سالها است که با آغاز ماه مبارک رمضان در هنگام افطار تواشیح اسماء الحسنی از شبکههای مختلف رادیویی و تلویزیونی پخش میشود.
اینکه تواشیح اسماء الحسنی توسط چه کسی و چه سالی ایراد شده موضوعی نیست که به نوشته ما مرتبط باشد ولی آنچه به این موضوع مرتبط است
آن است که این تواشیح با صلواتی ختم می شود که نماد اهل تسنن بوده و با مبانی اعتقادی و حدیثی شیعه و پیروان اهل بیت علیهمالسلام ناسازگار است.
همانطور که خوانندگان این نوشته حتماً شنیدهاند این تواشیح با صلوات بر پیامبر و آل او و اصحاب او به اتمام میرسد. ( سیدنا محمد و آله و صحبه) صلوات بر اصحاب طبق مبنای اهل تسنن بر هر کسی که عنوان صحابه پیامبر بر او بار میشود هر چند ساعاتی اندک با ایشان ملاقات کرده باشد، مورد تأیید خدا و پیامبر است و از آنجا که همه ایشان را عادل دانسته و سخنانشان را حجت میدانند درود بر ایشان را صحیح و بیاشکال میپندا
در حالی که این روش بر طبق آیات قرآن، سنت پیامبر، روایات موجود در منابع اهل تسنن و منابع شیعه ناسازگار است.
قرآن برخی از همراهان پیامبر را منافقانی معرفی میکند که بهرهای از ایمان به خدا و پیامبر نبردهاند
(توبه/۱۰۱: وَ مِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرابِ مُنافِقُونَ وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفاق) بنابراین صرف ملاقات پیامبر و دیدار ایشان وجهی برای عادل بودن و حجت بودن کلام ایشان نخواهد بود.
از سوی دیگر روایتی در منابع عامه وجود دارد که در قیامت رسول خدا افرادی از اصحاب خود را میبیند که از ایشان دور شده و به جنهم برده میشوند. رسول خدا آنان را صدا میزند.
به رسول خدا خطاب میشود که اینان بعد از تو چه بدعتهایی نهادهاند.!! رسول خدا با شنیدن این سخن میفرماید دورباد! دور باد! کسی که اوضاع بعد از من را دگرگون کرده است.
(لیردن علی اقوام اعرفهم و یعرفونی ثم یحال بینی و بینهم، فاقول انهم منی، فیقال انک لا تدری ما احدثوا بعدک فاقول سحقا سحقا لمن غیر بعدی: صحیح بخاری، کتاب رقاق، باب ۵۳، ح۶۲۱۲؛
صحیح مسلم، کتاب فضائل، باب ۹،ج۳، ح ۲۲۹۵در این دو کتاب و در همین بابهایی که بیان شد روایات متعددی با این مضمون نقل شده است..
روایات دیگری از اهل تسنن در منابع دیگر با چنین مضمونی نقل شده است:
مسند احمد بن حنبل، ج۴، ص۷۹؛ التمهید ابن عبدالبر، ج۲، ص۲۹۹) اضافه بر منابع اهل تسنن، با همین مضمون روایات متعددی در منابع مهم امامیه نیز وجود دارد.( کتاب سلیم بن قیس، ج۲، ص۵۹۹ و ۷۲۸؛
تفسیر عیاشی، ج۲، ص۳۰؛ الغیبة نعمانی، ص۴۶؛ عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج۲، ص۸۷؛ الامالی شیخ مفید، ص۳۷؛ تقریب المعارف، ص۳۹۴)
با وجود آیاتی که برخی از اصحاب پیامبر را منافق معرفی میکند و روایاتی که نشان میدهد برخی از اصحاب پیامبر اهل آتش هستند چگونه روا است که برای چنین افرادی از خداوند سلام و صلوات درخواست و از خداوند برای ایشان رحمت پیوسته الهی مطالبه کنیم.
به خوبی آگاه هستیم که صلوات تقاضای رحمت پیوسته از خدای متعال برای افراد خاص است و باید این افرادی که ما برای آنها درود و صلوات میفرستیم از کسانی باشند که شایسته و مستحق رحمت الهی بوده باشند.
