شیخ ابوالحسن، یحیی بن حسن بن حسن بن علی بن محمد بن بطریق حلی اسدی ربعی،۱ مکنّا به ابوالحسن و ابوزکریا۲ و ملقب به شرف الاسلام۳ و شرف الدین و شمس الدین۴ در سال ۵۲۳ ق، (/ ۱۱۲۹م) در شهر حلّه به دنیا آمد.
او مدتی را در بغداد گذراند و پس از آن، در شهر واسط سکنا گزید و مشغول عبادت شد۵ و زندگانی به زهد سپری کرد.
وی در سال ۵۹۶ق، پس از اتمام تحصیلات و حصول قوه اجتهاد به حلب بازگشت۶ و بقیه عمر با برکت خود را در آن جاگذراند.۷
او عالمی فاضل، محدّثی صدیق، فقیهی وارسته و متکلمی توانا، ادیبی متبحر در نثر و نظم و محدّثی ثقه و مورد اعتماد علما بود؛ چنان چه یکی از اوصاف او صدوق است.
با این که هم فقیه بود و هم متکلم، ولی چون کار اصلی خود را روی روایات متمرکز کرده بود، به عنوان محدّث مطرح است در وصفش گفته اند:
الإمام الأجل شمس الدین، جمال الإسلام، رحلة العالم الفقیه، نجم الإسلام، تاج الأنام، مفتی آل الرسول.۸
در جای دیگر آمده: عالم، فاضل، محدّث، محقق، ثقه، صدوق.۹
هم عصر ابن ادریس صاحب السرائر و شهید اول است و محمد بن جعفر مشهدی با یک واسطه از او روایت می کند۱۰ (بزرگان اسلام و ایران).
وی صاحب دو پسر بود: علی بن یحیی و محمد بن یحیی . از محمد بن یحیی در منابعِ تفحص شده متعددْ چیزی یافت نشد و به زندگی علی بن یحیی در جای خود، اشاره خواهد شد.
صاحب روضات الجنات ابن بطریق را محکوم به غلوّ می کند.
او معتقد است کسانی بودند که به گونه ای روایت می کردند که با قلوب عوام الناس منطبق باشد.
او اولین آنها را ابوالحسین بن بطریق الاسدی معرفی می کند که در کتاب های عمده و خصائص اش چنین کرده و بعد علمای بزرگی از جمله سید رضی، رضی الدین بن طاووس و گروهی از علمای بحرین و قم را به این صفت منتسب می کند. ۱۱
با تمام احوال، وقتی به کتب مذکور مراجعه می شود، با کمی تأمل، می توان نتیجه گرفت که حکم به غلّو او از طریق مضامین و اسناد روایاتش میسّر نیست.
بطریق به معنای فرمانده لشکر است و در فرهنگ معین، فرمانده سپاه رومیان دانسته شده است.
در کتب تراجم که بطریق (کالکبریت)، فرمانده ای از فرماندهان روم که ده هزار مرد زیر دستش بودند و احتمال داده شده که یحیی بن بطریق از نوادگان یحیی بن زکریای بطریق، مترجم مسیحی دربار منصور باشد۱۲؛ ولی بعضی فقط معتقدند که او از ابوزکریا اکتنا کرده است. ۱۳
درباره پدر و اجداد یحیی بن بطریق اطلاع چندانی در دست نیست؛ ولی از منابع تاریخی دانسته می شود که از قدیم الایام خاندان آل بطریق، صاحب جایگاه رفیعی در حلّه و صاحب علم و فضل و ادب و تماماً از شیعیان امامی بوده اند.
با این همه، نویسندگان برآنند که از بازماندگان آن خاندان احدی را نیافته و علتش را پراکندگی احفاد خاندان بطریق در شهرها و کشورهای مختلف ـ که مجهول الحال هستند ـ می دانند. ۱۴
آن زمان که ابن بطریق می زیست، جلسات بحثی مرسوم بوده که در آنها استاد بر کرسی و شاگردان هم اطرافش می نشستند و آنان که تألیف و تصنیفی داشته اند، بر استاد قرائت می کردند.
یکی از افرادی که ابن بطریقْ کلام و فقه و نحو، لغت و نظم و نثر را بر او قرائت کرد و با تلاش به مقام اجتهاد در مذهب امامیه رسید، اخمص رازی۱۵ بود.۱۶
آن گاه که ابن بطریق به جایگاه استادی رسید، بر کرسی درس می نشست و شاگردان بر او علوم خود را قرائت می کردند؛ از جمله آنان، سید نجم الدین محمد بن ابی هاشم علوی بود.
