جمعه, ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳ Friday, 26 April , 2024 ساعت ×
برائت یا تقیه؛ وظیفه چیست؟
۰۸ مهر ۱۴۰۲ - ۸:۲۵
شناسه : 6272
7
یادداشت؛ اصل تقیّه (dissimulation) به­ عنوان یکی از باورهای اسلامی است که علاوه بر این­که ادلۀ آن ‌را می‌توان از میان آیات و روایات در کتاب‌­های معتبر فریقین ثابت نمود؛ با عقل سلیم نیز سازگار است. موضوعی که با نگرش به همه سویه­‌های آن، بی­‌گمان مصلحتش آشکار می‌­شود.
نویسنده : حجت الاسلام والمسلمین سیدمحمد مهدی موسوی منبع : بنیاد بین المللی امامت
پ
پ

برائت یا تقیه؛ وظیفه چیست؟

 

اصل تقیّه (dissimulation) به­ عنوان یکی از باورهای اسلامی است که علاوه بر این­که ادلۀ آن ‌را می‌توان از میان آیات و روایات در کتاب‌­های معتبر فریقین ثابت نمود؛

با عقل سلیم نیز سازگار است. موضوعی که با نگرش به همه سویه­‌های آن، بی­‌گمان مصلحتش آشکار می‌­شود.

از مهم­ترین دلایل تقیّه، آموزه‌­های قرآن کریم است.

شاید لفظ تقیّه بدین صورت در قرآن به کار نرفته، امّا آیاتی چند متعرّض مفهوم آن شده است (آل‌عمران: ۲۸؛ غافر: ۲۸؛ نحل:۱۰۶).

از آیات وحی چنین به دست می‌آید که در هنگام به خطر افتادن جان مسلمان، از آن جهت که حفظ آن واجب است،

اظهار کفر به زبان جایز بوده و سبب خروج از اسلام نمی‌­شود.

از طریق قیاس اولویت نیز به دست می‌آید که برای حفظ مسلمان، اظهار کم­تر از کفر به طریق اولی نیز جایز است.

بنابراین به گواه آیات تقیّه قلعه‌ای است تا مسلمانان در برابر طغیان ظالمان به آن پناه برند. اقوال مفسّران شیعه و سنی در ذیل این آیات مؤیّد این باور است.[۱]

در کنار آموزه­‌های قرآنی، در سنّت نبوی و روایات اهل‌­بیت، به شماری از احادیث برخواهیم خورد که از جایگاه تقیّه و لزوم عمل به آن سخن رانده‌­اند.

در روایات اسلامی و به ­خصوص شیعی واژه تقیّه کاربرد رایجی داشته و مفهوم و شرایط و آثار آن مطرح شده است؛

به‌­عنوان نمونه در برخی از این اسناد در رابطه با اهمیت و جایگاه بلند تقیّه می‌­خوانیم: تقیّه نُه دهم دین است و کسی که به تقیّه عمل نکند گویا دین ندارد[۲]

و برخی روایات نیز او را همانند تارک صلاة دانسته­‌اند.[۳]

از این­رو اهمیت تقیّه به­ گونه‌­ای است که هیچ اندیشمندی نمی­‌تواند منکر اصل آن شود؛

چه آن­که در برخی منابع اهل ­سنّت نسبت به جواز آن ادّعای اجماع شده است.[۴]

وجدان، فطرت و عقل سليم نيز، مشروعيت اين عمل تاکتيکی و روش عاقلانه را تأييد کرده و آن را يکی از قواعد مترقّی سياسی، اجتماعی و عقلانی به حساب می­‌آورد. به عبارت دیگر، دلیل عقلی جواز تقیّه، سیره عقلا است که دفع ضرر محتمل را با در نظر گرفتن شرایط روا و حتّی ضروری می‌دانند.[۵]

بنابراین بر مبنای پذیرش این دلیل، تقیّه اختصاص به شیعیان و حتّی مسلمانان نخواهد داشت.

در عصر حاضر نسبت به این باور اسلامی خوانش­‌های جدیدی روبه ­رو می‌­شویم که آگاهی نسبت به این دیدگاه­ها،

ارتباط تنگاتنگی با بحث برائت داشته و در اتخاذ تصمیم درست ما را یاری خواهند کرد.

