اگر لازم بود چیزی به مردم ابلاغ شود و نسبت به آینده اسلام، مسلمانان هشیار باشند، زنگ بیدار باش را پیامبر (ص) به صدا در آورد، از سوی دیگر اگر بیش از این اقدامی نفرمود شاید به این جهت باشد که اصل اسلام در معرض خطر قرار می گرفت و لذا بیش از این اقدامی نکردند تا اسلام محفوظ بماند و نسل او و خاندانش باقی باشد تا روزی برسد که آخرین وصی بر حق او مأموریت خویش و رسالت جهانی خود را به مرحله اجرا گذارده و هدف اصلی از بعثت انبیای الهی را تحقق بخشد.
سیره علمی علما و متشرعه و سنت عملی ایشان در روز هفتم ماه صفر در کلیه بلاد شیعه بر اقامهی عزا بوده و میباشد. خصوصا این سنت در نجف اشرف و حوزه علمیه قم که پس از ورود آیت الله موسس، حاج شیخ عبدالکریم حائری«قدس سره» به قم و تاسیس حوزه، دستور به تعطیلی بازار، حوزه علمیه و اقامه عزا نمودند؛ و پس از ایشان تحفّظ این سنت سیرهی بزرگانی همچون آیات عظام بروجردی و گلپایگانی«قدس سرهما» -که هر کدام در زمان خود مسئولیت حوزه را به عهده داشتهاند،- بوده است.
مرحوم علاّمه سیّد شرف الدّین، پاسدار بزرگ اسلام و مصالح مسلمانان، برای تحقّق «اتحاد اسلامی» کوششهای بیشماری کرد. اکنون اندیشه، رفتار و روش او میتواند سرمشق و الگوی ارزشمندی برای همگان باشد. امروزه تجدید حیات و عظمت مسلمانان، رهایی سرزمینهای اسلامی از چنگ متجاوزان و بازگشت همه جانبة مسلمانها به اسلام ناب، در گرو این اتّحاد است. برای دست یافتن به «اتّحاد» و از میان بردن عوامل اختلاف، باید ماهیت «اتحاد اسلامی» و نه وحدت مذاهب، درست شناخته شود.
نوشتار پیش رو، به بیان یکی از آموزه های مهم مهدویت به نام «انتظار از منظر اهل سنت» می پردازد.انتظار به عنوان باوری اساسی در میان اهل سنت، دارای شاخصه ها و مباحث مختلفی است که با باز خوانی هر کدام از آن ها، نسبت به ابعاد انتظار شفافیت و باز شناسی بیش تری پیدا می شود.
خدای متعال بعد از بیان موارد مصرف «فیء» با تأکید دوباره همگان را ملزم به رعایت این دستور الهی نموده، و از عواقب تمرد و سرپیچی از آن برحذر می دارد: «وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعِقابِ؛[حشر، آیه7] آنچه را رسول خدا براى شما آورده بگیرید (و اجرا كنید)، و از آنچه نهى كرده خوددارى نمایید و از (مخالفت) خدا بپرهیزید كه خداوند كیفرش شدید است!.»، هر چند که مسلمانان آن دیار این فرمان الهی را زیر پا گذاشتند، و توجهی به امر الهی ننمودند و حق فاطمه را غصب کردند.
بی شک تواتر این حدیث در کتب اهل سنت قابل انکار نیست. چراکه تعداد بیشماری از حفاظ این حدیث را به طرق مختلف تصحیح کرده و دهها نفر از صحابه نیز آن را روایت کردهاند. یعنی حدود سی نفر و یا بیشتر از آن. این چیزی است که بر هیچ کس پوشیده نیست.
مُباهَلَه، درخواست لعن و نفرین الهی برای اثبات حقانیت است و بین دو طرفی رخ میدهد که هر کدام ادعای حقانیت دارند. این واژه در تاریخ اسلام به ماجرایی اشاره دارد که طی آن، پیامبر اسلام(ص) پس از مناظره با مسیحیانِ نجران و ایمان نیاوردن آنان، پیشنهاد مباهله داد و آنان پذیرفتند. با این حال مسیحیان نجران، در روز موعود از این کار خودداری کردند.
از جمله حوادثی که در ماه «ذی الحجة الحرام» رخ داده است و با آیات قرآن مجید ارتباط دارد، نزول سوره مبارکه انسان در شأن امیر مؤمنان علی(ع) و خانواده بافضیلت ایشان می باشد که در بیست و پنجم این ماه واقع شده و به همین مناسبت، این روز در تاریخ جمهوری اسلامی ایران با عنوان «روز خانواده» نامیده شده است.
اهل سنّت در تفسیر آیهی اولی الامر گرفتار تشتّت و اختلاف آراء گستردهای شدهاند. برخی از آنان اصل دلالت آیه بر ولایت معصوم را پذیرفتهاند امّا در مصداقشناسی مسأله آراء پراکنده و جمعناپذیری دارند
شهاب الدّین همدانی از عمر بن الخطاب چنین نقل کرده است: «پیامبر (صلِّی الله علیه و آله و سلّم) علی (علیه السّلام) را به عنوان پیشوا نصب نموده و سپس فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ …»؛ «خدایا تو گواه من بر آنان هستی». عمر گفت: «ای رسول خدا! جوانی خوش سیما و نیک بوی در کنار من گفت: ای عمر! همانا پیامبر پیمانی بست که آن را نقض نمیکند جز کسی که مناق باشد». آنگاه پیامبر (صلِّی الله علیه و آله و سلّم) دست مرا گرفت و فرمود: «ای عمر! او جبرییل بود، نه انسان. او میخواست آنچه را که دربارهی علی (علیه السّلام) به شما گفتم تأکید کند»