سه شنبه, ۲۷ خرداد , ۱۴۰۴ Tuesday, 17 June , 2025 ساعت ×
بررسی شرط بلوغ در امامت با تأکید بر امامت امام جواد علیه­‌السلام
۰۴ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۹:۴۰
شناسه : 13527
3
یادداشت؛ موضوع «بلوغ» به عنوان شرطی برای امامت، همواره مورد توجه بوده است که آیا امام باید به هنگام تصدی منصب امامت، بالغ و رشید باشد یا این مقام می­تواند در کودک نیز تحقق یابد؟
نویسنده : حیدر شیرین منبع : بنیاد بین المللی امامت
پ
پ

بررسی شرط بلوغ در امامت با تأکید بر امامت امام جواد علیه‌­السلام

یکی از مهم­ترین مسائل در حوزه کلام، بحث از «شرایط امامت» است که متکلمان شیعه و سنی از دیرباز درباره آن به گفت ­وگو نشسته‌­اند. در این میان، موضوع «بلوغ» به عنوان شرطی برای امامت، همواره مورد توجه بوده است که آیا امام باید به هنگام تصدی منصب امامت، بالغ و رشید باشد یا این مقام می­تواند در کودک نیز تحقق یابد؟ پاسخ به این مسئله، با توجه به تصدی مقام امامت از سوی امام جواد علیه ­السلام در سن هفت سالگی، اهمیت خاصی دارد.

 

۱٫ دیدگاه امامیه

از دیدگاه امامیه، ملاک تعیین امام، نص الهی است؛ نه بلوغ یا سن ظاهری. امامیه معتقدند که امام با تعیین خداوند و از طریق پیامبر اکرم یا امام پیشین که خود منصوب الهی است، به امامت می­رسد و برای اثبات نظریه خود دلایل فراوانی دارند که مهم­ترین آنها عبارتنداز:

 

۱٫۱٫ عصمت

یکی از صفات اساسی امام، عصمت است و عصمت صفت درونی است که شناخت آن با روش­های معمولی امکان پذیر نیست. بنابراین افراد نمی­توانند فرد معصوم را از غیر معصوم بشناسند، در نتیجه تشخیص شناخت امام معصوم را ندارند. پس امام باید از جانب خداوند تعیین و به واسطه پیامبر و امام پیشین به مردم معرفی شود و با معجزه نیز ثابت خواهد شد که او از جانب خداوند به مقام امامت منصوب شده است.

 

۲٫۱٫ افضلیت

به مقتضای اینکه تقدیم مفضول بر افضل قبیح است، امام باید در همه کمالات نفسانی و امور دینی که او رهبری جامعه بشری را در آن امور بر عهده دارد، بر دیگران برتری داشته باشد و شناخت این برتری را نمی­توان تشخیص داد، جز از طریق نص.

۳٫۱٫ علم

از آنجا که امام رهبری جامعه اسلامی را در امور دینی و دنیوی مردم بر عهده دارد، باید به همه مسائلی که در حوزه رهبری او قرار دارد، بالفعل آگاهی داشته باشد و اگرچه تشخیص اینکه امام دارای چنین آگاهی گسترده‌­ای است، از راه آزمون و پرسش امکان پذیر است، ولی کسی می­تواند به چنین آزمونی دست بزند که خود همه احکام دینی را بداند و چنین آگاهی گسترده‌­ای از توان علمی مردم خارج است و لذا راه تشخیص اینکه چه کسی امام است، نص است.

از این­رو ریان بن صلت به کسانی که در پذیرش امامت امام جواد علیه‌­السلام در کودکی اظهار تردید کردند، پاسخ داد: «اگر امامت نصی از جانب خدا باشد، کودک یک­روزه هم امام است و اگر از جانب خدا نصی نباشد، حتی پیر سالخورده هم لیاقت امامت ندارد» (مسعودی، ۱۴۲۶ق، اثبات الوصیه، ص۲۲۰).

 

۲٫ دیدگاه اهل­ تسنن

اهل ­تسنن برخلاف باور امامیه بر شرط بلوغ و عقل تأکید دارند و معتقدند که امام باید بالغ و رشید باشد. در پاسخ به آنها می­توان مسئله امامت امام جواد علیه­‌السلام در سن کودکی را از چند جهت بررسی کرد:

 

۱٫۲٫ شواهد قرآنی:

قرآن کریم از پیامبرانی همچون حضرت یحیی و حضرت عیسی یاد کرده است که در کودکی به نبوت رسیده‌­اند. براین­ اساس همانطور که خداوند می­تواند پیامبری را در کودکی به نبوت برگزیند، می­تواند امامت را نیز به کودکی واگذار نماید.

