پنجشنبه, ۹ فروردین , ۱۴۰۳ Thursday, 28 March , 2024 ساعت ×
حل معمای «شرک» در دعای فرج
۱۶ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۰:۵۵
شناسه : 4172
12
یادداشت چندماه است که هرروز و هرشب در شبکه‌های مختلف صداوسیما «دعای فرج» (متنی که در مفاتیح الجنان آمده) خوانده می‌شود؛ دعایی که چند عبارت آن [دربهترین حالت] مشکوک به شرک است و با بنیان‌های اعتقادی تشیع اعتدالی همخوانی ندارد. چگونه می‌توان عبارات «یامحمد و یاعلی یاعلی و یامحمد اکفیانی فانکما کافیان و انصرانی فانکما ناصران» را با آموزه‌ی توحید قابل جمع دانست؟
نویسنده : محمد کاظم اسماعیلی منبع : بنیاد بین المللی امامت
پ
پ

السلام علیک یا اباصالح المهدی ادرکنا

روز جمعه، اولین روز از فروردین ۱۴۰۰ بود، روز اول سال نو، دم دمای غروب جمعه، نم نم بارون هم می بارید و نسیم بهاری هم آرام آرام می وزید و بوی خوش بهار را ارمغان می آورد. دلم خیلی گرفته بود، چون امسال برنامه عید به کلی به هم ریخته بود اون هم به خاطر ویروس کرونا که بیشتر در خونه بودم و از ترس گرفتار شدن آن، منزل هیچ کدام از فامیلها نمی رفتم، اون ها هم احتیاط می کردن و به قول معروف همه سرشون تو لاک خودشون بود. همین جور که نشسته بودم گوشی را برداشتم یه سری تو فضای مجازی زدم تا کمی از اون فضا خارج بشم.
همین جور که تو گروه های وات ساپ سیر می کردم، رسیدم، به یه مطلبی که امیرعلی رفیقم برام فرستاده بود از یک جامعه شناس به نام آقای حسام مظاهری، که خیلی روش تاثیر گذاشته بود و بعد فرستادن آن پست، نوشته بود: «من دیگه دعای فرج را نمی خونم، چون مطالب شرک آمیز در اون هست.»
امیرعلی پسر خوبی بود سال ها بود با هم رفیق بودیم، تو خوابگاه دانشجوئی با هم آشنا شده بودیم. شغلش هم مهندس کامپیوتر بود که سوال های مربوط به لب تاپم را ازش می پرسیدم و با هم شوخی هم داشتیم گاهی که در مورد مسائل کامپیوتر سوتی می دادم، تیکه می انداخت و می گفت: «هر کسی را بهر کاری ساختند»
امیرعلی با همه خوبی هاش، یه مشکل داشت، سریع تحت تاثیر قرار می گرفت و یه جورایی زود باور بود؛ بدون تحقیق فقط به خاطر این که فلان نویسنده گفته، می پذیرفت درباره این یادداشت هم همین جور شده بود و بدون این که تحقیق کنه یا از اهلش بپرسه تأثیر پذیرفته بود.
برای این که انتساب مطلب به نویسنده آن درست باشه یک سر به کانالش زدم دیدم بله در تاریخ ۱۶/۱۰/۱۳۹۹ برابر با ۵ ژانویه ۲۰۲۱ این پست را در کانالش گذاشته، بخشی از نگاشته اش این بود:
«چندماه است که هرروز و هرشب در شبکه‌های مختلف صداوسیما «دعای فرج» (متنی که در مفاتیح الجنان آمده) خوانده می‌شود؛ دعایی که چند عبارت آن [دربهترین حالت] مشکوک به شرک است و با بنیان‌های اعتقادی تشیع اعتدالی همخوانی ندارد. چگونه می‌توان عبارات «یامحمد و یاعلی یاعلی و یامحمد اکفیانی فانکما کافیان و انصرانی فانکما ناصران» را با آموزه‌ی توحید قابل جمع دانست؟
