مقاله می کوشد تا نقش معیاری امام (علیه السلام) را به کوتاهی کاویده و به این پرسش اساسی پاسخ دهد که چرا امام (علیه السلام) به چنین نقشی متمایز شده است؟
در این اثر، رویکرد اصلی بررسی صحت و سقم آرای سیدابوالفضل برقعی با محوریت آیه «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَی وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ» (التوبه/33) است.
هدف این مقاله پاسخ به برخی شبهههای جدید و کنکاش نشده پیرامون ائمه اطهار(ع) میباشد. روش مورد استفاده در این پژوهش تحلیل اسنادی بوده که تمامی آثار مکتوب نوشتاری را شامل میشود.
این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی است به بررسی و نقد نظر سید ابوالفضل برقعی درباره آیه مباهله می پردازد.
این مقاله که با روش کتابخانه ای و به شیوه توصیفی تحلیلی سازماندهی شده، در پی پاسخ به این پرسش است که کدامیک از این چهار نسل تأثیر حیاتی و ویژه بر تداوم جریان نوگرایی دینی در ایران داشته است.
این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای می کوشد به این سوال پاسخ دهد که تحلیل دیدگاه سنگلجی و علت آن در مورد این احادیث و سندشان چیست؟
نویسنده در مقاله حاضر، رویکرد حاکم بر کتاب مذکور را در بوته نقد و بررسی قرار می دهد. وی پیش از پرداختن به نقد کتاب، نخست مقدمه تفصیلی کتاب با عنوان «مقدمه ای تاریخی» و فصل های آن را معرفی می نماید.
نگارندگان این پژوهش پس از بیان بخشی از آراء صبحی منصور و استدلال های وی، با استناد به آیات متعدد قرآن و با شیوه داده پردازی کتابخانه ای و روش تحلیل محتوا، کفایت قرآن برای مصدریت تشریع، تحدید گستره عصمت، حصر رسالت در تبلیغ، و عدم اعتبار سنت پیامبر خدا را که از جمله مبانی فکری صبحی منصور است، مورد نقد و بررسی قرار داده
مقاله حاضر کاوشی در آسیبشناسی پدیده غلو از نگاه این جریان سلفی گری است که با ارائه شواهد، به تبیین معناشناختی، مضامینشناسی، شاخصهها و بسترهای غلو از نگاه این جریان پرداخته است.
پژوهش حاضر به منظور شناخت آرای امامتی جریان سلفیگری ایرانی -که از جریانهای تجدیدنظرطلب در باورهای شیعی است- و بررسی تطابق یا عدم تطابق آن با جریان اصلی امامیه صورت پذیرفته است.