وجود «امام»، مصداق و مظهر کامل لطف الاهی برای مکلفان، حافظ و مجری احکام شریعت، مقتدای امت و فلسفه آفرینش است.
بنا به عقیده ی ضرورى مذهب شیعه – که مأخوذ از آیات کثیره و روایات نبوى (ص) مىباشد – امامت منصبى الاهى است. از این رو اگر نصب شخصى به این مقام از سوى خداوند احراز گردد، یک مسلمان بدون چون و چرا – از روى تعبد – باید به فرامین و ولایت او گردن نهد؛ زیرا خداوند حکیم و متعال “از همه آگاه تر است که رسالت و امامت را به که اعطا نماید“.
گیب، در مقاله حاضر، که هدف از آن بازخوانی نظریه اهل سنت در باب خلافت است، بر مبنای چهار نکته اساسی به بحث میپردازد: 1- در وهله نخست به مخالفت با نظر کسانی می پردازد که معتقدند ماوردی به تدوین نظریه ی نهایی اهل سنت در باب خلافت پرداخته است؛
علاوه بر روایاتی که ناهی از عزاداری و نوحه سرایی می باشند، روایات فراوانی نیز در مشروعیت این مسائل وارد شده است. بر همین اساس باید راه جمعی بین این 2 دسته از روایات متعارض، بدست آورد.
تأکید قرآن بر توجه به تاریخ و عبرت آموزی از آن سبب توجه مسلمانان به علم تاریخ و تاریخ نگاری گردید. تاریخ نگاری اسلامی در آغازین مرحله خود با سیره نگاری رونق گرفت. شیعیان نیز با وجود همه موانع، سعی خود را به کار بسته و علاوه بر نگارش سیره، در دیگر گونه های تاریخ نگاری از جمله مقتلنگاری نیز تلاش کردند و آثار با ارزشی را به وجود آوردند.
امامت دینی و سیاسی در همه ادیان و مذاهب مطرح بوده و در اسلام نیز مسئله امامت همواره مورد نظر بوده است و مسلمانان پس از رحلت رسول خدا| به دو گروه تقسیم شدند: عدهای هوادار نظریه نص و امامت الهی و عدهای هوادار نظام خلافت گردیدند.
سوگواری بخشی از زندگی اجتماعی انسانها است که معصومان به آن توجه داشتند. شناخت سیره معصومان در برخورد با مصائب مختلف، الگویی برای چگونگی برگزاری مراسم سوگواری و معیاری برای آسیبشناسی شیوههای رایج سوگواری است.
تعارض گزارشهای آماری در بررسیهای تاریخی، یکی از مسائل دانش تاریخ و به ویژه تاریخنگاری است. این مسئله زمانی اهمیت خواهد یافت که گزارشهای آماری فراوانی از یک رویداد در دسترس باشد. درباره حادثه کربلا، گزارشهای آماری فراوانی در منابع یافت میشود.یکی از این گزارشها، شمار زخمهای امام حسین علیه السلام است.
هنگامى امام رضا (ع) ولیعهدى مامون را پذیرفت که به این حقیقت پى برده بود که در صورت امتناع بهایى را که باید بپردازد تنها جان خودش نمى باشد، بلکه علویان و دوستدارانشان همه در معرض خطر واقع مى شوند. در حالى که اگر بر امام جایز بود که در آن شرایط، جان خویشتن را به خطر بیفکند، ولى در مورد دوستداران و شیعیان خود و یا سایر علویان هرگز به خود حق نمى داد که جان آنان را نیز به مخاطره در اندازد.
پیروان مکتب اهل بیت:، هیچ گاه حجیت قرآن را مشروط به اهل بیت: نکرده اند؛ بلکه معتقدند که قرآن کریم، فی نفسه حجیت دارد و اگر در فهم قرآن کریم، به اهل بیت: تکیه می کنند به این معناست که چون قرآن کریم قابلیت تفاسیر گوناگون را دارد و هر کسی می تواند بر اساس پیش فرض های ذهنی اش، برداشتی به نفع خود از آن داشته باشد، لذا با توجه به تاکید و توصیه کتاب و سنت، بر مرجعیت علمی اهل بیت:، شیعیان برای فهم بهتر قرآن کریم و معارف ناب آن، به کلام امامان معصوم: رجوع نموده و تفسیر قرآن را از سخنان ایشان به دست می آورند.