پرسش
معیار در شرک چیست؟
پیروان وهابیت، درخواست حاجت از مردگان را عبادت و شرک الوهی می دانند. چرا که به زعم ایشان این کار، طلب حاجت از غیر خدا است. سوال این است که معیار در شرک چیست و آیا بدین کار شرک اطلاق می شود یا خیر؟
پاسخ
ظاهرا معیار شرک نزد وهابیت طلب حاجت از غیر الله است. در حالی که اگر طلب حاجت از غیر الله موجب شرک شود، نباید فرقی بین درخواست از فرد زنده یا مرده، غائب و حاضر و مقدور و غیر مقدور باشد. چرا که در هر کدام از این صورتها معیار شرک وجود دارد. پس معیار شرک چیست؟
برای تبین دقیق ابتدا مثالی زده می شود:
اگر شما از شخصی بخواهید یک لیوان آب به شما بدهد و معتقد باشید که او این آب را به قدرت خودش و مستقل از الله برای شما می آورد، شما با طلب یک لیوان آب، مشرک شده اید. چرا که معتقد هستید که غیر الله قدرت مستقل از الله دارد و با طلب کردن از او، او را عبادت کرده اید.
اما اگر معتقد باشید که او به قدرت الهی این آب را به شما می رساند و به خواست و قدرت الله می تواند آب را به شما برساند، عین توحید است. چرا که او را تنها موجودی می دانید که به اذن الهی قدرت دارد. در حقیقت او واسطه آب رساندن خداوند به شما است چرا که قدرت را از الله دارد. در این صورت درخواست شما دیگر درخواست از غیر الله نیست، درخواست از الله به واسطه آن شخص است. پس واسطه بودن دلیل نمی شود که فعل را به آن شخص نسبت بدهیم. مانند عزرائیل که که جان انسان ها را می گیرد: «قُلْ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ»[۱]، ولی خداوند این فعل را به خودش نسبت می دهد: «الله یتوفی الأنفس حین موتها»[۲]؛ و خداست که روح [مردم] را هنگام مرگشان به طور کامل می گیرد.
با این مثال به سراغ طلب حاجت از اموات می رویم. در طلب حاجت از اموات نیز هیچ مسلمانی معتقد نیست که پیامبر و اولیاء بدون اذن الهی و مستقل از خداوند، امکان انجام کاری را دارند بلکه معتقدند به اذن الله امکان انجام کارهایی را دارند. با بیان قبلی تبیین شده که با این تفسیر، آنها واسطه می شوند و فاعل حقیقی خداوند است. در حقیقت مسلمانان، اموات را به واسطه جاه و مقامی که نزد الله دارند، واسطه برای خداوند قرار می دهند و فاعل حقیقی، الله است.
در این صورت طلب از اموات، طلب از غیر الله نیست بلکه طلب دعا از الله به واسطه اموات است.
ممکن است کسی بگوید چرا حاجات را مستقیماً از الله نمی خواهید. در پاسخ می گوییم خود الله تعالی نظام واسطه امور را تبیین کرده است. مثلاً در مورد استغفار، خداوند پیامبر (صلی الله علیه وآله) را واسطه نشان داده است. «وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا»[۳].
آیا مسلمانان نمی توانستند بدون واسطه، استغفار کنند؟ قطعا می توانستند؛ اما خداوند استغفار به واسطه پیامبر (صلی الله علیه وآله) را به استجابت نزدیک تر دانسته است.
ممکن است کسی واسطه بودن مرده ها در انجام امور را قبول نداشته باشد، در این صورت درخواست از مرده ها لغو و بیهوده خواهد بود، نه شرک؛ چرا که معیار شرک را ندارد. معیار شرک، درخواست از غیر الله به اعتقاد اینکه آن غیر، امور را مستقل از الله انجام می دهد. مانند اعتقاد مشرکین که معتقد بودند بتها مستقل از الله می توانند امور را انجام دهند:
«واتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِيَكُونُوا لَهُمْ عِزًّا»[۴]؛ عزت را از بتها می خواستند.
بنابراین کسی معتقد باشد غیر الله قادر بر کاری است مشرک می شود چه ما یقدر باشد چه ما لایقدر الا الله باشدو چه غائب باشد و چه حاضر باشد و چه زنده باشد و چه مرده باشد. خداند افعال را به بنده نسبت می دهد در حالی که مسبب واقعی خود خداوند است مثلا شفا را در قران به عسل و به قران نسبت می دهد و به خودش هم نسبت می دهد.
خداوند در سوره نحل می فرماید: «ثُمَّ كُلِي مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلًا يَخْرُجُ مِنْ بُطُونِهَا شَرَابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِيهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ»[۵].
عسل شفا می دهد. یعنی شفاء رو به عسل نسبت داد حالا عسل با استقلال شفا می دهد یا بدون استقلال؟ اگر کسی بگوید مستقلا شفا می دهد مشرک است و الا اگر به اذن خداوند در آن شفا موجود است موحد است
خداوند در سوره اسراء می فرماید: «وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا»[۶].
قران شفا می دهد. یعنی شفاء رو به قران نسبت داد حالا قران با استقلال شفا می دهد یا بدون استقلال؟
خداوند متعال در سوره شعراء می فرماید: «وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ»[۷].
در اینجا خداوند شفا می دهد مستقلا پس شفا در آیات دیگر به صورت استقلالی نیست. خواستن از کسی اگر «من دون الله یا مع الله» باشد شرک است حالا فعل یقدر باشد و یا لا یقدر باشد و آن کسی که خوانده می شود، زنده باشد چه مرده باشد و چه دور باشد و چه نزدیک باشد. اما اگر خواستن به اذن الله و من الله باشد در این صورت شرک نیست حالا فعل یقدر باشد و یا لا یقدر باشد وآن کسی که خوانده می شود، زنده باشد چه مرده باشد و چه دور باشد و چه نزدیک باشد. [۸].
منابع
[۱]- سوره سجده، آیه ۱۱٫
[۲]- سوره زمر، آیه ۴۲٫
[۳]- سوره نساء، آیه ۶۴٫
[۴]- سوره مریم، آیه ۸۱٫
[۵]- آیه ۶۹٫
[۶]- ایه ۸۲٫
[۷]- آیه ۸۰٫
سلام.عالی بود.جامع و قابل فهم برای همه .