میان بسیاری از باورهای کلامی و جهت گیری ها و مناسبات اجتماعی و سیاسی در تاریخ اسلام، رابطه ای انکارناپذیر یافت می شود. بر همین اساس، ائمه(ع) در طول دوره حدود 250 سال حضور خود در میان مردم و در شرایطی که فاقد ابزار معمول و اهرم متعارف اعمال قدرت و حاکمیت - از جمله قدرت سیاسی و نظامی- بودند، با عرضه نظریه «امامت منصوص» به جای مدل رایج امارت و خلافت در جامعه اسلامی و در قالب یک جهت گیری کلامی، زمینه تعمیق نفوذ و گسترش اثربخشی و اقتدار خود را در عرصه مناسبات اجتماعی و سیاسی فراهم نمودند.
احادیث منزلت علی (علیه السلام) از نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) در موارد زیادی وارد شده است که بزرگان فریقین نیز این موارد را در آثار خود آورده اند.
با عنایت به شواهد فوق مشخص می شود زنده شدن اموات در این دنیا، امری ممکن بوده و هیچ گونه استبعادی ندارد. حال که زنده شدن، امری ممکن است برهمین اساس، اموری نظیر سخن گفتن، خندیدن، پلک زدن بعد از مرگ توسط اولیاء الهی نیز استبعادی نخواهد داشت. چرا که در بدترین حالت، می توان اینگونه متصور شد که شخصی که بعد از مرگ چنین اموری را انجام داده است، به اذن الهی چند لحظه ای زنده شده و مجددا از دنیا رفته است. البته علاوه بر این دلیل، موارد متعددی نیز وجود دارد که طبق آن موارد، برخی از اولیاء الهی پس از مرگ، اموری نظیر خندیدن، صحبت کردن و باز و بسته کردن چشمان را انجام داده اند. در بخش بعدی به برخی از این شواهد اشاره خواهد شد.
همانگونه که دیده می شود در این آیات پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) را مورد خطاب قرار داده است، حال آیا می توان گفت که شخص رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) نعوذ بالله این خصوصیتها را داشته اند که خداوند ایشان را مورد عتاب قرار داده است. همین حال در مورد آیه مذکور متصور می باشد، و باید بگوییم اگرچه آیه خطاب به دختران رسول الله (صلی الله علیه وآله) است اما فقط نگاهش به ایشان نیست بلکه می خواهد خطاب به ایشان بفرماید تا همه جامعه بدانند که این حکم وقتی برای دختران رسول الله (صلی الله علیه وآله) برای ایشان دیگر به طریق اولی می باشد.
ازدواج بعد از وفات همسر امری شرعی است و اگر کسی این کار را انجام دهد مرتکب فعل حرام نشده، افزون بر اینکه حضرت علی (علیه السلام) مدتی بعد از شهادت حضرت زهرا (علیها السلام) ازدواج کردند، و چنانچه بپذیریم که ایشان در مدت زمان کوتاهی هم ازدواج کرده باشند اشکالی ندارد چون فرزندان حضرت زهرا در خانه بودند و نیاز بود زنی در کنار ایشان باشد تا از آنان نگهداری کند و چه کسی بهتر از امامه که حضرت زهرا (سلام الله علیها) خودشان نیز بر ازواج امیر المومنین با وی وصیت نموده اند.
کتاب «مقتل الزهراء سلام الله علیها»، را میتوان به عنوان نخستین مقتل در بازخوانی مصائب آن حضرت به زبان فارسی تلقی نمود که توسط حجت الاسلام و المسلمین محمد حسین سجاد به نگارش درآمده است. نویسنده در مقدمه این کتاب میگوید: «از آنجا که تا کنون موضوع شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به صورت داستانی واقعی و مقتلی مستند به روایات اهل سنت جمع آوری نشده بود، پس از حدود هفت هزار ساعت مطالعه در کتب معتبره اهل سنت و تألیف کتاب احراق بیت الزهراء علیها السلام برای رفع شبهه و روشن شدن هر چه بیشتر شهادت و مصائب آن حضرت به گردآوری اسنادی از منابع اهل سنت در این خصوص پرداختم.
مادلونگ بیعت مردم با امـام علـی{ را مـبهم و بیعـت برخی از اصحاب برجسته را اجباری تلقی نموده است و ریشه جنگ های سه گانه (جمل ، صـفین و نهروان ) را با جریان بیعت پیوند میدهد. در این مقاله، دیدگاه مادلونگ دربـارة اصـل بیعـت ، چگونگی آن و ریشه جنگ های سه گانه در عصر حکومت علی{ نقد و ارزیابی میشود.
شیعیان معتقدند امام باید معصوم و منصوب از طرف خدا باشد.در این نوشتار،با آرای فرهیختگانی همچون ابن سینا،سهروردی،صدر المتالهین،ابن عربی،مولوی،سید حیدر آملی و امام فخر رازی آشنا میشویم.وی میگوید شیعهء امامیهء،قطب عالم امکان را-[که]صوفیه ضرورت وجود او را در هر عصری لازم شمردهاند-امام معصوم و صاحب الزمان و غایب و منشأ معجزهها و خارق عادتها میشمارند و حق با آنهاست.پایان بخش نوشتار، مروری است بر روایتهایی که الهامبخش این فرهیختگان در اعتقادشان در مسئله امامت بوده است.
قیام توابین و مختار، با هدف خونخواهی امام حسین( انجام گرفت که رهبران آنها دیدگاه و روشهای انقلابی متفاوتی داشتند؛ توابین بیشتر در پی جبران قصورشان در قبال قاتلان دشت طف بودند و معیارهای دشواری برای جذب نیرو داشتند. از اینروی، تنها راه تحقق هدف خود را جانفشانی دانسته، قائل به اصالت وسیله، همپایة هدف بودند. دیدگاه مذهبی توابین و راه تحقق هدفشان، در جامعه آن روز کوفه اقبال عام نیافت و نتوانستند هدف قیام را تحقق بخشند؛ در حالی که مختار با تکیه بر تدبیر، دوراندیشی و بهکارگیری ابزارهای گوناگون، بر کوفه تسلط یافت و بسیاری از قاتلان دشت طف را مجازات کرد؛ هرچند او نیز در نهایت مغلوب زبیریان شد و جنبشش داوم نیاورد.
معجزه، همانگونه که صدق مدّعی نبوت را اثبات میکند، صدق مدّعی امامت را نیز اثبات میکند و به نبوت اختصاص ندارد. معمولاً متکلمان امامیه، معجزه را یکی از راههای شناخت امام دانسته و توانایی بر انجام معجزه را از صفات لازم امام شمردهاند. آنان در اثبات امامت امامان(ع) عموماً و امام مهدی(عج) خصوصاً علاوه بر نصوص امامت، از برهان معجزه نیز بهره گرفتهاند. معجزات حضرت ولی عصر(عج) بسیار است که برخی به دوران قبل از امامت آنحضرت و برخی به دوران امامت ایشان در دو دوره غیبت صغرا و کبرا مربوط است.