این مقاله با به کارگیری روش توصیفی-تحلیلی، ضمن اثبات وجود نصوص امامت از منابع فریقین، در صدد نقد این دیدگاه برآمده و به این نتیجه دست یافته است که بی اطلاعی یا تردید برخی از نزدیکان و یاران حضرت رضاعلیه السلام از مسئله امامت، معلول عوامل سیاسی، مادی و شبهات اعتقادی بوده است، نه فقدان نصوص امامت.
امامت امام با ادله متنوعی عقلی و نقلی قابلاثبات است. این نوشتار تنها از ادلهای بحث میکند که اولا نقلی است و ثانیا از سوی پیامبر و امام پیشین بر امامت یک امام ایراد شده و امام در مواردی که لازم است به اثبات امامت خود بپردازد، از آنها بهره برده است.
در طریق نگارش این نویسه از روش تحلیلی_توصیفی بهره گرفته و بر اساس آن به سه جریان کلی در ادله نقلی امامت، منتج شده است