برخی از جریان­های درون شیعی به تحریف معنای تقیّه دامن زده و خواسته یا ناخواسته از آن برداشتی مخالف با باورهای امامیه کرده‌­اند.

قرائتی از وحدت که به نظر در تعارض با اصل برائت در اندیشه امامیه است.

از این­رو تبیینی صحیح، جامع و مطابق با آیات و روایات، لازمه اعتقاد به این آموزه اسلامی است.

این­همانی اتّحاد و تقیّه

از دیرباز سخن راندن از اتّحاد میان فرقه­ های اسلامی مخالفان و موافقان خویش را داشته است.

برخی نادانسته و از روی ناآگاهی تقیّه را به اشتباه به وحدت یا عاملی جهت وحدت بین امامیه و سایر فرقه ­های دیاشته ­اند.

ایشان چنان افسارگسیخته بر طبل وحدت کوبیده ­اند که باورهای خویش را لگدمال کرده ­اند.

گر پندتاریخ مرجئه شیعه یا مقصره خود گواه بر این مدّعا است.

این جریان انحرافی به جهت پیشبرد اهداف خویش در مقابله با فساد بنی ­امیه، با پذیرش افضلیّت امام علی، خلافت خلفای نخستین را هم می‌­پذیرد

و در عمل، برای پندار سنیان در مسئله امامت و خلافت، تن­پوشی از اعتقاد شیعه ارائه می‌­دهد.[۶]

این گروه در مصادر شیعی با عنوان بتریه نیز یاد شده ­اند.[۷]

اضافه این­که این جریان، در روایات اهل­بیت جریانی قابل قبول و مورد تأیید نبوده ­اند.

محقّقان تاریخ اندیشه نیز در واکاوی این نظریّه، ایشان را به ­واسطه کوتاهی ورزیدن در حقّ امیرمؤمنان از جامعه شیعی متمایز دانسته ­اند؛

چراکه هواداران این نظریّه مدّعی هستند که ‌حضرت علی خود را از ابوبکر و سایرین برای اداره امور مسلمانان، شایسته‌تر می‌دانسته ­اند،

امّا به سبب مسائلی، حقّ شخصی خود را کنار گذاشت و بر آن اصرار نورزید و با کمال خودگذشتگی با ابوبکر بیعت و مشروعیّت او را کامل فرمود.[۸]

در عصر حاضر نیز برخی همچون سلفی ­گرایان ایرانی، پا را از این فراتر گذاشته است.

به گمان خویش نسخه جدیدی برای وحدت و هم­گرایی پیچیده ­اند که به حذف عنصر امامت انجامیده است؛

همچنین برخی به بهانه تقریب، مسیر افراط پیش گرفته و صورت مسئله بیزاری جستن از دشمنان و غاصبان حقّ اهل­بیت (ع) را از اعتقادات خویش پاک کرده­ اند

و حتی برائت از دشمنان ایشان را در خلوت هم انکار می‌­کنند؛

امّا در مقابل، برخی مسیر تفریط را برگزیده ­اند و چنان بر طبل مخالفت با وحدت بین مسلمانان کوبیده­ اند

که گویی جایی برای هیچ­ گونه تعامل اجتماعی با مخالفان در منظومه فکری ایشان نمی‌­گنجد.

حال سؤال این است که آیا معنای تقیّه، تقریب بین باورهای مذاهب است یا این­که حوزه شمولی آن فقط در مسائل اجتماعی و سیاسی بوده است.

آیا آیات و آموزه‌­های روایی برداشتی این­چنین از تقیّه را قبول می­‌کنند؟ آیا مخالفان امامیه نیز باور به چنین اتّحادی داشته و از آن استقبال کرده­ اند؟

آیا معنای تقیّه، تقریب بین باورهای مذاهب است یا این­که حوزه شمولی آن فقط در مسائل اجتماعی و سیاسی بوده است؟

برای روشن این مسئله ابتدا باید تقیّه مداراتی را تبیین و سپس اقسامی که از وحدت متصوّر شده است،

ترسیم شود تا بتوان قرائت صحیح را از نادرست با بررسی ادلّه به بحث و نظر نشست.