او رجال الکشی را ـ که خود نوشته بود ـ برای ابن بطریق قرائت کرد.
همچنین، سید محیی الدین نجم الاسلام ابوحامد محمد بن ابی القاسم عبداللّه بن علی بن زهره الحلی (تولد ۵۶۶ق) در سال ۵۹۵ق، کتاب مصباح المتهجد شیخ طوسی را بر ابن بطریق قرائت کرد.۱۷ یکی دیگر از افراد یاد شده، محمد بن جعفر مشهدی (تولد ۵۱۰ ق) است؛۱۸
البته صاحب ریاض معتقد است که محمد بن جعفر از لحاظ طبقه، قبل از ابن بطریق بوده و از شیخ طوسی مستقیم روایت کرده است. او قرائت اکبر را بر اصغر بعید می داند.
تاریخ وفات این مرد بزرگ را اکثر منابع شعبان ۶۰۰ق (/ ۱۲۰۴م)، ذکر می کنند و برخی ۶۰۶ ق، می دانند.
مشایخ ابن بطریق
۱ . عمادالدین الطبری ابی جعفر محمد بن أبی القاسم محمد بن علی؛ در مقدمه کتاب بشارة المصطفی، مصحح کتاب تاریخ مولد و وفاتش را دقیق نمی داند؛ ولی ولادتش را حدود ۵۰۳ تا ۵۱۸ق، و وفاتش را ۵۵۳ق، تخمین می زند.۱۹ عمادالدین علاوه بر کتاب بشارةالمصطفی ـ که هدفش تعریف شیعه اهل بیت (ع) است ـ ، کتابی را به نام چهل حدیث در فضایل امیرالمؤمنین (ع) نگاشته است.
۲ . محمد بن شهرآشوب، ابی جعفر رشیدالدین محمد بن علی شهرآشوب السَرَوی المازندرانی ،(۴۸۸ق، ساری ـ ۲۲ شعبان ۵۸۸ق، جبل جوشن) صاحب کتاب مناقب، عالمی اهل فضل و مورد احترام علمای اهل تسنن و از محدثان به حساب می آید.۲۰ ابن شهرآشوب در دوره سلجوقیانْ ایران را به قصد حلب ـ که از زمان حمدانیان پناهگاه علمای شیعه بود ـ ترک کرد.
۳ . ابوجعفر اقبال بن المبارک بن محمد العکبری الواسطی؛
۴ . الامام المقری ابوبکر عبداللّه بن منصور بن عمران الباقلانی؛
۵ . فخرالاسلام ابوعبداللّه احمد بن الطاهر؛
۶ . محمد بن یحیی بن محمد بن أبی السلطین العلوی الواعظ البغدادی؛
۷ . السید النقیب مجدالدین ابوعبداللّه احمد بن ابی الحسن علی بن ابی الغنائم المعمر بن محمد بن احمد بن عبداللّه الحسینی.۲۱
روایت کنندگان از او
۱ . علی بن یحیی بن الحسن، پسر ابن بطریق؛۲۲
۲ . علی بن یحیی بن علی الخیاط الشیخ الفقیه ابوالحسن السورآوی؛ که در بعضی از نسخ ، حنّاط نیز آمده است.۲۳
۳ . سید فخار بن معد بن فخار بن احمد شرف الدین ابوعلی العلوی الموسوی الحائری (م۶۳۰ق)؛۲۴
۴ . سید نجم الدین محمد بن ابی هاشم العلوی؛۲۵
۵ . محمد بن معد بن علی، صفی الدین ابوجعفر الموسوی؛۲۶
۶ . محمد بن عبداللّه بن علی بن زهره ، معروف به ابن زهره (م ۵۸۵ ق)؛
۷ . مجدالدین ابوالمکارم احمد بن الحسین بن علی أبی الغنائم المعمر بن محمد بن احمد بن عبیداللّه الحسینی؛۲۷
۸ . صفی الدین محمد بن سعد الموسوی؛۲۸
۹ . محمد بن جعفر مشهدی ـ که ذکر شد ـ .
