منابع به حسین بن روح نوبختی (د 326 ق/ 938 م) از وابستگان خاندان نوبختی که در نزد شیعیان امامیه به عنوان نایب سوم امام دوازدهم شناخته شده است کمتر پرداخته و یا به ابعاد شخصیتی او اشاره نکردهاند. مسئلهای که این مقاله به بررسی آن میپردازد این است که آیا در منابع کهن اعم از نوشتههای تاریخی، کلامی و حدیثی شیعه، کتابهای رجال و فرق به نیابت خاص او پرداختهاند یا خیر؟
«الإفْصاحُ فی الإمامَة» کتابی به زبان عربی در اثبات عقاید شیعه درباره امامت و جانشینی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) اثر مرحوم شیخ مفید است. بنا بر اشاره مؤلف در ابتدای کتاب، هرآنچه در موضوع امامت ذکر آن لازم بوده در این کتاب آمده است. این موضوع در کتابهای پیشین با این گستردگی بررسی نشده است. مؤلف با استفاده از استدلالهای کلامی به اشکالات پیرامونی موضوع امامت و آراء مختلف فرقههای اسلامی مانند معتزلی ها، حشویهها و خوارج جواب داده است.
تَفضیلُ أمیرالمؤمنین(علیه السلام) کتابی به زبان عربی اثر مرحوم شیخ مفید (درگذشت ۴۱۳ق) است. موضوع کتاب درباره فضایل حضرت علی(علیه السلام) و اثبات برتری آن حضرت است. شیخ مفید در این اثر با استناد به احادیث شیعه و سنی، فضائل امام علی(علیه السلام) بر همه پیامبران جز پیامبر اسلام را به اثبات رسانده است. این اثر به زبان فارسی نیز ترجمه شده است.
«ولی نعمت» به معنای صاحب نعمت است؛ یعنی کسی که نعمتهای ما از جانب او است. چنانچه از آیاتی مانند آیه 53 سوره نحل و آخرین آیه از سوره ضحی استفاده میشود، «ولی نعمت»، در مرحله اول خدای متعال است که آفریننده تمام نعمتهای مادی و معنوی است. چنانچه امام علی(علیه السلام) میفرماید: «أُوصِیکُمْ عِبادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّهِ وَلِیِ النِّعْمَةِ وَ الرَّحْمَةِ خالِقِ الْأَنامِ»؛ بندگان خدا شما را سفارش میکنم به تقوای خدایی که صاحب نعمت و رحمت و آفریننده انسانها است.
روایاتی پیرامون ضرورت شناخت امام در منابع روایی فریقین نقل شده است؛ و به عبارتی مورد پذیرش تمام مسلمانان بوده و از چنان تواتری برخوردار است که در اصل آن نمیتوان تردید کرد، با این توضیح که شیعیان آنها را به ضرورت بیعت با امام معصوم(علیه السلام) دانسته، اما برخی از اهلسنت، دایره آنها را گسترش داده و این روایات را شامل افراد غیر معصوم نیز میدانند.
درباره مقصود از حُبّ و بُغض در این روایات، چند احتمال بیان شده است: 1.مراد، دوستی با اهلبیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) و دشمنی با دشمنان آنان؛ است. 2.علاوه بر اهلبیت(علیهم السلام)، شامل دیگر مؤمنان نیز میشود. 3.مقصود محبّت اجتماعى است؛ یعنى دین، جز دوستى انسانها با هم نیست.
شایسته است زندگی شخصی رهبر جامعه اسلامی در حد پایینترین مردم باشد، آنها نیز زندگی سادهای داشتهاند. امام على(علیه السلام) در پاسخ به این سؤال که چرا آنحضرت از نعمتهای دنیا کمتر استفاده میکنند، فرمود: «خداوند بر رهبران عادل واجب کرده که زندگى خود را چنان ساده و تنگ بگیرند که تحمل تنگدستی بر فقرا چندان سخت نباشد».
پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با هدف تبیین اختلاف اهل سنت و وهابیان در مسئله توسل و دفاع از اصالت دینی و قرآنی آن با استفاده از آراء و مستندات اندیشمندان اهل سنت به نگارش در آمده است . وهابیان که خود را منتسب به اهل سنت می دانند به پیروی از ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب انواعی از توسل مانند توسل به اموات اولیا وصالحان و توسل به ذوات گرانقدر را انکار نموده و دیگر مسلمانان را متهم به شرک میکنند.
واکاوي شبهات وهابيان و دسته بندي و قالب ريزي آن ها مي تواند به استخراج گونه شناختي و آگاهي به روش ايجاد شبهه توسط آنان بينجامد. نگاشته پيش رو مي کوشد افزون بر ارائه اين روش ها، به راهکار نقد روشمند هر يک از گونه هاي شبهه سازي بپردازد. استقراء شبهه ها و دسته بندي آنها نمايان مي سازد وهابيان بيشتر از چهار روش فراگير براي ايجاد شبهه استفاده مي کنند که عبارتند از: احياء شبهات منسوخ گذشته، استوار کردن شبهه بر مبناي غلط اعتقادي، بهره بردن از مغالطه، استفاده از روشي غير علمي همانند اتهام همراه با تبليغ.
هنگام بررسی نقش نهاد وکالت در عصر غیبت صغرا، سخن از کارگزاران خائن و مدعیان دروغین وکالت، اهمیتی ویژه می یابد. از آن جا که افرادی موجه و صاحب نفوذ از این دست در میان شیعیان امامی دیده می شدند، مخالفت اینان می توانست تعارض هایی را در جامعه امامیه پدید آورد. احمد الکاتب با استفاده از این نکته، با غیرواقعی نشان دادن تعداد این افراد، سعی دارد از مخالفت و نزاع اینان با متصدیان وقت منصب وکالت، هیمنهای بسازد تا ساختگی بودن اصل منصب وکالت در روزگار غیبت صغرا را نتیجه بگیرد و به تبع آن، وجود امام زمان علیه السلام را منکر شود.