در احادیثی که از تقیّه به­ عنوان سپر «جُنّه» و «تُرس» یاد شده، تقیّه خوفی مراد است؛

زیرا سپر وسیله ­ای است که از ضربات دشمن به آن پناه برده می‌شود و تقیّه خوفی نیز به ­عنوان سپری در برابر هجمات ظالمان عمل می‌کند؛

امّا در مقابل، روایاتی که به حسن معاشرت و التزام به اعمال پسندیده سفارش کرده ­اند، بیشتر با تقیّه مداراتی مناسبت دارند.

هدف عمده و اساسی از این نوع تقیّه جلب ­نظر مخالفان به شیعه و آیین تشیع، حسن معاشرت، هم­زيستی مسالمت‌آميز و جلب مودّت مخالفان يا تحقّق وحدت،

اتّحاد و انسجام اسلامی در ميان مسلمانان يا رفع اتهام، تعيير و مذمت شيعيان از جانب ديگر مذاهب است.

بنا بر روایات اهل ­بیت در این موضوع، حضور در مجالس، مساجد، مدارا کردن، عیادت مریض و تشییع جنازه مردگان عامه مطلوب و مورد تأکید ایشان است.[۹]

در باب مدارات علاوه بر باب­های مختلف کافی، روایات فراوانی در من لایحضر الفقیه، تهذیب و استبصار به چشم می‌خورد.[۱۰]

لازم به یادآوری است که منظومه روایات شیعی را باید در کنار هم ملاحظه کرد و باید توجّه داشت که انبوه این روایات،

از اعتبار روایات تبّری نسبت به دشمنان اسلام و اهل­بیت چیزی نمی‌­کاهد.

بنیان­گذار کبیر انقلاب اسلامی در وصیت­نامه الهی سیاسی خود در این باره (قریب به این مضامین) فرموده‌­اند:

«طبق دستور اهل­ بيت بايد بر تمامی ستمگران و غاصبين حق آنان مثل بنی ­اميه ملعون از صدر اسلام تا روز قيامت لعن فرستاد و بايد اين لعن را زنده نگه داشت.

بر همه واجب است که در تمام مجالس عمومی و مراسم مذهبی به­ طور کوبنده فجايع و جنايات دشمنان اهل ­بيت از صدر اسلام تا به امروز بيان شده

و بعد به آنان لعنت فرستاده شود.»[۱۱]

از این رو انسان بصیر و آگاه در جمع بین این دو دسته روایات به نتیجه مطلوبی خواهد رسید

که لعن و برائت از دشمنان و ظالمان در ملأ عام و در موقعیّتی که او را خطری تهدید می‌کند

جای خود را به تقیّه داده و شیعه با سلاح تقیّه مداراتی اهداف مهم خویش را پیش می‌برد.

شاید علّت سفارش اکید اهل ­بیت، بر تقیّه مداراتی از این رو باشد که با نیکی، قلوب کسانی که عِناد نداشته نسبت به حقیقت متمایل گشته و هدایت شوند.

تبیین اقسام وحدت

بعد از بیان این مقدمه، تبیین اقسام وحدت گام دومی است که ما را در تبیین درست در این موضوع یاری خواهد رسانید.

برداشت­‌های مختلف از وحدت و هم­گرایی را می ­‌توان در وحدت اجتماعی، سیاسی و مذهبی جست­وجو کرد.

ابتدا وحدت اجتماعی که شواهد آن در منابع فریقین قابل اثبات است.

هم­زيستی مسالمت‌آميز، جلب مودّت مخالفان، اتّحاد و انسجام اسلامی در ميان مسلمانان همواره مطلوب معارف و آموزه ­های دین و بزرگان دین بوده است؛

چنانچه شواهد آن در احادیثی از جناب رسول خدا، امیرمؤمنان و برخی از صحابه مشاهده می ­شود.

