بررسی نظریه شیخ مفید درباره شهادت امام جواد (علیه السلام)
گزارشی اجمالی از کتاب «الحیاه السیاسیه للإمام الرضا علیه السلام»
آیه ارسال چگونه بر ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) دلالت دارد؟
معنای «شمس الشموس» چیست؟ و آیا استفاده از این لقب برای امام رضا(علیه السلام) و یا دیگر امامان، مستند به روایت میباشد؟
چرا به حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) لقب معصومه دادهاند، آیا آن حضرت معصوم بوده است؟
بررسی و نقد مبانی مشروعیت حکومت از دیدگاه اهل سنت
نقد و بررسی ادعای احمد الکاتب در امامت جعفر
نقد و بررسی برخی ادلة قرآنی مخالفان مشروعیت الهی امامت و حاکمیت دینی
کتاب «الحیاه السیاسیه للإمام الرضا(علیه السلام)» به قلم علامه سید جعفر مرتضی حسینی عاملی اثری برخوردار از تتبع گسترده می باشد، که به اقتضای عنوان کتاب تحلیل دقیق و جامعی از حیات سیاسی امام رضا(علیه السلام) و مسئله ولایتعهدی آن حضرت را در خود جای داده است.
به این ترتیب، صورت استدلال چنین میشود که؛ از نظر قرآن - که مورد پذیرش همه مذاهب اسلامى است - پیروزى حقطلبان، حتمى و قطعى است. این پیروزى - که وعده الهى است - هنوز محقق نشده و تحقق آن، نیازمند یک رهبر الهى است و آن رهبر را رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) در سخنان خود معرفى نموده است؛ مانند: «یَبْلُغَ سُلْطَانُهُ الْمَشْرِقَ وَ الْمَغْرِب»؛[14] یعنی: حکومتش به شرق و غرب عالم خواهد رسید.
آنچه امروزه مشهور است، آن است که این لقب را برای توصیف امام رضا(علیه السلام) به کار میبرند، اما این لقب در بحار الانوار در «باب زیارة الإمام المستتر عن الأبصار الحاضر فی قلوب الأخیار المنتظر فی اللیل و النهار الحجة بن الحسن»، در زیارتی برای توصیف امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) نیز به کار رفته است: «... السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا شَمْسَ الشُّمُوسِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَهْدِیَّ الْأَرْضِ وَ مُبِیِّنَ عَیْنِ الْفَرْضِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلَایَ یَا صَاحِبَ الزَّمَان...».
لازم به ذکر است که عصمت امر نسبی و مشکک است. با توجه به روایاتی که در شأن و منزلت حضرت معصومه وارد شده است، [5] می توان مرتبه ای از عصمت – نه در حد ائمه- برای ایشان قائل شد. این مسئله در حق چنین بانویی بعید به نظر نمی رسد؛ چرا که این حد از عصمت به معنای دوری از گناه در زندگی عالمان بزرگ نیز فراوان مشاهده می شود.
شیعیان عموماً بر مشروعیت الهی حکومت بعد از رسول الله(صلی الله علیه و آله) اعتقاد میورزند و در مقابل اهل سنت منابع گوناگونی را از جمله اجماع اهل حل و عقد و بیعت مردم، استخلاف امام سابق و استیلا و زور و غلبه را در انعقاد حکومت و امامت معتبر میدانند که در این نوشتار به تفصیل مورد نقد و بررسی قرار میگیرد.
بحث از امامت به ویژه امامت امام زمان (عج) از مباحث مهم و اساسی در مذهب شیعه است. احمد الکاتب، نویسنده معاصر، در کتاب الإمام المهدی حقیقة تاریخیة أم فرضیة فلسفیة دلایلی نقلی، تاریخی و عقلی در انکار وجود امام زمان(عج) مطرح میکند که یکی از آنها ادعای امامت جعفر، برادر امام عسکری، است. وی مدعی است که امام عسکری فرزندی نداشته و جعفر پس از وی ادعای امامت کرده و شیعه نیز به ندای وی لبیک گفته است و اجماع بر امامت وی داشته است.
مخالفان مشروعیّت الهی امامت و حاکمیت دینی در کنار ادله دیگر، به برخی ادله قرآنی استناد کردهاند که این ادله در سه دلیل اصلی با تبیینهای مختلف آن قابل تحلیل و بررسی است؛ حق الناس بودن امامت از جمله ادله این دیدگاه است که به چهار مضمون قرآنی زیر مستند شدهاست: خطابات قضایی و حقوقی به عامة مردم، قیام مردم به قسط به عنوان فلسفة رسالت و نبوت، تفکیک نبوت الهی از فرمانروایی مردم و رسالت ابلاغی پیامبران.
دیدگاه ابنعربی در باب خلافت و امامت بعد از رحلت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) از ویژگی خاصّی برخوردار است. وی نخست بهگونهای سخن میگوید که خواننده میپندارد مقصود وی، امامت و خلافت عرفانی میباشد و ربطی به دیدگاههای کلامی شیعی و سنّی در این باره ندارد، لیکن بعد از بررسی و دقّت نظر معلوم میشود که وی با شیوهی خاصّ خود، در نهایت دیدگاه کلامی اهل سنّت را به زبان آورده و بهگونهای شگفتانگیز، خلافت را با تمسّک به اجماع صحابه و اصالتبخشیدن بدان، برای خلیفهی اوّل و دوم به اثبات رسانیده است.
فیصل نور، از نویسندگان معاصر وهابی، منکر تمامی نصوص امامت شده و به زعم خود، در کتاب الامامه والنص این مسئله را از منابع شیعه اثبات کرده است. وی در بخشی از این کتاب، پس از نقل روایاتی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، که به ظاهر (و به زعم او) در تعارض با نصوص امامت است، فقدان نصوص امامت ائمه (علیهم السلام) و جعل آنها به دست محدثان شیعه را نتیجه گرفته است.
کتاب پیشوای ربانی در تشیع نخستین نوشته دکتر محمدعلی امیرمعزی از مهمترین آثار مهم شیعهشناسی در غرب به شمار میرود. امیرمعزی در این کتاب با بهرهگیری از روش پدیدارشناسی به شناخت گوهر و ذات تشیع امامی از طریق مراجعه به آثار اصیل و نخستین امامیه (به طور خاص، کتب روایی) پرداخته است. از نظر وی گوهر تشیع نظریۀ امامت و به طور خاص، تفسیر باطنی از این نظریه است. به نظر وی به دلیل تقیۀ اصحاب امامیه بهترین راه برای رسیدن به اندیشههای باطنی امامان، مراجعه به اندیشهها و تعالیم باطنی غالیان است.