یکی از تفاسیری که نسبت به آیه ۸۰ سوره نمل (إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ) ارائه شده است این است که مراد آیه این است که همان طور که مردگان از شنیدن صدا نفعی نمی برند، کفار نیز از شنیدن سخنان پیامبر نفعی نمی برند چنانچه خود الباني از ابن حجر عسقلانی و جمهور علمای تفسیر همین نقل را ذکر می کند ۱
شبهه: طبق این تفسیر، البانی مساله اقوی بودن وجه شبه در میت را مطرح کرده که حتی طبق این تفسیر هم میت سماع ندارند چون وجه شبه (نشنیدن) در مشبه به (مرده) قوی تر از مشبه (کفار) است. پس مرده اصلا نمی شنود لذا توسل و استغاثه به اولیای الهی فایده ای ندارد.
پاسخ
یکی از مبانی توسل و استغاثه به ارواح اولیای الهی در عالم برزخ، مسئله سماع موتی است. وهابیت و غیر مقلدین (مثل البانی و بن باز) می گویند توسل و استغاثه به مردگان جایز نیست چون اعتقاد دارند ارواح انبیا و اولیای الهی قادر به شنیدن صدای زندگان نیستند و در عالم برزخ بی خبر از احوال زندگان بهسر میبرند، پس سخن گفتن با آنان لغو است لذا البانی آمده شبهه وجه شبه رو مطرح کرده است و سه تا جواب به او داده می شود که عبارتند از:
اولا: وجه شبه طبق این بیان علما، نفى سماع و يا فقدان قوه شنوايى نيست تا بگوییم در میت باید قوی تر باشد زيرا مشركان همگى داراى اين قوه بودند، بلكه وجه شبه چيز ديگرى است و آن نفى سودمند بودن و عدم قبول هدایت است، يعنى همان طور كه دعوت ميت به ايمان و عمل صالح سودى نمى بخشد و زمان عمل سپرى شده است، دعوت مشركان نيز براى آنان سودى ندارد چنانچه آیت الله سبحانی به این نکته اشاره کردند . پس وجه شبه عدم قبول هدایت است که در میت قوی تر از کافر زنده است چون میت از دارالعمل منتقل شده به دار الجزاء و اصلا قابل هدایت نیست بر خلاف کافر زنده که در دارالعمل هنوز زندگی می کند و شاید به توفیق خداوند هدایت بشود. پس طبق این تفسیر هم وجه شبه در مرده قوی تر است و آن اینکه میت اصلا قابل هدایت نیست.
ثانیا: البانی طبق این بیان در وجه شبه، دچار مغالطه شده زیرا وجه شبه را روی عدم سمع در میت برده و خودش هم قبول دارد کفار سماع دارند ولی سماع نافع ندارند در حالی که طبق بیان، اصلا بین میت و کفار وجه شبه نیست چون میت اصلا سمع ندارد ولی کافر سمع دارد در صورتی که وجه شبه (عدم سمع) باید در هر دو باشد در یکی (مشبه به: میت) قوی تر و در دیگری (مشبه: کفار) ضعیف تر باشد مثل تشبیه زید به اسد در هردو شجاعت است ولی در زید کمتر است. در اینجا یا باید در هر دو (کفار و مرده) عدم سمع باشد یا سمع باشد نمی توان در یکی (کفار) سمع باشد و در دیگری (مرده) سمع نباشد چون در این صورت وجه شبه ای بین مرده و کفار نیست. پس طبق بیان البانی، کلا وجه شبه از بین می رود در حالی که در تشبیه باید وجه شبه باشد.
ثالثا: مشکل دیگر البانی در این شبهه، ظاهر گرایی است. وی «سماع» را بر معنای لغوی «شنیدن» حمل کرده است؛ در حالی که وجه شبه، هرگز معنی ظاهری «شنیدن» نیست؛ زیرا اگر مراد از شنیدن، معنی لغوی (ظاهری) باشد، بی شک هیچ شباهتی میان مردگان و کفار وجود ندارد؛ چون کفار دارای اندام حسی شنوایی هستند ولی اموات دارای اندام شنیدنی حسی نیستند و بین دو طرف تشبیه (مشبه و مشبه به) باید سنخیت باشد. بنابراین کفار صدای پیامبر را از طریق ارتعاشات پرده ی گوش می شنیدند؛ در حالی که اندام حسی شنوایی مردگان، از کار افتاده است و آنان قدرت شنیدن ظاهری ندارند. پس معلوم می گردد مراد سمع ظاهری نیست.
[۱]- البانی، الآیات البینات فی عدم سماع الأموات علی مذهب الحنفیة السادات، ص ۱ و ۲٫
ثبت دیدگاه