در ملاک عقلی و شرعی این دو نوع از وحدت هیچ عقل سلیم و دلیل شرعی نه تنها مخالفتی نکرده است،

بلکه همواره بدان راهنما بوده ­اند؛ امّا آنچه برای بسیاری از ساده­ اندیشان ایجاد توهّم کرده است،

وحدت عقیدتی است. بدین معنا که به جهت اتّحاد و یک­دلی از باورهای خود عقب‌­نشینی کرده و برای خشنود شدن اکثریّت،

اقلیّت دست از اعتقادات خود شسته و به عبارتی هم­رنگ جماعت شود.

این پندار هم از نگاه قرآن و روایات و هم از نظر اندیشمندان اسلامی مردود شمرده شده است.

قرآن کریم خطاب به رسول گرامی می‌­فرماید: «وَ لَن تَرضی عَنکَ الیَهُود وَالنَّصارَی حتّی تَتَبّعَ مِلَّتهم» (بقره: ۱۲۰)؛

یعنی پیامبر گمان مکن که با عقب‌­نشینی از برخی اعتقادات دشمنان از تو راضی شده و دست از مخالفت با تو بر­می‌­دارند.

ایشان تا تو را کاملاً تابع خود نبینند، دست از تو و اهل ایمان بر نخواهند داشت؛

چنانچه در زمان­ های قبل و چه در عصر حاضر، شاهد این دَدمنشی ­ها بوده­ ایم.

دشمنان شیعه نه تنها ایشان را به جهت مخالفت و لعن غاصبان حقّ اهل­ بیت کشته­ اند،

بلکه ایشان را به جهت زیارت، عزاداری و توسّل به اولیای الهی نیز می‌­کشند.

نویسنده طقوس الشیعة، مواردی که شیعیان بغداد را به جهت آن در قرن سوم تا ششم هجری قربانی و زندگی ایشان به آتش کشیده می‌­شده

را با منابع تاریخی از عامه به تصویر کشیده است.

تاریخ گواه بر کشته­ شدن شیعه به جهت حتّی جشن گرفتن برای مراسم غدیر و عزاداری سیدالشهدا در قرون ابتدایی اسلام است.

بنابراین کسانی­که با پندار عقب‌­نشینی از اعتقادات گمان کرده­ که راهی برای اتّحاد پیدا کرده‌­اند،

در حقیقت به سرابی بیش دست نیافته و خسران دنیا و آخرت را برای خویش رقم زده­ اند.

امام صادق (ع) در حدیثی، تنها ایستادن به سمت کعبه را نقطه اشتراک فریقین دانسته و بقیه باورهای مخالفان را از پیروان خویش جدا دانسته ­اند.[۱۲]

امام هادی (ع) نیز در زیارت غدیریه، مخالفان و منکران ولایت را در دایره انکارکنندگان رسالت و حتّی توحید بیان داشته­ اند[۱۳]

و معالم المدرستین علامه عسکری و همچنین سیری در صحیحین محمدصادق نجمی که توحید و نبوّت را در مکتب پیروان سقیفه به تصویر کشیده­ اند،

خود گواهی بر این ادّعا است.

بنابراین این­که برخی از روی ناآگاهی و یا به جهت تحریف باورها، این­گونه القا کرده­ اند که فقط اختلاف بر سر خلافت بوده

و آن هم بعد از مدّتی با رضایت حضرت امیر (ع) پایان یافته است،

مسیری خلاف واقعیت تاریخی و آنچه که اهل ­بیت فرموده ­اند را طی کرده ­اند؛

چنانچه گزاره ­های تاریخی هم­چون عدم قبول شرط عبدالرحمن بن عوف مبنی بر بیعت بر سنّت شیخین در شورای شش نفره عمر،

عدم حضور حضرت در فتوحات و عدم قبول پُست حکومتی از خلفا در دوران خانه ­نشینی حضرت، مؤیّد این مدّعا هستند.