کلیپی هم با تصاویری از بیمارستان‌ها و بیماران کرونایی و نوای حزین علی فانی که این دعا را می‌خواند ساخته‌اند که هرشب از تلویزیون پخش می‌شود.اما با لحن سوزناک‌ و موسیقی محزون نمی‌شود مشکل اعتقادی را پوشاند.
عجیب‌تر از پخش مکرر این دعا، سکوت علما و نخبگان دینی در قبال این رویه است.سکوتی که عملاً بر آن صحه می‌گذارد.»
شاخک هام حساس شد و خیلی مرا به فکر فرو برد، تصمیم گرفتم، خودم تحقیقی کنم چون بعد از بیست سال دروس حوزی خوندن و کار در حوزه امامت و شبهات، باید این معما را حل می کردم به ویژه که امیر علی هم تحت تأثیر قرار گرفته بود، از این رو تحقیق را شروع کردم.
اولین نکته ای که برام مهم بود این بود که این دعا در کدام منابع شیعه نقل شده؟ آیا فقط تو مفاتیح الجنان ذکر شده؟ دیدم دست کم در چهار منبع از منابع مهم ادعیه شیعه با کمی اختلاف جزئی، آمده است.( مزار الکبیر ابن مشهدی ، ۵۹۱ ؛ جمال الاسبوع سید بن طاووس، ۲۸۰ ؛مزار شهید اول، ۲۱۰، المصباح کفعمی، ۱۶۷) از این جهت خیالم راحت شد که این دعا، قرن ها است در میراث مکتوب شیعی وجود داره و دانشمندان شیعه آن را نقل کرده اند.
در بحث اعتبار آن هم، سخن استاد سید علیرضا حسینی شیرازی، از اساتید برجسته رجالم، به ذهنم رسید، که بارها می فرمود: اعتماد به یک راوی، شرط اعتبار یک روایت نیست بلکه وثوق به صدور روایت از معصوم کافی است. بنابراین سند اگر ضعیف باشد اما قراین دیگری حاکی از اعتبار آن باشد، کافی است.
همچنین در ادعیه و مستحبات، اگر با ادله معتبری ثابت شده باشد و با مبانی دینی سازگار باشد و انسان به امید درک ثواب، آن را انجام دهد، طبق قاعده «تسامح در ادله سنن» ،خدای متعال آن ثواب را به او عطا خواهد کرد.
اما فارغ از بحث اعتبار، آن پرسشی که خیلی ذهنم را قلقلک می داد و معمای این دعا بود این بود که آیا واقعا این جملات شرک هست؟ یعنی یک عمر مطالب شرک آلود را با آه و ناله تکرار کردم؟ هی این کلمات در ذهنم مانور می دادند که اگر کلام کفرآمیز باشه نه تنها خدا ثوابی نمیده بلکه عذاب را هم در پی داره، عزمم را جزم کردم که بیشتر تحقیق کنم، که دست آورد تحقیقاتم که با امیرعلی به اشتراک گذاشتم این بود:
در مرحله نخست باید معیار توحيد و شرك روشن شود، تا این دعا را با آن بسنجیم. شرك را در اصطلاح، همتا و هم تراز قرار دادنِ غیر، برای خدا، تعریف می کنند. شرک افزون بر آن که برای ذات خداوند همتایی قرار دهند، گونه ای دیگر هم دارد: كمك طلبيدن، عبادت و واسطه قرار دادن بدون اذن، در برابر مخلوقِ خداوند است.

