نشست ماه امامت با موضوع نقد رویکرد تاریخینگری در بررسی آموزههای امامت برگزار میگردد.
فرهنگنامه معارف؛ نخستین اثر مرجع برای کشف معارف اصیل وحیانی
﴿إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ﴾
بازدید موسس و مدیر حوزه علمیه جامعة النجف بلتستان پاکستان از بنیاد بینالمللی امامت
امام؛ پدر مهربان
تصحیح حدیث نور عبقات، عنایت ویژه امیر عالم
به لطف تو کاه ثواب است کوهی به بذل تو،کوه گناه است کاهی
اولین مجمع عمومی انجمن علمی امامت برگزار میشود.
در مقام پاسخ باید گفت که امام حسین علیهالسلام به دلیل دارا بودن مقام امامت از ولایت گستردهای برخوردار بود، ولی از این مقام برای نفع شخصی استفاده نمیکرد و روشی که مورد رضای خدا بود را برمیگزید.
با عنایت به شواهد فوق مشخص می شود زنده شدن اموات در این دنیا، امری ممکن بوده و هیچ گونه استبعادی ندارد. حال که زنده شدن، امری ممکن است برهمین اساس، اموری نظیر سخن گفتن، خندیدن، پلک زدن بعد از مرگ توسط اولیاء الهی نیز استبعادی نخواهد داشت. چرا که در بدترین حالت، می توان اینگونه متصور شد که شخصی که بعد از مرگ چنین اموری را انجام داده است، به اذن الهی چند لحظه ای زنده شده و مجددا از دنیا رفته است. البته علاوه بر این دلیل، موارد متعددی نیز وجود دارد که طبق آن موارد، برخی از اولیاء الهی پس از مرگ، اموری نظیر خندیدن، صحبت کردن و باز و بسته کردن چشمان را انجام داده اند. در بخش بعدی به برخی از این شواهد اشاره خواهد شد.
یکی از مباحث مهم در اعتقادات تشیع، عصمت پیامبران است. از سوی دیگر، برخی تلاش نمودهاند این مساله را با روشهای مختلف مخدوش نمایند. از جمله اینکه در منابع نقلی شیعه و اهل سنت، روایاتی وجود دارد که حکایت از دوست داشتن زنان توسط رسول خدا(صلی الله علیه و آله) دارد یا اینکه ایشان لذت خود را در زنان معرفی میکنند. این نوشتار با روش توصیفی-تحلیلی به دنبال پاسخ به این سوالات است که آیا رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به صورت افراطی، زنان را دوست داشته است؟ و آیا این روایات، دال بر هوسرانی و علاقه افراطی پیامبر به زنان است؟ و خدشهای به عصمت ایشان وارد میکند؟
شاید در اینجا وهابیان، که ظاهرگرا هستند، به این نکته اشکال کنند که اولیای الهی تا زمانی که زندهاند میتوانند کاری انجام دهند، ولی وقتی مردند دیگر کاری از دستشان برنمیآید. در پاسخ آنها باید گفت تمام مسلمانان بر این نکته اتفاق نظر دارند که اعمال خارقالعاده و کراماتی که از پیامبران و اولیای الهی سر میزند به سبب وجود جسم و از طریق جسم آنها نیست، بلکه ناشی از قدرت روحی و مقامی است که نزد خداوند دارند. پس زندهبودن یا مردهبودن آنها دخالتی در قدرت الهیشان، ندارد.
برخی می گویند: «یکی از صفات خداوند شنیدن سخنان و دیدن کردار انسانها بدون وسیله و آلت است و اگر بگوئیم امامان هم از سخنان و کردار انسانها آگاهی دارند لازمهاش این است که با خداوند در آن صفت شریک باشند و این مستلزم شرک است»