از سوی دیگر، بزرگان شیعه هم­چون رهبری معظم انقلاب که خود پرچم­دار وحدت هستند،

در این ­باره می‌­فرماید: «اگر ما می­گوییم که شیعه و سنی در کنار هم قرار گیرند، یعنی شیعه، شیعه بماند و سنی هم سنی بماند. ما چه موقع به عالم سنی گفته ­ایم که منظورمان از وحدت این است که شما شیعه بشوید؟

ما چنین چیزی نگفته‌­ایم. ما نمی­‌گوییم کسی مذهبش را عوض کند. هدف جلوگیری از سوء استفاده دشمن است.»[۱۴]

بنابراین اگر شمار معدودی از علمای عامه از روی ناآگاهی و غفلت از منابع فریقین مطرح می‌­کنند که ما هیچ­گونه وحدتی با شیعه نداریم

و این وحدت هیچ­گاه تحقّق نمی‌­پذیرد، مگر این­که شیعیان دست از اهمّ اعتقاداتشان بردارند،

در پاسخ ایشان گفته می‌­شود که آری امامی ­مذهبان نیز بر این باورند که بین ظُلمت و نور، حق و باطل هیچ­‌گونه وحدتی نیست.

وحدتی که اندیشمندان شیعه از آن دفاع علمی می‌­کنند، به معنای وحدت در عقیده و احکام فقهی و تنازُل از عقاید طرفین نیست،

بلکه معنای صحیح آن اتّحاد سیاسی در برابر دشمن مشترک اسلامی و حُسن معاشرت و همزیستی مسالمت­ آمیز بین آحاد امّت اسلام است؛

چرا که ثابت شد مقوله وحدت و تقیّه در قرآن و روایات فریقین کاملاً مجزا است و هیچ ­یک از آیاتی که جوامع حدیثی تفسیری عامه و خاصه برای تقیّه ذکر کرده‌­اند،

دلالتی بر وحدت عقیدتی ندارند.

نکته پایانی این­که برآیند و نتیجه عمل به تقیّه مداراتی که منجر به اتّحاد، انسجام و همدلی در جامعه و یکپارچگی در مقابل دشمنان می‌­شود

را شاید بتوان از روی مسامحه، اتّحاد نامید؛ امّا با توجّه به منظومه فکری و وادادگی صاحبان این نظریّه، هرگز چنین باوری مقصود ایشان نبوده

و تعریف وحدت از سوی ایشان با اتّحاد مذکور تفاوت ماهوی دارد.

[۱]. نگارنده در پایان­نامه «بررسی تطبیقی نظریّه تقیّه با رویکرد به کتب اربعه و صحیحین» دفاع شده

در سال ۱۳۹۶ در حوزه علمیه قم، به صورت تفصیلی به این آیات پرداخته است.

[۲] . کلینی، کافی، ج۲، ص ۲۱۸٫

[۳] . مجلسی، محمدباقر، ج ۵۰، ص ۱۸۱٫

[۴] . فرطبی، محمد‌بن‌احمد، الجامع لأحکام القرآن، ج۴، ص ۵۷٫

[۵] . فاضل مقداد، ابن عبدالله، اللوامع الالهیة فی المباحث الکلامیة، ص: ۳۷۷٫

[۶] . اقوام کرباسی، اکبر، مقاله «مرجئه شیعه»، جستارهایی در مدرسه کلامی کوفه، ص ۴۴۱٫

[۷] .مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۱۰، ص ۱۷۸٫

[۸] . برقعی، ابوالفضل، تضاد مفاتیح با قرآن، ص: ۳۸۵٫

[۹] . ر.ک: کافی، باب العشره و باب المدارات، روایات باب التقیة.

[۱۰] . ابن‌بابویه، محمد‌بن‌علی، الإعتقادات فی دین الامامیه، ج ۱، ص ۳۸۳؛ طوسی، محمدبن الحسن، تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۲۲۴٫

[۱۱] . موسوی خمینی، وصیتنامه الهی سیاسی، بخش دوم ۱۳۶۸٫

[۱۲] . مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۶۵، ص ۹۱٫

[۱۳] . ابن مشهدی، محمدبن جعفر، المزار، ص: ۲۶۳٫

[۱۴] . (بیانات در جمع آزادگان و اقشار مختلف مردم ۱۱/ ۰۷/ ۱۳۶۹، khamenhe.ir).

 

 

مساله برائت در عصر امام سجاد علیه السلام از اندیشه تا جریان

 

 

کدام فرقه اسلامی، تحت پرچم ولایت از منظر قرآن قرار دارد؟

 

بررسی تاریخی لعن در سیره و سنت معصومین علیهم السلام

 

 

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.