این پژوهش به بررسی چگونگی گزارش طبرسی به عنوان یک سیره نویس شیعه از غزوه خیبر از طریق نقد تاریخی گزارش وی در تطبیق با دیگر منابع سنی و شیعی پرداخته است.
برایناساس، پژوهش حاضر گزارش ذهبی را در خصوص نقش امام علی علیه السلام در رخداد خیبر، در سه محور ارزیابی کرده است: فتح دژهای خیبر، تصرف برخی قلعهها با صلح یا جنگ، جدا کردن درب خیبر از آستان.
هدف نگارنده در این گفتار، بررسی عملکرد صحابه نگاران به ویژه ابن حجر عسقلانی در کتاب الاصابه در زمینه تعریف صحابه و اثبات صحابی بودن افراد و مقایسه آن با عملکرد آنان در باره ایمان ابوطالب است. نشان دادن این دو عملکرد، به خوبی گویای برخورد سیاسی با موضوع ایمان حضرت ابوطالب خواهد بود.
پس از واقعه کربلا، اندیشه برائت به گونه های مختلفی ظهور پیدا کرد و این مسئله اندک اندک جریان ساز شده و به طور مشخص شهر کوفه، مرکزی برای گسترش اندیشه برائت شد.
نوشتار پیش رو با شیوه توصیفی تحلیلی و روش کتابخانهای به تحلیل اقتباسهای قرآنی حضرت زینب (س) در خطبه شهرشام پرداخت که حاصل آن چنین شد: ایشان با استناد به آیات قرآن، یزید و حامیان او را به سبب انجام فجایع کربلاء؛ گمراه، ستمکار، مستحق خواری دنیا وعذاب اخروی میداند و تاکید میکند که خداوند درکمین آنهاست و این استمهال الهی به نفع آنها نیست؛ چراکه در دنیا رسوا و در آخرت هم به عذاب الهی دچارخواهند شد.
مفسران اهل سنت ، به خصوص فخر رازی ، در مواجهه با ادلة شیعه ذیل آیات ولایت و خلافت ، سعی کردند با روش های گوناگونی در ادلة شیعه مناقشه کرده و ضمن تضعیف این ادله، دیدگاه مورد نظر خود را تقویت کنند.
نگارنده متن تاریخی ابوسعید عبدالملک خرگوشی (متوفی ٤٠٧ قمری) در کتاب شرف المصطفی در مورد ابوطالب بن عبدالمطلب را تحلیل کرده و نتیجه میگیرد که بر اساس این گزارش ، ابوطالب سومین فردی است که پس از حضرت علی و خدیجه علیهما السلام اسلام را پذیرفته است .
تفحص در باب احادیث مربوط به حضرت مهدی علیه السلام، در کتب عامه و نیز امامیه، واژه ای مشترک برای بیان ظهور حضرت مهدی علیه السلام به دست می دهد که از جهت مفهوم دینی، بسیار حائز اهمیت است. تعبیر بعثت که برای حضرت مهدی علیه السلام در بسیاری از احادیث نبوی در این راستا به کار رفته، دقیقا همان تعبیری است که در میان انسان ها، تنها برای فرستادگان الهی و نقبای ایشان به کار رفته است.
جملۀ «أئِمٌةً یَهدُونَ بِأمرِنَا» را توضیح دهید؛ رابطۀ آن با مسئلۀ امامت چیست؟
در مورد تعداد قلعههای خیبر نقلهای متعددی بیان شده است. برخی از مورّخان تعداد آنرا شش قلعه که نام آنها «سلالم»، «قموص»، «نطاه»، «قصاره»، «شق»، «مربطه» است، ذکر کردهاند. برخی دیگر؛ قلعه «صعب بن معاذ»، «ناعم»، «قلعة زبیر» و «وطیح» را نیز گفتهاند.برخی دیگر نیز قلعه «أبىّ»، «بریء» و «سلام» که نام دیگر «قلعه بنى أبى حقیق» است، را آوردهاند.