بارها از آن وجود شریف خبر میداده و گاه و بیگاه از دولت مهدی و علائم و آثار و نام و کنیهاش گفتگو میکرده است.
روایاتی پیرامون ضرورت شناخت امام در منابع روایی فریقین نقل شده است؛ و به عبارتی مورد پذیرش تمام مسلمانان بوده و از چنان تواتری برخوردار است که در اصل آن نمیتوان تردید کرد، با این توضیح که شیعیان آنها را به ضرورت بیعت با امام معصوم(علیه السلام) دانسته، اما برخی از اهلسنت، دایره آنها را گسترش داده و این روایات را شامل افراد غیر معصوم نیز میدانند.
از جمله حوادثی که در ماه «ذی الحجة الحرام» رخ داده است و با آیات قرآن مجید ارتباط دارد، نزول سوره مبارکه انسان در شأن امیر مؤمنان علی(ع) و خانواده بافضیلت ایشان می باشد که در بیست و پنجم این ماه واقع شده و به همین مناسبت، این روز در تاریخ جمهوری اسلامی ایران با عنوان «روز خانواده» نامیده شده است.
مجموعه این روایات نشانگر آن است که حضرت مهدی(عج) به «ذی طوی» رفت و آمد داشته و در آستانه ظهور، در این منطقه حضور مییابد که شاید حضور ابتداییشان مخفیانه بوده و سپس با گردهم آمدن یارانش به سمت مسجد الحرام روانه خواهند شد. البته تمام اینها بدان معنا نیست که آنحضرت، اکنون نیز در آن منطقه حضور دائمی داشته و مخفیگاه ایشان نیز تنها در آنجا باشند.
کتاب تبرك الصحابة بآثار رسول الله- از آثار مهمی است که در پاسخ به «نقد تبرک» نگاشته شده و در آن به ذکر تبرکجوییهایی میپردازد که در صدر اسلام انجام شده است.