دیدار نماینده آیت الله العظمی سیستانی با مدیران و اساتید بنیاد بین المللی امامت نقد و پاسخ به اعتقادات وهابیون معاصر در مساله تبرک به مقدسات از منظر متکلمان مذاهب اسلامی تعاملات اجتماعی مطلوب در آموزه های امام رضا(ع) با تأکید بر نامه حضرت به عبد العظیم حسنی(ع) برگزاری دورههای مرکز تخصصی امام شناسی جلسه هماندیشی معاون پرورشی و فرهنگی وزیر آموزشوپرورش با مسئولان دفتر تبلیغات اسلامی و مؤسسات همکار تحلیلی از یادکرد حضرت حمزه (ع) در سنت پیامبر اکرم و اهل بیت (ع) و کارکردهای آن در عصر معصومان واکاوی چرایی همتایی حمزه بن عبد المطلب (س) و جعفر بن ابی طالب (س) در کلام اهل بیت (ع) گونه شناسی ادله نقلی مورد استناد هر امام بر امامت خویش همگامی بهائیت ایران با وهابیت در تخریب قبور ائمّة بقیع (ع)
آیه مباهله یکی از مهمترین آیات قرآنی است. این آیه که درباره مباهله مسلمانان با مسیحیان نجران است، هم حقانیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) را ثابت و هم رفعت، مقام و علو درجه اهل بیت را بیان مىکند. به همین دلیل علما و مفسران بسیاری از مذاهب مختلف اسلامی درباره این آیه بحث کردهاند. با توجه به اهمیت موضوع، در این مقاله آیه مباهله به روش توصیفی ـ تحلیلی از دیدگاه امامیه و اشاعره بررسی شده است.
ابنتیمیه در کتاب الفتاوی الکبری راجع به جنگ صفین میگوید بسیاری از بزرگان صحابه در این جنگ شرکت نکردند. امام علی(ع) مجوزی برای جنگیدن نداشت و طبق نظر خود عمل کرد. وی همچنین مدعی است با توجه به روایت صلح امام حسن(ع) میتوان فهمید که نظر پیامبر(ص) این بوده است که امام علی(ع) در صفین منادی صلح باشد نه برپاکننده جنگ. به صفین و نهروان و جمل نباید به دید واحدی نگریست که ظلم و جهل است. چون درباره هر سه جنگ، دستور نبوی(ص) وجود ندارد. رویکرد علما هم درباره این سه جنگ یکسان نیست. آنها مقتولان جنگ صفین را از هر دو لشکر تمجید کردهاند. در خصوص مقتولان جمل نیز اینگونهاند، ولی درباره نهروان اینگونه نیستند و خوارج و کشتههای آنها را نکوهش کردهاند.
برای این بررسی، اجزای گزارش طبرسی با دیگر منابع سنی و شیعی تطبیق شده و با استفاده از این روش، ضمن مشخص کردن منابع طبرسی و نقاط قوت و ضعف گزارش وی، تاثیرات تفاوت نگاه سیره نویسان شیعی و سنی و یا تفاوت منابع آنان برنحوه نقل وقایع این غزوه نشان داده شده است. برآمد این بررسی نشان می دهد که هرچند طبرسی مانند دیگر سیره نویسان شیعی به ناچار در تدوین کتاب خود از منابع اهل تسنن بسیار بهره برده، اما نگاه او به سیره نبوی و غزوات پیامبر (ص) شیعی است چنان که می توان گزارش وی از غزوه خیبر را تحلیل شیعی گزارش منابع اهل تسنن دانست؛ به این شکل که اولا با دید انتقادی از منابع اهل تسنن استفاده کرده و مطالب خود را از بین نوشته های مختلف آنان گزینش کرده و ثانیا عصاره آثار و متون شیعی پیش از خود را در متن آورده است.
برایناساس، پژوهش حاضر گزارش ذهبی را در خصوص نقش امام علی علیه السلام در رخداد خیبر، در سه محور ارزیابی کرده است: فتح دژهای خیبر، تصرف برخی قلعهها با صلح یا جنگ، جدا کردن درب خیبر از آستان، نتیجه بررسی دیدگاه مورخان و ارزیابی محتوایی و سندی روایات مربوط به این گزارشها، چنین است که ذهبی با وجود اعتبار سندی و صحت محتوایی گزارههای مذکور، که میتواند موجب پذیرش هر مورخ بیطرفی باشد، متعصبانه روایات را گاه مخدوش و گاه جعلی اعلام نموده است.
هدف نگارنده در این گفتار، بررسی عملکرد صحابه نگاران به ویژه ابن حجر عسقلانی در کتاب الاصابه در زمینه تعریف صحابه و اثبات صحابی بودن افراد و مقایسه آن با عملکرد آنان در باره ایمان ابوطالب است. نشان دادن این دو عملکرد، به خوبی گویای برخورد سیاسی با موضوع ایمان حضرت ابوطالب خواهد بود.
پس از واقعه کربلا، اندیشه برائت به گونه های مختلفی ظهور پیدا کرد و این مسئله اندک اندک جریان ساز شده و به طور مشخص شهر کوفه، مرکزی برای گسترش اندیشه برائت شد.
نوشتار پیش رو با شیوه توصیفی تحلیلی و روش کتابخانهای به تحلیل اقتباسهای قرآنی حضرت زینب (س) در خطبه شهرشام پرداخت که حاصل آن چنین شد: ایشان با استناد به آیات قرآن، یزید و حامیان او را به سبب انجام فجایع کربلاء؛ گمراه، ستمکار، مستحق خواری دنیا وعذاب اخروی میداند و تاکید میکند که خداوند درکمین آنهاست و این استمهال الهی به نفع آنها نیست؛ چراکه در دنیا رسوا و در آخرت هم به عذاب الهی دچارخواهند شد.
مفسران اهل سنت ، به خصوص فخر رازی ، در مواجهه با ادلة شیعه ذیل آیات ولایت و خلافت ، سعی کردند با روش های گوناگونی در ادلة شیعه مناقشه کرده و ضمن تضعیف این ادله، دیدگاه مورد نظر خود را تقویت کنند.
نگارنده متن تاریخی ابوسعید عبدالملک خرگوشی (متوفی ٤٠٧ قمری) در کتاب شرف المصطفی در مورد ابوطالب بن عبدالمطلب را تحلیل کرده و نتیجه میگیرد که بر اساس این گزارش ، ابوطالب سومین فردی است که پس از حضرت علی و خدیجه علیهما السلام اسلام را پذیرفته است .
تفحص در باب احادیث مربوط به حضرت مهدی علیه السلام، در کتب عامه و نیز امامیه، واژه ای مشترک برای بیان ظهور حضرت مهدی علیه السلام به دست می دهد که از جهت مفهوم دینی، بسیار حائز اهمیت است. تعبیر بعثت که برای حضرت مهدی علیه السلام در بسیاری از احادیث نبوی در این راستا به کار رفته، دقیقا همان تعبیری است که در میان انسان ها، تنها برای فرستادگان الهی و نقبای ایشان به کار رفته است.