مقاله حاضر، بتریه را به عنوان بخشی از جریان حدیثی کوفه، یک گروه پیش زیدی می داند که نقش فعال و تأثیرگذاری در مناسبات فکری و فرهنگی داشتند و با این پیش فرض می کوشد به بررسی تعامل امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام با آنان بپردازد.
مرحوم علامه فقیه متکلم شیخ محمد بن عبدالفتاح مشهور به سراب تنکابنی بوده ،که در اواخر دوره زمامداری سلاطین صفویه میزیسته و در این زمینه آثار گرانسنگی از خود به یادگار گذاشته، که از آن جمله کتاب «سفینة النجاة» به زبان عربی و کتاب «ضیاء القلوب» به زبان فارسی است که در خصوص مباحث امامت و اثبات حقانیت مذهب شیعه نوشته و رساله هایی در اثبات وجود صانع و اصول دین دارد.
ملا محمد معروف به فاضل سراب فرزند عبدالفتاح فقیه متشرع، محدث متبحر، متکلم محقق و حکیم مطلع از علمای نام دار شیعی ایرانی در اواخر قرن یازدهم و اوایل قرن دوازدهم هجری است.
میتوان گفت که معمای جذر اصم بدلیل سادگی طرح سابقه طولانی و دشواری حل توجه متفکران بسیاری را به خود معطوف ساخته است. در واقع این تشتت در ارائه راه حل های متفاوت کمتر از اصل پارادکس معمایی نیست.
ضياء القلوب، حاوى مباحثى است پيرامون علم كلام شيعه كه بيشتر به موضوع امامت پرداخته و با نقل شبهات مخالفان به پاسخ و ردّ آنها مىپردازد.
مقاله حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی، ضمن برشمردن شبهات واردشده در امر امامت امام جواد، به رفتار امام رضا (ع) و گونه شناسی مقابله ایشان در برخورد با شبهات می پردازد.
تحقیق حاضر به روش توصیفی-تحلیلی و جمع آوری کتابخانه ای مطالب به تحلیل مهدویت (ظهور، بداء، حکومت مهدوی) در احادیث امام جواد علیه السلام پرداخته است.
مقاله می کوشد تا نقش معیاری امام (علیه السلام) را به کوتاهی کاویده و به این پرسش اساسی پاسخ دهد که چرا امام (علیه السلام) به چنین نقشی متمایز شده است؟
در این اثر، رویکرد اصلی بررسی صحت و سقم آرای سیدابوالفضل برقعی با محوریت آیه «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَی وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ» (التوبه/33) است.
هدف این مقاله پاسخ به برخی شبهههای جدید و کنکاش نشده پیرامون ائمه اطهار(ع) میباشد. روش مورد استفاده در این پژوهش تحلیل اسنادی بوده که تمامی آثار مکتوب نوشتاری را شامل میشود.