با وجود آیات متعدد بر وجود منافقان در میان اصحاب پیامبر صلوات عمومی برای همه اصحاب پیامبر چه توجیهی خواهد داشت. از آنجا که منافقان در قرآن از کافران و مشرکان پستتر معرفی شدهاند و در جهنم بدترین عذابها را خواهند داشت می توان دریافت که دشمنی ایشان با خداوند بیشتر از دشمنی کافران و مشرکان با خداوند است. (نساء/ ۱۴۵: إِنَّ الْمُنافِقينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ)
حال با توجه به دشمنی ایشان با خداوند میشود برای آنان از خداوند طلب رحمت کرد.؟!! قرآن نسبت به آذر عموی حضرت ابراهیم که ایشان برای عموی خود طلب رحمت و استغفار کرده بود میفرماید وقتی ابراهیم دشمنی او با خداوند را فهمید از آن برائت و بیزاری جست (توبه/ ۱۱۴: وَ ما كانَ اسْتِغْفارُ إِبْراهيمَ لِأَبيهِ إِلاَّ عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَها إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْه) بر اساس آیه یادشده اگر کسی عداوت و دشمنی اش با خدا و پیامبر ثابت شود حق دعا کردن و رحمت طلبیدن نداریم. حتی دشمنی با چنین کسی از لوازم ایمان محسوب است.
روایات فراوانی ما را آگاه ساختهاند که معیار و راه تشخیص حق از باطل اهل بیت پیامبر است. حدیث ثقلین(مسند احمد بن حنبل، ج۳۲، ص۴۶، ح۱۹۳۱۳؛ صحیح مسلم، ج۴، ص۹۸۰، ح۲۴۰۸؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۴، ص۱۲۹، ح۴۷۶۵؛ سنن بیهقی، ج۲، ص۵۱۲، ح۲۹۲۴؛ سنن نسائی، ج۷، ص۴۳۷) و سفینه ( مناقب ابن مغازلی، ص۱۴۹؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۶۸؛ تایخ بغدادف ج۱۲، ص۹۰؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۲۷۳؛ جواهر العقدین، سمهودیف ج۲، ص۱۲۶) از احادیثی است که شیعه و اهل تسنن در نقل آن اتفاق دارند.
با این وصف آیا کسانی که بعد از رسول خدا مایه آزار و اذیت اهل بیت پیامبر شدند و آنان را از حقوقشان محروم کردند میتوانند از ایمان به خدا بهرهای برده باشند؟ آیا کسانی که بر علیه خلیفه خدا و امام مسلمانان یعنی علی بنابیطالب جنگیدند و خون هزاران مسلمان بیگناه را بر زمین ریختند میتوان مورد رحمت و درود خداوند قرار بگیرند؟ آیا کسانی که خانه تنها دختر پیامبر حضرت زهرا سلاماللهعلیها را به آتش کشیدند و ایشان را مورد هجوم و ضرب و جرح قرار دادند میتوان برای ایشان از خداوند طلب رحمت و سلام داشت؟ آیا کسانی که عنوان صحابه پیامبر را یدک کشیدند ولی خون پسر پیامبر را در سرزمین کربلا مظلومانه روی زمین ریختند و او و خانواده و یاران پرهیزگارش را به قتل رساندند سزاوار چنین صلوات و درودی هستند؟
در سالهای اخیر برخی به این نکته توجه نموده و با اصلاح تواشیح و حذف جمله « و صحبه» از صلوات آن را قرائت کردهاند که جای تقدیر و تحسین دارد.
به نظر میرسد اگر گویندگان این تواشیح به خصوص شیعیان و پیروان اهل بیت علیهمالسلام به آنچه در پایان تواشیح یاد میکنند توجه کنند هرگز تن به چنین صلواتی نخواهد داد و آن را برای خود گناهی بس بزرگ میشمارند و از چنین صلواتی استغفار خواهد کرد. از این رو بر همه متصدیان فرهنگی و رسانهای کشور لازم است با روشن سازی و تبیین جهادگونه، گویندگان چنین صلوات و تواشیحی را از عواقب آن که مخالفت با دستور قرآن و رسول خدا و اظهار دوستی به دشمنان خداوند است آگاه سازند.
ثبت دیدگاه