مؤلفات ابن بطریق
۱ . کتاب مناقب؛۲۹ صاحب الذریعة ادعا کرده که این کتاب در زمان او به چاپ رسیده است.۳۰
۲ . المستدرک المختار فی مناقب وصی المختار؛ شامل ششصد حدیث از کتب عامه در مناقب امیرالمؤمنین (ع) که منابع آن غیر از منابع استفاده شده در کتاب العمدة است. آن منابع عبارت اند از:
الف . الحلیةی ابو نعیم؛ ب . المغازی أبی اسحاق؛ ج . الفردوس ابن شیرویه؛ د . مناقب الصحابةی سهایی.۳۱ نسخه ای قدیمی از آن کتاب، نزد علامه مجلسی موجود بوده که به گمان او به خط مؤلف است.۳۲ دو کتاب مذکور در کتاب خانه راجه فیض آباد به صورت خطی موجود است و نسخه ای قدیمی از مستدرک المختار نیز نزد سماوی بوده است. یکی از خصوصیات این کتاب این است که بر خلاف کتاب العمده، فصل بندی نشده است.۳۳
۳ . العمدة فی عیون صحاح الأخبار فی مناقب إمام الأبرار؛ این کتاب شامل ۹۱۳ حدیث از کتب خاصه و عامه۳۴ (صحاح متفق علیها کافة اهل الاسلام اذ هی من کلا طرفین من السنة مع اتفاق من الشیعة علیها) است.۳۵ در اول و آخر کتاب درباره نام گذاری کتاب آمده است: (فهذه عمدة کتب الإسلام، التی علیها عمل المستبصر).۳۶ این کتاب در ۳۶ فصل سامان یافته است و پایان آمده: (قریء الکتاب علی المؤلف فی غرة جمادی الاول سنة ۵۹۶ بحلب).۳۷
۴ . کتاب الرد علی اهل النظر فی تصفح ادلة القضاء والقدر؛ صاحب ریاض در شهر ساری مازندران و مشهد الرضا(ع) و غیره این کتاب را دیده است.۳۸
۵ . رجال۳۹؛
۶ . خصائص الوحی المبین فی مناقب امیرالمؤمنین (ع) والایات النازلة فی حقه؛ این کتاب که شامل ۲۵ فصل است، آیاتی را مورد اشاره دارد که در شأن علی (ع) نازل شده است.
۷ . عیون الأخبار؛ مولا محمد طاهر قمی در کتاب اربعین، این کتاب را به بیاضی منسوب دانسته است.۴۰
۸ . اتفاق صحاح الأثر فی الإمامة الأئمة الاثنی عشر(ع)؛۴۱
۹ . تصفح الصحیحین فی تحلیل المتعتین؛ ۴۲
۱۰ . نهج العلوم الی نفی المعدوم المعروف بسؤال اهل حلب؛۴۳
۱۱ . تاریخ.۴۴
کتاب های العمدة، مستدرک و المناقب به اخبار عامه درباره امامت علی (ع) اختصاص دارد.۴۵
کتاب العمدة فی عیون صحاح الأخبار فی مناقب إمام الأبرار
ابن بطریق، این کتاب را که درباره مناقب امیر مؤمنان (ع) است، اثری منحصر به فرد می داند.۴۶ نویسنده بزرگوار، تمام روایات کتاب را از کتب حدیثی، تفسیری و تاریخی اهل سنّت استخراج کرده و مطالبی را در فصول متعدد به ابعاد مختلف زندگی آن امام همام اختصاص داده است. در پایان هر فصل، به توضیح و تبیین و حل مشکلات و معضلات روایت ها می پردازد.
این ابتکار، تحسین علمای بعد از وی را نسبت به این کار برانگیخت؛ حتی در بعضی از کتب رجالی، اهل سنّت نیز از قافله تمجیدگران جا نمانده اند و او را ستوده اند. تألیف این کتاب سبب اشتهار نویسنده در میان شیعه و سنی شد، تا آن جا که برخی نوشته اند:
و کتاب العمدة و مؤلفه، مشهوران مذکوران فی أسانید الاجازات۴۷… و [المؤلفه] من کبار شیوخ الشیعة و هو أشهر من أن تشرح أحواله.۴۸
این شهرت تا بدان جاست که از او با تعبیر (فهو صاحب العمدة) یاد می گردد.۴۹
منابع و مستخرجات کتاب العمدة
ابن بطریق در تألیف کتاب مذکور از منابع بسیاری سود جسته است که اشاره بدان ها خالی از لطف نیست:
صحیح بخاری (۷۹ حدیث)، صحیح مسلم (۹۵ حدیث)، الجمع بین الصحیحین للحمیدی (۵۶ حدیث)، کتاب الجمع بین الصحاح الستة للشیخ أبی الحسن رزین بن معاویة بن عمار العبدری (۴۹ حدیث)، مسند أحمد بن حنبل شیبانی (۱۹۴ حدیث)، تفسیر الثعلبی (۱۲۸ حدیث)، مناقب ابوالحسن بن علی بن محمد الطیب، ابن المغازلی واسطی، مناقب أحمد بن حنبل (معروف به فضائل الصحابة)، کتاب السنن لابی داود السجستانی، الموطای مالک بن انس الاصبحی، صحیح الترمذی، نسخة الکبیر من صحیح النسائی، کتاب المصابیح للفراء (۷ حدیث)، کتاب الفردوس لابن شیرویه الدیلمی، غریب الحدیث ابن قتیبه دینوری (۶ حدیث)، المغازی محمد بن اسحاق (۲ حدیث)، کتاب الاستیعاب (۱ حدیث)، کتاب الشریعة للآمدی (۱ حدیث) کتاب مناقب العباس ابن زکریا (۱ حدیث)، کتاب الملاحم ابوالحسین احمد بن جعفر بن المنادی (۱ حدیث)، کتاب التاریخ الطبری.۵۰
مقدمه کتاب
مؤلف، هدف از تألیف کتاب را وجود اختلاف نظر میان امامیه و عامّه درباره مناقب أمیرالمؤمنین ذکر کرده است.
