گوهر معرفت به امام در یکی از روایاتی که هم از نظر لفظی و هم از نظر معنایی متواتر و مورد اتفاق فریقین است، یعنی حدیث «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیّة» میتواند به عنوان عیاری برای سنجش میزان صدق و حقانیت رویکردها و مواضع انسان در طول تاریخ به شمار آید.
اصل تقیّه (dissimulation) به عنوان یکی از باورهای اسلامی است که علاوه بر اینکه ادلۀ آن را میتوان از میان آیات و روایات در کتابهای معتبر فریقین ثابت نمود؛ با عقل سلیم نیز سازگار است. موضوعی که با نگرش به همه سویههای آن، بیگمان مصلحتش آشکار میشود.
تفحص در باب احادیث مربوط به حضرت مهدی «عجل الله تعالی فرجه الشریف»، در کتب عامه و نیز امامیه، واژهای مشترک برای بیان ظهور حضرت مهدی«عجل الله تعالی فرجه الشریف» به دست میدهد که از جهت مفهوم دینی، بسیار حائز اهمیت است.
یکی از راه هایی که مخالفان فاطمیه با آن در صدد انکار شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها هستند این است که «اگر شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام واقعیّت دارد، چرا حضرت علی علیه السلام از آن حضرت دفاع نکرد و انتقام او را نگرفت و با قاتلین ادّعایی، رابطه ی خوبی داشت»
شهادت حضرت زهرا(س) با وجود اسناد و مدارک موجود در منابع فریقین، امری مسلم بوده و انکار آن به جهت استبعاد، نگاهی ساده لوحانه به تاریخ است.
درست است که حدیث غدیر در میان شیعه و سنی ثابت شده است و میان فریقین متواتر؛ اما بحث اصلی بر روی دلالت حدیث غدیر است. چه آنکه شیعیان این حدیث را بر امامت و وصایت امیرمؤمنان معنا می کنند و اهل سنت، آن را صرف دوستی با حضرت تعبیر می کنند؛ هرچند به آن هم ملتزم نشده و دشمنان علی علیهالسلام را از اصحاب پیغمبر می خوانند! حال سؤال اینجاست که آیا از علمای اهل سنت هم کسی وجود دارد که قائل به این معنا باشد؟
روایاتی پیرامون ضرورت شناخت امام در منابع روایی فریقین نقل شده است؛ و به عبارتی مورد پذیرش تمام مسلمانان بوده و از چنان تواتری برخوردار است که در اصل آن نمیتوان تردید کرد، با این توضیح که شیعیان آنها را به ضرورت بیعت با امام معصوم(علیه السلام) دانسته، اما برخی از اهلسنت، دایره آنها را گسترش داده و این روایات را شامل افراد غیر معصوم نیز میدانند.
این مقاله، فلسفۀ صلح امام حسن(ع) با معاویه را با توجه به منابع سنی و شیعه، تا قرن هفتم مورد پژوهش قرار داده و پس از تحلیلِ انتقادی مستنداتِ روایی و تاریخی این منابع، به این نتیجه دست یافته که نوعِ نگاهِ مورخان و محدثان سنی و شیعه، در بیان و تحلیل فلسفۀ این صلح، متفاوت است.
یافتههای پژوهش حاکی از آن است که عامل اصلی سقط حضرت محسن بن علی، دومین خلیفه عامه بوده و از آنجا که بنابر قول مشهور فقها، مجازات سقط جنین عمدی ظالمانه، قصاص است، کیفرعامل اصلی این جنایت قصاص میباشد.