در زمان خلافت عمر در جريان طلب باران به عموي پيامبر (صلی الله علیه و آله) متوسل شده و گفته است: « خدايا ما به واسطه پيامبران به‌سوی تو متوسل می‌شديم. پس ما را سيراب می نمودی حال به‌واسطه عموي پيامبرمان به‌سوی تو متوسل می‌شويم پس ما را سيراب نما.»(صحیح بخاری،۲/۳۳)
امیرمومنان پس از غسل رسول خدا (صلی الله علیه و آله) خطاب به حضرت عرضه داشتند: «اذکرنا عند ربک»( نهج البلاغه، ۳۵۵، خ۲۳۵) و پیامبر را به عنوان واسطه در پیشگاه خداوند قرار داد.
در برخی منابع مکتوب نیز این گونه گزارش شده است که اگر از چیزی محزون شدی آخر سجده ات چنین بگو: « يَا جَبْرَئِيلُ يَا مُحَمَّدُ تُكَرِّرُ ذَلِكَ- اكْفِيَانِي مَا أَنَا فِيهِ‏ فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ‏ وَ احْفَظَانِي بِإِذْنِ اللَّهِ فَإِنَّكُمَا حَافِظَانِ.» (کافی، ۲/۵۵۹)
بخشی دیگر از اشکال، مربوط به «اکفیانی فانکما کافیان» بود، فرد کفایت کننده کسی است که نیاز محتاج را برطرف می سازد و محتاج به فرد دیگری نخواهد بود.
با کاوش در آیات قرآن، با دو دسته از آیات روبرو شدم آیاتی که خداوند کفایت کننده برخی امور و دسته دیگر این امور را به غیر خدا نیز نسبت داده است، از باب نمونه، خداوند خود را در سرپرستی(نساء، ۴۵) و نصرت و یاری (فرقان، ۳۱) کافی می داند ولی پیامبر و امیرمؤمنان را سرپرست مؤمنان (مائده، ۵۵) و حواریون را یاران حضرت عیسی معرفی می کند(آل عمران، ۵۲و ۸۱). در آیه ای دیگر، خداوند خود را در هدایت گری کافی می داند (فرقان، ۳۱) ولی در آیاتی دیگر، امامانی را برای هدایت مردم برگزیده است(انبیاء،۷۳، رعد، ۷) امداد های غیبی را نیز به خود نسبت می دهد (آل عمران، ۱۲۴)و در آیه ای دیگر، امداد و یاری غیر خود را نیز تأیید می کند.(آل عمران، ۴۹، مائده، ۱۱۴) چنانکه خداوند قبض روح را گاه به خود (زمر، ۴۲) و گاه به ملائکه تحت امر خود نسبت می دهد(سجده، ۳۲؛ انفال، ۵۰) بنابراین مفهومِ کفایتِ از امور، در راستای امر خداوند برای دیگران نیز به کار می رود و اگر کسی معتقد شد، مشرک نمی شود و دیگران به واسطه و اذن الاهی چنین اموری را انجام می دهند.
بخش دیگری که مورد پرسش قرار می گیرد بحث حیات برزخی است که آیا پیامبر و امیرمومنان مگر در برزخ، حیاتی دارند که ما آنان را صدا می زنیم؟
با تأمل در آیات قرآن، زندگانی برزخی به راحتی اثبات می شود، از باب نمونه آیاتی که نسبت به عذاب آل فرعون سخن می گوید: «فرعونيان را عذاب سخت فروگرفت. [اينك هر] صبح و شام بر آتش عرضه مى‏شوند، و روزى كه رستاخيز برپا شود [فرياد مى‏رسد كه:] «فرعونيان را در سخت‏ترين [انواع‏] عذاب درآوريد.» (غافر، ۴۵ و ۴۶)در این آیه، از آتشی سخن گفته شده است که هر صبح و شام بر آنان عرضه می شود که آتش در برزخ است و هنگامی که قیامت به پا می شود، از عذابی دردناک تر خبر می دهد. همچنین خداوند در مورد شهیدان به حیات شان در برزخ شهادت داده است: «وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِى سَبِيلِ اللهِ أَمْوَاتاً بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ» (آل عمران، ۱۶۹؛ شبیه این آیه، بقره، ۱۵۴) در حالی که مقام رسول خدا (صلی الله علیه وآله) به یقین بالاتر از مقام شهداء است و امیرمومنان نیز به مقام شهادت نائل شده است. همچنین همه مسلمانان در تشهد و سلام نماز خويش بر رسول اعظم صلی الله علیه و آله به نحو خطاب سلام مى کنند که اگر آن حضرت سلام ما را نشنود، سلام دادن به آن حضرت لغو خواهد بود.
اما آن چه در این دعا مورد غفلت قرار گرفته، خطاب دعا، نسبت به خداوند است و در برخی فرازها توحید و یگانگی موج می زند: «خدایا اعتماد ما فقط به توست و فقط به تو امید و تکیه داریم و فقط به تو درد دل می‌کنیم و فقط به تو در سختی‌ها و در خوشی‌ها اعتماد و تکیه داریم» کسی که این اعتقاد را در حق خداوند دارد، به جز خداوند برای هیچ کس دیگر تأثیر استقلالی قائل نمی‌شود. پس آنجا که می‌گوید «يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ» از این رو ست که این بزرگواران بندگان شایسته و مقرّب خداوند هستند و با اذن الاهی آنان را واسطه قرار می دهیم همچنان که در برخی از ادعیه، این استعانت و یاری طلبی دیده می شود: امام صادق (علیه السلام) برای رفع حوائج، دعائی را تعلیم نمودند، که فرازی از آن این گونه است: « يَا مُحَمَّدُ يَا رَسُولَ اللَّهِ، أَشْكُو إِلَى اللَّهِ وَ إِلَيْكَ‏ حَاجَتِي‏، وَ إِلى‏ أَهْلِ بَيْتِكَ الرَّاشِدِينَ حَاجَتِي‏»(کافی، ۶/۶۲۱؛ من لا یحضره الفقیه، ۱/۵۶۱) هم چنين دعايى كه در كتاب «مفتاح الفلاح» روايت شده است: «پروردگارا! شب خود را به روز آوردم در حالى كه نه فرد مورد اعتماد و نه ملجأ و پناهى دارم جز آنان که به واسطه شان بر تو توسل نمودم از آل رسول که على، فاطمه، حسن، حسین و … باشند»( مفتاح الفلاح شیخ بهائی، ۹۷)

در آخر امیر علی پس از خواندن این مطالب، نوشت: خدا خیرت بده چقدر قشنگ از آیات و روایات ثابت کردی، من هم اشتباه کردم زود تصمیم گرفته بودم که از این دعای زیبا و پر معنا فاصله بگیرم.
من هم در آخر نوشتم: «هر کسی را بهر کاری ساختند» شکلک خنده قهقهه را هم براش فرستادم، بعد زدم تو فاز نصیحت: گاهی اوقات با یک اشتباه….نوزده نمی شی… صفر می شی… تو مسائل اعتقادی با احتیاط بران.
نیمه شعبان ۱۴۴۴

ثبت دیدگاه

یک پاسخ برای “حل معمای «شرک» در دعای فرج”
  1. بسیار زیبا و تاثیرگذار نوشته بودند، تشکرات وافره

    پاسخ
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.