شهر حله از آن زمان که به دست سیفالدوله امیر بنیمزید در سالهای 439 تا 495 قمری بنیانگذارده شد، مرکز شیعیان، فقیهان، دانشمندان و شاعران دلباختۀ شیعی بوده است.شهر بغداد در حملۀ هلاکوخان به عراق، به تصرف مغولان درآمد و تاراج گردید. در این میان، شهر حله با تدبیر و حرکت سنجیدۀ علمای بیداردل و تدبیرگر، از هجوم وحشیانة مغولان در امان ماند و به دلیل امنیت حاکم بر شهر و حضور عالمان، فقیهان و دانشمندان پرآوازه، مرکزیت علمی بغداد به حوزۀ حله سپرده شد و این حوزه در طول قرنهای ششم تا نهم قمری مرکز حوزههای شیعه نام گرفت.
این نوشتار، در گام اول به بررسی سابقه فکری ریچاردسون و زمینه های طرح و تقویت نظریه وی پرداخته و استنادات او به منابع دینی مسیحیت و اسلام و نیز ادعاهای او را بررسی و ارزیابی کرده است. طرح اشکالات روشی و محتوایی سخنان ریچاردسون، ذکر وجوه مثبت و منفی تحقیقات او و نیز راستی-آزمایی و نقد درون دینی و برون دینی آرای وی، به ویژه نظریه ضدمسیح اسلامی، از دیگر مباحث طرح شده در این مقاله است. روش تحقیقی این نوشتار، کتابخانه ای ـ نرم افزاری بوده و با نگاه توصیفی ـ تحلیلی نگاشته شده است.
پیشوایی معصومان علیهم السلام، به دو دوره تقسیم شده است: دوره حضور و دوره غیبت. هر یک از این دوره ها، دارای ویژگی هایی متمایز از دیگری است. یکی از ویژگی های دوره حضور، فراهم بودن همه زمینه های راهنمایی مردم به سوی حق و دوری از انحرافات و بی راهه ها بوده که در دوره پس از آن، با غیبت امام علیه السلام، زمینه پدیدآمدن و گسترش جریان های انحرافی توسعه یافت.
پاسخ به شبهات و ارائه دلایل متقن برای رفع ابهام از ابعاد مختلف موضوع مهدویت، همواره یکی از کارهای مهمی بوده است که علمای بزرگ شیعه در برهههای مختلف تاریخی به آن اقدام کردهاند که ضمن پاسخ گویی به سؤالات و شبهات موجود، به مسئولیت خطیر خود نیز به نحو احسن عمل کردهاند.
عقیده به مهدی از آغاز اسلام در بین مسلمین شایع بود. پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نه یک بار بلکه بارها از آن وجود شریف خبر میداده و گاه و بیگاه از دولت مهدی و علائم و آثار و نام و کنیهاش گفتگو میکرده است.
قرآن، منبع اصلی همه معارف و قوانین اسلامی است و در حقیقت، به منزله قانون اساسی همه قوانین اسلامی است. همان گونه که در قانون اساسی هر کشور، اصول و اهداف و مسؤولیتهای ارگانها و نهادها به صورت کلی و بدون شرح و توضیح کامل ثبت شده و شرح و تبیین آن به عهده قانونهای عادی است، در قرآن نیز برخی از معارف اسلامی به صورت کلی و مجمل بیان شده و تفسیر و توضیح آن برعهده پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نهاده شده است. در مورد مهدویت نیز چنین است.
باور داشت مهدویت و اندیشه ظهور مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به عنوان بخش اصلی و مهمی در عقاید اسلامی تجلی یافته و این موضوع یکی از مسائل ریشه دار و با پیشینهای کهن در میان اصول پذیرفته شده اسلامی به حساب میآید.
این پژوهه با روشی توصیفی تحلیلی میکوشد تا سبک مواجهه ائمه(علیهم السلام) با مدعیان دروغین مهدویت را واکاوی کند. این جستار در پاسخگویی به این پرسش که سبک مواجهه امامان معصوم(علیهم السلام) با مدعیان دروغین مهدویت به چه نحوی بوده، تأکید دارد که سبک مواجهه آنان از سنخ «مدیریت بحران» بوده است؛ بدین معنا که ائمه(علیهم السلام) در مقابله با مدعیان دروغین به دنبال اتخاذ تصمیماتی بودند که به کاهش روند پیدایش مدعیان و به کنترل و دفع آنان بیانجامد.
تغییر سبک زندگی طبقه ای خاص در جامعه ایران که به ویژه از طرف طبقه روشنفکر و به اصلاح فرنگ رفته در کشور ملموس بود و فشارهای اقتصادی و سیاسی، به ویژه واقعه ای نو با نام مشروطه موجب سردرگمی تعدادی از متدینین گردید و گمان به نهایت رسیدن ظلم و جور وعده داده شده قبل از ظهور را داشتند.
نوشتار پیش رو، به بیان یکی از آموزه های مهم مهدویت به نام «انتظار از منظر اهل سنت» می پردازد.انتظار به عنوان باوری اساسی در میان اهل سنت، دارای شاخصه ها و مباحث مختلفی است که با باز خوانی هر کدام از آن ها، نسبت به ابعاد انتظار شفافیت و باز شناسی بیش تری پیدا می شود.