گزارشی اجمالی از کتاب «الحیاه السیاسیه للإمام الرضا علیه السلام»
کتاب «الحیاه السیاسیه للإمام الرضا(علیه السلام)» به قلم علامه سید جعفر مرتضی حسینی عاملی اثری برخوردار از تتبع گسترده می باشد، که به اقتضای عنوان کتاب تحلیل دقیق و جامعی از حیات سیاسی امام رضا(علیه السلام) و مسئله ولایتعهدی آن حضرت را در خود جای داده است.
مؤلف در پیشگفتار و مقدمه چاپ دوم این کتاب اندیشه پرداختن به این موضوع را پاسخی به سطحی نگرهای ظالمانه به زندگی امام حسن مجتبی(علیه السلام) در مسئله صلح و امام رضا(علیه السلام) در مسئله ولایتعهدی بیان می کند که نمونه آن را مقالهای ذکر می کند که در یک مجله لبنانی به چاپ رسیده بود.
ایشان دردمندانه اعتراف می کند که تاریخ مدونی که بتوان از آن بهره جست نداریم، نیز بر این باور است که تاریخ های موجود به اقتضای شرایط حکام و فرمانرویان یا دیگر شرایط سیاسی و مذهبی از مسیر اصلی خود منحرف شده و حقایق حوادث را آنگونه که باید باشد بازگو نکرده اند و بسیار از وقایع سرنوشت ساز مورد کتمان و غفلت قرار گرفتند. از جمله این حوادث را ماجرای بیعت گیری خلیفه عباسی برای امام رضا(علیه السلام) عنوان می کند که مورخان یا آن را نادیده و یا کم اهمیت انگاشته اند تا جایی که با کتمان اسباب و انگیزه ها و شرایط این حادثه تفسیرهایی ناروا و غیر قابل قبولی را به فرمان فرمانروایان به مردم بقبولانند. در همین راستا مسئولیتی واجب را برای خود عنوان می کند که این حادثه را مورد بررسی قرار داده و حقیقت موجبات و اسباب و واقعیت شرایط و عوامل آن را دریابد. به همین منظور کتاب خود را در چهار بخش به ترتیب ذیل تقسیم میکند:
بخش اول : ممهدات (زمینه ها)
در این بخش به بررسی تاریخ تأسیس حکومت عباسی و شیوه های حکومتی و تهدیدات پیش روی آنان میپردازد. در ادامه نگاهی به رابطه و مواضع متقابل عباسیان با علویان و همچنین رابطه آنان با مردم دارد.
بخش دوم: ظروف البیعه و اسبابها (اوضاع و احوال و موجبات بیعت)
در این بخش مؤلف به معرفی شخصیت، نسب، جایگاه علمی و میزان مقبولیت اجتماعی امام(علیه السلام) و مأمون می پردازد. سپس به شرایط و اوضاع آن روز حکومت و مجموعه شرایط سیاسی، مذهبی و اجتماعی که به نوعی خود زمینه این ماجرا بودند پرداخته و در انتها دیدگاه ها و تحلیل مختلفی پیرامون موضوع را مطرح می سازد.
بخش سوم: اضواء علی الموقف (پرتویی بر اوضاع)
در این بخش مؤلف به دنبال حقیقت و واقعیت مسئله پیشنهاد خلافت و ولایتعهدی مأمون به امام رضا(علیه السلام) می باشد که اولاً بر این نکته تأکید می کند که در منابع تاریخی اجماعی است که مأمون در ابتدای امر خلافت را به امام پیشنهاد داد و امام نپذیرفت و پس از تهدید و با اکراه ولایتعهدی را پذیرفت. اما در این میان این پرسشها را مطرح می سازد که مأمون در این مسئله واگذاری خلافت تا چه میزان صداقت و جدیت داشت؟ امام چه مواضعی در مقابل شرایط پیشآمده و ترفندهای مأمون اتخاذ می کرد که در طول بحث یازده موضع را به امام نسبت می دهد که خلاف انتظار مأمون بوده و به نوعی تمامی برنامه و ترفندهای مأمون را به نتیجه عکس می رساند.
بخش چهارم: من خلال الاحداث (از لابلای حوادث)
در این بخش مؤلف برخی اقدامات مأمون را به عنوان نقشه برای وصول به هدف خاصی ترسیم کرده و آنها را سئوال گونه نقد می کند. در ادامه نیز اقوال و ابهامات پیرامون وفات و شهادت امام رضا(علیه السلام) نقد و بررسی نموده و در نهایت به عنوان ضمیمه تعدادی از اسناد تاریخی مانند نامه فضل بن سهل به امام- سند ولیعهدی- نامه مأمون بع عباسیان – نامه عبدالله بن موسی به مأمون- نامه سفیان به هارون و قصیده امیرابوفراس حمدانی به عبدالله بن موسی را به همراه سند آنها ذکر می کند.
ثبت دیدگاه