پیدایش فرقه «خوارج» که به ظاهردرجنگ «صفّین» شکل گرفت، زخم تازه ای برپیکر جامعه اسلامی بود. این گروه متعصب و پرخاش گر که نقاب تقوا و دین داری بر چهره داشت، با عقاید و باورهای عجیب و دور از منطق خود، همواره برای حکومت نو پای امام علی علیه السلام دردسر ساز بودند و با فتنه انگیزی های پی درپی، مشکلات زیادی برسر راه حاکمیتِ اسلام پدید آوردند؛ از این رو امام علیه السلام که آن ها را مردمی کم عقل وآلت دست شیطان می دانست، در مراحل مختلف، برخوردهای متفاوتی با آنان داشت و ضمن بیان نظر صریح اسلام در باره حکمیت و برخی مسایل دیگر، توانست گروهی بی غرض از این بی خردان را از سراشیبی سقوط نجات دهد، ولی دسته ای دیگر که هم چنان بر لجاجت و عصیان خود اصرار می ورزیدند، درنبردی سخت با سپاهیان اسلام، به هلاکت رسیدند و باقی ماندگان این گروه با هم فکری هم دستان خویش، توطئه قتل امیر مؤمنان علیه السلام را پی ریزی کردند و متأسفانه دراین توطئه شوم موفق شدند.
از جمله عناوین یاد شده، در برخی از روایات، برای یکی از مجاری علم و آگاهی امام(ع) با ذکر ویژگی و نتیجۀ آن، عنوان «عمود نور» است. مرحوم کلینی در الکافی ذیل یک باب و صفار در بصائر الدرجات ذیل چندین باب به بازتاب گسترده روایات عمود نور پرداختهاند.
برخورداری امام از علمی خاص و ویژه، که از جانب خداوند است، مورد اختلاف متکلمان امامی نیست؛ اما آنان همواره در دو مسئلۀ محوری پیرامون علم امام، اختلاف کردهاند: یکی گسترۀ علم امام و دیگری منابع علم امام. در روایات، منابع و سرچشمههای متعددی برای علم امام بیان شده است. اندیشمندان قم در کتابهای خود، روایاتی را ذکر و منابع علم امام را بیان کردهاند. این نوشتار با روش توصیفی – تحلیلی، به دنبال پاسخ به این پرسش است که دیدگاه اندیشمندان مدرسۀ کلامی قم دربارۀ منابع علم امام چه بوده است؟
یکی از شاخههای مهم شرقشناسی که از دیرباز مورد توجه مستشرقان بوده، حوزه مطالعات اسلامی است. نخستین و مهمترین حوزۀ شرقشناسان در توجه به سرزمینهای اسلامی، زندگانی حضرت محمد است. پیامبر بهمثابۀ نماد اصلی دین اسلام، مرکز توجه آشنایی با این دین از نظر شرقشناسان بوده است. از این منظر، بهنظر میرسد اصلیترین عامل توجه غربیان به دین اسلام و در رأس آن حضرت محمد به این مسئله برمیگشت که اسلام با این ادعای موجه که تکمیلکنندۀ ادیان ابراهیمی است، پا به عرصه گذاشته است.
واقعه عاشورا بارها و بارها مورد پرسش و کاوش قرارگرفته و هر چه زمان میگذرد، ابعاد ناگشوده دیگری بر زوایای کاویده پیشین آشکار می گردد. اما در این میان، فلسفه و انگیزه حرکت امام حسین(ع) به چالشی سخت در میان محققان تبدیل شده و تحلیلگران از هر سو با زاویه ای خاص بدان نگریستهاند. این نوشتار بر آن است تا نشان دهد که نهضت حسینی را باید در وسعتی فراختر از یک دوره و شرایط زمانی خاص و با نگاهی ژرفتر از یک رویکرد مشخص نگریست.
در مقام پاسخ باید گفت که امام حسین علیهالسلام به دلیل دارا بودن مقام امامت از ولایت گستردهای برخوردار بود، ولی از این مقام برای نفع شخصی استفاده نمیکرد و روشی که مورد رضای خدا بود را برمیگزید. زیرا
حصین بن عبدالرحمان سلمی کوفی یکی از افراد و راویان شناخته شده ای است که شمار قابل توجهی روایت فقهی و تاریخی از او در منابع کهن است ولی کمتر در کارهای انجام شده در حوزه تاریخ نویسی مسلمانان، به وی پرداخته شده است. او کسی است که نسل پیش از ابن اسحاق بوده، در کوفه می زیسته و اخباری از طریق منابع خود، درباره سیره نبوی و نیز مقتل امام حسین (ع) دارد.
بیشتر متکلمین شیعه و معتزله اعتبار قاعدۀ لطف را پذیرفتهاند. در این مقاله، ابتدا مفهوم قاعدۀ لطف تبیین میگردد. با توضیحات این مقاله روشن میشود اموری که امکان اطاعت خداوند را فراهم میکنند با اصل «تمکین» اثبات میشوند و بعد از وجود این امور، قاعدۀ لطف بهعنوان اصلی زائد بر اصل تمکین مطرح میشود. در مرحلۀ بعد، اعتبار قاعدۀ لطف مورد بررسی قرار میگیرد. به نظر میرسد این نظریه با چالشهای جدّی مواجه باشد.
بی تردید، اگر کاروان اسیران نبود، دشمن پرونده کربلا را با هر وسیله ممکن از صفحه تاریخِ «تقابل حق و باطل» محو می کرد. دشمن که حکم جواز قتل امام حسین علیه السلام را صادر کرده بود و نواده پیامبر خدا را خارجی و آشوبگر معرفی نموده بود، بعد از این حادثه می کوشید تا پرونده آن را به طور كلي ببندد. بنابراین، اگر خطبه ها و عزاداری های اهل بیت علیهم السلام، به ویژه خطبه امام سجاد علیه السلام نبود، وقایع عاشورا در حافظه تاریخ ثبت نمی شد.
در یکی از جنگ ها، تیری به پای علی(علیه السلام) اصابت کرد به گونه ای که بیرون آوردنش دشوار می نمود. از این رو پیشنهاد شد به هنگام نماز که آن حضرت از خود غافل شده و غرق ارتباط با پروردگار است، تیر را بیرون آورند. پرسش اصلی مقاله این است که چنین رخدادی از سوی چه کسانی و با چه هدفی در قالب منقبت گزارش شده است؟