وی با ذکر تعدادی از اسناد و منابع این کتاب، فلسفه آیاتی را که در سرفصل ها آورده بیان می کند و در ادامه، به طرق روایت ها درهر کدام از کتب می پردازد و بالاخره، از ابتدای صفحه ۶۵ اصل کتاب شروع می شود.
نویسنده محترم، برای بیان مطالب، ترتیب خاصی را در این کتاب به کار نبرده و حتی در ذیل بعضی از فصول روایاتی را که بی ربط به آن فصل و گاهی مربوط به فصول دیگر، استفاده کرده است. وی در فصول پنجم تا هفتم هیچ روایتی نقل نمی کند.
چنان چه ذکر شد، هدف از تألیف کتاب از بین بردن اختلاف نظر شیعه و سنی در مناقب امیرالمؤمنین (ع) است، ولی مصنف در صدد اثبات تفکر شیعی در خلافت بلافصل آن حضرت است.۵۱
وی دو سبک در وجوب اقتدا به آن حضرت را دنبال می کند: یکی، ذکر روایاتی که صراحتاً یا تلویحاً در پی بیان این مطلب است و دیگری، ذکر مناقبی که اثبات کننده وجوب اقتداست.
کتاب خصائص
ییکی از تألیفات ابن بطریق کتاب خصائص است که بعد از کتاب عمده و مستدرک تصنیف شده است. نویسنده در مقدمه کتاب می گوید:
چون که کتاب عمده را تصنیف کردم، هماره از خالی بودن کتابم از وحی الهی در مناقب آن حضرت آگاهی پیدا می کردم… و نام کتاب را خصائص الوحی المبین فی مناقب امیرالمؤمنین (ع) نهادم؛ چون اذ کانت الحاجة إلیه أمس و العنایة به أخص، پس موردهایی را که از کتب اهل سنّت که به این موضوع مربوط می شد، پیدا کردم و این کتاب را تصنیف نمودم.
این کتاب شامل ۲۵ فصل است که هر فصل به آیاتی که مربوط به امیرالمؤمنین است می پردازد.
نکاتی چند در مورد این کتاب
۱ . تعدادی از روایات استفاده شده در این کتاب، عیناً همان روایات کتاب العمده است، مثل روایات ۳۱ ـ ۴۶ ـ ۴۸ ـ ۲۲ ـ ۲۵ ـ ۲۹٫ این تکرار تا جایی است که گاهی علاوه بر روایات شامل بیانات مصنف نیز می شود.
۲ . فصول کتاب بر اساس موضوع مرتب شده است؛ ولی متأسفانه تعدادی از احادیثی که تحت فصول مشخص آمده بی ربط به آن است که این اشکال در کتاب عمده نیز زیاد به چشم می خورد.
۳ . اهل سنت به مصاحبت ابابکر با پیامبر در غار بسیار اهمیت می دهند؛ ولی در روایت ۶۲ وقتی از فضایل علی (ع) سخن می گوید، فقط از خوابیدن علی (ع) در جای پیامبر یاد می کند و نامی از ابابکر ـ که در غار همراه او بود ـ نمی برد.
۴ . تعدادی از روایت های ابوهریره و ابو حنیفه بدون هیچ عکس العمل منفی نسبت به این افراد در کتاب آمده است.
۵ . روایات زیادی از ابن عباس نقل شده که مضامین بالای آن در مورد امیرالمؤمنین از جانب آنان باعث تعجب است.
تفاوت دیدگاه اهل سنت نسبت به فضائل اهل بیت (علیهم السلام) با وهابیت چیست؟
ثبت دیدگاه