دیدار نماینده آیت الله العظمی سیستانی با مدیران و اساتید بنیاد بین المللی امامت گونه شناسی ادله نقلی مورد استناد هر امام بر امامت خویش همگامی بهائیت ایران با وهابیت در تخریب قبور ائمّة بقیع (ع) فضیلت بقیع و سیره پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام) و صحابه و تابعین در زیارت آن موعود آخرالزّمان در دین هندو اهمیت دعا برای امام عصر(عج) در عید فطر دعای حضرت مهدی(عج) در روز عید فطر اختلاط و رقابت کلام و فلسفه در مدرسه حله با تأکید بر دیدگاههای علامه حلّی تحلیل روشهای عقل عملی در اثبات امامت از نگاه علامه حلی با تاکید بر کتاب الفین
یکی از شاخههای مهم شرقشناسی که از دیرباز مورد توجه مستشرقان بوده، حوزه مطالعات اسلامی است. نخستین و مهمترین حوزۀ شرقشناسان در توجه به سرزمینهای اسلامی، زندگانی حضرت محمد است. پیامبر بهمثابۀ نماد اصلی دین اسلام، مرکز توجه آشنایی با این دین از نظر شرقشناسان بوده است. از این منظر، بهنظر میرسد اصلیترین عامل توجه غربیان به دین اسلام و در رأس آن حضرت محمد به این مسئله برمیگشت که اسلام با این ادعای موجه که تکمیلکنندۀ ادیان ابراهیمی است، پا به عرصه گذاشته است.
واقعه عاشورا بارها و بارها مورد پرسش و کاوش قرارگرفته و هر چه زمان میگذرد، ابعاد ناگشوده دیگری بر زوایای کاویده پیشین آشکار می گردد. اما در این میان، فلسفه و انگیزه حرکت امام حسین(ع) به چالشی سخت در میان محققان تبدیل شده و تحلیلگران از هر سو با زاویه ای خاص بدان نگریستهاند. این نوشتار بر آن است تا نشان دهد که نهضت حسینی را باید در وسعتی فراختر از یک دوره و شرایط زمانی خاص و با نگاهی ژرفتر از یک رویکرد مشخص نگریست.
در مقام پاسخ باید گفت که امام حسین علیهالسلام به دلیل دارا بودن مقام امامت از ولایت گستردهای برخوردار بود، ولی از این مقام برای نفع شخصی استفاده نمیکرد و روشی که مورد رضای خدا بود را برمیگزید. زیرا
حصین بن عبدالرحمان سلمی کوفی یکی از افراد و راویان شناخته شده ای است که شمار قابل توجهی روایت فقهی و تاریخی از او در منابع کهن است ولی کمتر در کارهای انجام شده در حوزه تاریخ نویسی مسلمانان، به وی پرداخته شده است. او کسی است که نسل پیش از ابن اسحاق بوده، در کوفه می زیسته و اخباری از طریق منابع خود، درباره سیره نبوی و نیز مقتل امام حسین (ع) دارد.
به تازگی سخنی از مولوی گرگیچ در فضیلت تراشی خلیفه دوم منتشر گردیده و از آیات قرآن و کلمات نهج البلاغه برای او مدح و ستایشی های ارائه شده است. در پاسخ گفته می شود: قرآن امامت را یک منصبی الهی و تنها در اختیار و انتخاب خدای متعال معرفی می کند. آیات 30 و 124 سوره بقره، 73 انبیاء، 24 سجده و 26 ص. همه آیات براین نکته گواهی می دهند که امامت و خلافت مقامی است که تنها از سوی خدای سبحان معرفی می شود. بنابراین اصل خلافت خلفا بعد از پیامبر بر خلاف شیوه معرفی شده از سوی قرآن است تا چه رسد به کشف فضائل برای خلفا در قرآن.
بیشتر متکلمین شیعه و معتزله اعتبار قاعدۀ لطف را پذیرفتهاند. در این مقاله، ابتدا مفهوم قاعدۀ لطف تبیین میگردد. با توضیحات این مقاله روشن میشود اموری که امکان اطاعت خداوند را فراهم میکنند با اصل «تمکین» اثبات میشوند و بعد از وجود این امور، قاعدۀ لطف بهعنوان اصلی زائد بر اصل تمکین مطرح میشود. در مرحلۀ بعد، اعتبار قاعدۀ لطف مورد بررسی قرار میگیرد. به نظر میرسد این نظریه با چالشهای جدّی مواجه باشد.
بی تردید، اگر کاروان اسیران نبود، دشمن پرونده کربلا را با هر وسیله ممکن از صفحه تاریخِ «تقابل حق و باطل» محو می کرد. دشمن که حکم جواز قتل امام حسین علیه السلام را صادر کرده بود و نواده پیامبر خدا را خارجی و آشوبگر معرفی نموده بود، بعد از این حادثه می کوشید تا پرونده آن را به طور كلي ببندد. بنابراین، اگر خطبه ها و عزاداری های اهل بیت علیهم السلام، به ویژه خطبه امام سجاد علیه السلام نبود، وقایع عاشورا در حافظه تاریخ ثبت نمی شد.
در یکی از جنگ ها، تیری به پای علی(علیه السلام) اصابت کرد به گونه ای که بیرون آوردنش دشوار می نمود. از این رو پیشنهاد شد به هنگام نماز که آن حضرت از خود غافل شده و غرق ارتباط با پروردگار است، تیر را بیرون آورند. پرسش اصلی مقاله این است که چنین رخدادی از سوی چه کسانی و با چه هدفی در قالب منقبت گزارش شده است؟
در منابع ديني به صلوات بر پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) و دعا براي رفعت درجه ايشان بسيار سفارش شده است. براساس روايات، اين کار منافع زيادي، مثل طهارت نفس، تکفير گناهان و سنگيني ميزان براي شخص دعاکننده و مصلِّي بهارمغان ميآورد. اما پرسش اين است که آيا خود پيامبر(صلی الله علیه و آله) نيز بهعنوان مدعوله و مصلَّيعليه از اين دعاها و صلواتها منتفع ميشود و درجه ايشان در سير صعودي افزايش مييابد يا خير؟ برخي با استناد به دلايل گوناگون معتقدند: پيامبر نفعي از اين دعاها و درودها نميبرد و ارتقاي وجودي آن حضرت در اثر اين ادعيه و صلواتها غيرممکن است.
دیدگاه مستشرقان به مسئله جانشینی امام یازدهم شیعیان را میتوان به سه رویکرد تقسیم کرد. برخی از آنان معتقدند که امام حسن عسکری(علیه السلام) فرزندی نداشته است و به همین خاطر معتقدند که ایشان جانشینی ندارد. عمده تکیه این رویکرد بر مدار شبهه عقیم بودن امام یازدهم برمیگردد. رویکرد دوم به جانشینی جعفربن علی معروف به جعفر کذاب اشاره دارد. رویکرد سوم اما به بحثی پردامنه در اندیشه سیاسی شیعه میپردازد که بسیار مورد توجه خاورشناسان واقع شده است. این رویکرد به اصل مسئله مهدویت میپردازد و عمدتاً نگاهی انتقادی و نادرست به آن دارد. این رویکرد، مهدویت به عنوان اصل جانشینی امام یازدهم را دارای ریشه اسطورهای و سیاسی دانسته و منشعب از سایر ادیان میداند.