میان بسیاری از باورهای کلامی و جهت گیری ها و مناسبات اجتماعی و سیاسی در تاریخ اسلام، رابطه ای انکارناپذیر یافت می شود. بر همین اساس، ائمه(ع) در طول دوره حدود 250 سال حضور خود در میان مردم و در شرایطی که فاقد ابزار معمول و اهرم متعارف اعمال قدرت و حاکمیت - از جمله قدرت سیاسی و نظامی- بودند، با عرضه نظریه «امامت منصوص» به جای مدل رایج امارت و خلافت در جامعه اسلامی و در قالب یک جهت گیری کلامی، زمینه تعمیق نفوذ و گسترش اثربخشی و اقتدار خود را در عرصه مناسبات اجتماعی و سیاسی فراهم نمودند.
شیعیان معتقدند امام باید معصوم و منصوب از طرف خدا باشد.در این نوشتار،با آرای فرهیختگانی همچون ابن سینا،سهروردی،صدر المتالهین،ابن عربی،مولوی،سید حیدر آملی و امام فخر رازی آشنا میشویم.وی میگوید شیعهء امامیهء،قطب عالم امکان را-[که]صوفیه ضرورت وجود او را در هر عصری لازم شمردهاند-امام معصوم و صاحب الزمان و غایب و منشأ معجزهها و خارق عادتها میشمارند و حق با آنهاست.پایان بخش نوشتار، مروری است بر روایتهایی که الهامبخش این فرهیختگان در اعتقادشان در مسئله امامت بوده است.
قیام توابین و مختار، با هدف خونخواهی امام حسین( انجام گرفت که رهبران آنها دیدگاه و روشهای انقلابی متفاوتی داشتند؛ توابین بیشتر در پی جبران قصورشان در قبال قاتلان دشت طف بودند و معیارهای دشواری برای جذب نیرو داشتند. از اینروی، تنها راه تحقق هدف خود را جانفشانی دانسته، قائل به اصالت وسیله، همپایة هدف بودند. دیدگاه مذهبی توابین و راه تحقق هدفشان، در جامعه آن روز کوفه اقبال عام نیافت و نتوانستند هدف قیام را تحقق بخشند؛ در حالی که مختار با تکیه بر تدبیر، دوراندیشی و بهکارگیری ابزارهای گوناگون، بر کوفه تسلط یافت و بسیاری از قاتلان دشت طف را مجازات کرد؛ هرچند او نیز در نهایت مغلوب زبیریان شد و جنبشش داوم نیاورد.
عصر امام باقر(ع) از جنبه فکری و اجتماعی یک مقطع مهم و نقطه عطف در زندگی شیعیان به شمار میرود. مطالعات و پژوهشهای معطوف به تاریخ اجتماعی شیعیان، که در سالهای اخیر افزایشی چشمگیر داشته است، درباره این گونه مقاطع تاریخی اهمیتی مضاعف مییابد. مقاله حاضر با بهرهگیری از گزارشهای مندرج در منابع مختلف تاریخی، در پی یافتن پاسخ پرسشهایی درباره مهمترین چالشهای اجتماعی شیعیان در این دوره، در حوزه اندیشهای و رفتاری است.
نکته مشترک تمام منابع منتخب انحصار بیان فضائل ائمه(ع)، به امامان نخستین(ع) و عدم توجه به سایر امامان(ع) است. گویا فضیلت رابطه ناپیدایی با قرابت زمانی به رسول خدا(ص) دارد و هرچه فاصله بیشتر میشود، فضائل ائمه(ع) هم کمرنگتر میشود. هر یک از این پنج منبع رویکرد متفاوتی در گزارش فضائل ایشان در پیشگرفتهاند.
پیشوایی معصومان علیهم السلام، به دو دوره تقسیم شده است: دوره حضور و دوره غیبت. هر یک از این دوره ها، دارای ویژگی هایی متمایز از دیگری است. یکی از ویژگی های دوره حضور، فراهم بودن همه زمینه های راهنمایی مردم به سوی حق و دوری از انحرافات و بی راهه ها بوده که در دوره پس از آن، با غیبت امام علیه السلام، زمینه پدیدآمدن و گسترش جریان های انحرافی توسعه یافت.
حضرت خدیجه(سلام الله علیها) از چنان جایگاه و موقعیتی در اسلام برخوردار است که مکاتب، مذاهب و فرق مختلف اسلامی نتوانستهاند از ذکر فضایل او چشمپوشی کنند. البته در مواردی نسبت به این شخصیت ارزشمند جهان اسلام کملطفیهایی دیده میشود که هر چند، گاه عاری از تعصب و اعمال سلیقه شخصی بوده؛ اما بخشی از آن ناشی از نگرش مغرضانه به ایشان است که منشأ آن بیشتر به دلیل بیتوجهی و یا گاهی بالابردن جایگاه دیگر زنان پیامبر(صلی الله علیه و آله) صورت گرفته است.
عصمت پیامبران موضوعی بحث برانگیز است که از زوایای گوناگون کانون توجه اندیشمندان اسلامی قرار گرفته است. محمد شحرور که از «قرآنیون» معاصر است، با استناد به برخی ادله، تنها پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) را، آن هم با شرایطی، دارای عصمت تکوینی میداند و این مقام را از دیگر پیامبران سلب میکند.
امامت یکی از آموزههای بنیادین اسلام به شمار میرود و شناخت آن مبتنی بر تحلیل و تبیین صحیح مفهوم آن است. در مقاله پیش رو با رویکرد کلامی به مفهوم شناسی امامت سعی شده مفهوم این آموزه دینی از منظر متکلمان شیعه بررسی شود. متکلمان شیعه عموماً در مباحث کلامی مربوط به امامت به طور مستقل به مفهوم شناسی امامت نپرداخته و تنها تعریفی مشابه با تعریف سنیان از آن ارائه دادهاند. به این معنا که تقریبا همه متکلمان شیعه پس از تعریف امامت به «ریاست عامه در امور دین و دنیا» بلافاصله، با استناد به قاعده لطف، به اثبات وجوب نصب امام بر خداوند پرداختهاند.
در تحلیل متون وحیانی، یکی از انگارههای چشمگیر در چیستی مفهوم امامت، مقام افتراض طاعت است. با تحلیل روایات ناظر به مفهوم امامت، مانند روایات ذیلِ آیه ملک عظیم و روایات تفویض میتوان انگاره این همانی بین امامت و مقام افتراض طاعت را اثبات کرد. به مقتضای این روایات، حتی در مواردی که وحی مستقیمی نیامده، بیان امام، افتراض طاعت دارد؛ چراکه امام برخوردار از پشتوانه تأدیب الهی است.