نوشتة حاضر میکوشد تا با توصیف دقیق و جامع واقعه، مدعای مخالفت نکردن بزرگان شیعه با امام حسن علیه السلام و توهین نکردن طرفداران به آن حضرت را به آزمون بگذارد.
برخی روایات ائمه اطهار (ع) از سوی منتقدان مذهب جعفری حمل بر تحریف قرآن کریم شده است. در این میان روایات امام صادق (ع) از اهمیت و گستره بیشتری برخوردار بوده و به گونه های زیر تقسیم می شود: روایات دال بر افزایش برخی عبارات یا واژگان به آیات، تبدیل واژگان قرآنی، اختلاف قرائات و کاهش آیات.
بررسی و تحلیل دلایل ظن بـه امامـت سـید محمـد از جملـه مسـائلی است که با وجود اهمیت آن ، تـاکنون مغفـول مانـده اسـت . روایـات دال بر تعلق امامت به فرزند بزرگ تر، وجود نص مبنی بر امامت سید محمد، عدم شناخت مفهوم بداء، عدم تصریح علنـی بـر امامـت امـام حسن عسکری (ع )، توجه و محبت خـاص امـام هـادی (ع ) بـه سـید محمد، سابقه ی ظن بـه امامـت اسـماعیل و خفقـان دوره ی عباسـی و ایجاد محدودیت در معرفی امام عسـکری (ع )، از جملـه دلایـل ظـن به امامت سید محمد هستند که در این پژوهش مـورد نقـد و بررسـی قرار گرفته اند.
این مقاله، فلسفۀ صلح امام حسن(ع) با معاویه را با توجه به منابع سنی و شیعه، تا قرن هفتم مورد پژوهش قرار داده و پس از تحلیلِ انتقادی مستنداتِ روایی و تاریخی این منابع، به این نتیجه دست یافته که نوعِ نگاهِ مورخان و محدثان سنی و شیعه، در بیان و تحلیل فلسفۀ این صلح، متفاوت است.
یافتههای پژوهش حاکی از آن است که عامل اصلی سقط حضرت محسن بن علی، دومین خلیفه عامه بوده و از آنجا که بنابر قول مشهور فقها، مجازات سقط جنین عمدی ظالمانه، قصاص است، کیفرعامل اصلی این جنایت قصاص میباشد.
وجود «امام»، مصداق و مظهر کامل لطف الاهی برای مکلفان، حافظ و مجری احکام شریعت، مقتدای امت و فلسفه آفرینش است.
در این میان امام حسن عسکری (ع) نیز برای نیل به مقاصد خویش شاگردانی تربیت کردند، که از آن میان تعداد زیادی ایرانی تبار بودند و در انتقال اندیشه ها و عقاید و اهداف امامان شیعه در جامعه اسلامی به ویژه در ایران نقش فراوانی داشته اند.
بنا به عقیده ی ضرورى مذهب شیعه – که مأخوذ از آیات کثیره و روایات نبوى (ص) مىباشد – امامت منصبى الاهى است. از این رو اگر نصب شخصى به این مقام از سوى خداوند احراز گردد، یک مسلمان بدون چون و چرا – از روى تعبد – باید به فرامین و ولایت او گردن نهد؛ زیرا خداوند حکیم و متعال “از همه آگاه تر است که رسالت و امامت را به که اعطا نماید“.
هر چند که به دلائل امنیتی و علل دیگر، شیعیان بسیاری از وجود فرزند پسری برای امام حسن عسکری(ع) – حتی بعد از شهادت حضرتشان – مطلع نبودند، اما آن حضرت با تدابیر حکیمانهای این موضوع را به اطلاع بزرگانی از شیعیان رساند و در برخی موارد، فرزندشان امام مهدی(عج) را نیز به آنان نشان دادند تا بعدها این خبر در میان شیعیان مطرح شده و حقیقت برایشان آشکار شود. نتیجه این اقدام نیز این بود که در همان سالهای ابتدایی بعد از رحلت امام یازدهم، جز اندکی از شیعیان، تمام آنها وجود چنین فرزندی را به عنوان امام دوازدهم پذیرفتند.
اگر لازم بود چیزی به مردم ابلاغ شود و نسبت به آینده اسلام، مسلمانان هشیار باشند، زنگ بیدار باش را پیامبر (ص) به صدا در آورد، از سوی دیگر اگر بیش از این اقدامی نفرمود شاید به این جهت باشد که اصل اسلام در معرض خطر قرار می گرفت و لذا بیش از این اقدامی نکردند تا اسلام محفوظ بماند و نسل او و خاندانش باقی باشد تا روزی برسد که آخرین وصی بر حق او مأموریت خویش و رسالت جهانی خود را به مرحله اجرا گذارده و هدف اصلی از بعثت انبیای الهی را تحقق بخشد.