از علی بن اسباط نقل شده است که گفت: امام جواد علیه‌­السلام درحالی که هنوز کودک بود، از خانه بیرون آمد و من به قامت ایشان نگاه می­کردم تا بتوانم ویژگی­هایش را در مصر برای یارانم بازگو کنم. آن حضرت رو به من کرد و فرمود: «ای علی بن اسباط! خداوند در امر امامت، همان­گونه احتجاج کرده است که در باب نبوت احتجاج کرده است. آنجا که فرمود: وَ آتَيْناهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا و نیز فرمود: وَ لَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَيْناهُ حُكْماً وَ عِلْماً. پس جایز است که خداوند این امر را به کودکی عطا کند (همان، ص۲۱۸).

از محمودی نیز نقل شده است که گفت: در طوس کنار امام رضا علیه­السلام ایستاده بودم که یکی از اصحاب گفت: اگر اتفاقی برای امام رضا علیه­‌السلام بیفتد، امام بعدی کیست؟ امام رضا علیه‌­السلام فرمود: «پس از من، فرزندم امام جواد علیه‌­السلام امام است». آن مرد از کمیِ سنّ امام جواد علیه‌­السلام شگفت زده شد. امام رضا علیه‌­السلام فرمود: «خداوند عیسی بن مریم را که از نظر سنی کمتر از فرزندم امام جواد علیه‌­السلام بود، به پیامبری و برپایی شریعت مبعوث کرد، درحالی که فرزندم امام جواد علیه‌­السلام در سنی بالاتر از عیسی بن مریم، بر امر امامت قیام خواهد کرد (همان، ص۲۲۰).

 

۲٫۲٫ سابقه تاریخی:

در تاریخ نیز نمونه­‌هایی وجود دارد که نشان می­دهد یک کودک می­تواند متصدی امر امامت شود. از جمله حدیث «یوم الدار» است که در آن پیامبر اکرم صلی­‌الله‌­علیه‌­وآله امیرالمؤمنین علی علیه‌­السلام را که سنّ کمی داشت، به عنوان وصی، وزیر و جانشین خود معرفی کرد.

در میان عالمان اهل ­تسنن نخستین عالمی که به نقل این حدیث پرداخته است، محمد بن اسحاق متوفای ۱۵۰ قمری است و می­توان او را نخستین سیره نویسی دانست که تاریخ زندگانی پیامبر صلی‌­الله‌­علیه­‌وآله را نگاشته است. بغوی به نقل از او می­گوید: پس از نزول آیه «وَأَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ اْلأَقْرَبِینَ» پیامبر صلی­‌الله‌­علیه‌­وآله به دستور خداوند مأمور شد که بستگان نزدیک خود را به اسلام دعوت کند، ایشان از حضرت علی علیه‌­السلام خواست که غذایی تهیه کند و فرزندان حضرت عبدالمطلب را جمع فرماید. در آن مجلس پیامبر صلی‌­الله‌­علیه‌­وآله با غذایی اندک آنها را سیر و سیراب کرد که خود نشانه‌­ای از اعجاز بود. ولی هنگامی­که خواست سخن بگوید، ابولهب با تمسخر مانع شد و مجلس به هم خورد. روز بعد، پیامبر صلی­‌الله­‌علیه‌­وآله دوباره حضرت علی علیه‌­السلام را مأمور به تکرار دعوت کرد و پس از صرف غذا فرمود: «ای فرزندان عبدالمطلب! به خدا سوگند که هیچ جوانی در میان عرب برای قوم خود چیزی بهتر از آنچه من آورده‌­ام، نیاورده است. خداوند مرا مأمور کرده است که شما را به سوی او دعوت کنم. کدام­یک از شما مرا یاری می­کنید تا برادر، وصی و جانشین من در میان شما باشد؟» همه سکوت کردند، تنها حضرت امیرالمؤمنین علی علیه­‌السلام برخواست و عرض کرد: من یار شما خواهم بود. پیامبر صلی‌­الله‌­علیه‌­وآله دست بر گردن او نهاد و فرمود: «او برادر، وصی و جانشین من در میان شما است، به او گوش دهید و از او اطاعت کنید (بغوی، ۱۴۱۷ق، معالم التنزیل، ج۶، ص۱۳۱).

 

علی بن حسان می­گوید: به امام جواد علیه­‌السلام عرض کردم که مردم به جهت سنّ کم شما امامت شما را انکار می­کنند! آن حضرت فرمود: «چرا انکار می­کنند، درحالی که خداوند به نبی خود فرمود: قُلْ هذِهِ سَبِيلِي‏ أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى‏ بَصِيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِي‏؛ بگو: اين راه من است و هركس که از من پيروى كرد با بصيرت او به سوی خدا دعوت مى‏كنيم (سوره یوسف، آیه ۱۰۸). به خدا كسى از پیامبر صلی­‌الله‌­علیه‌­و­آله پيروى نكرد، جز حضرت على بن ابی­طالب علیه­‌السلام كه نه سال داشت و من هم نه سال دارم (کلینی، ۱۴۰۷ق؛ کافی، ج۱، ص۳۸۴).

 

۳٫۲٫ امکان عقلی:

اگر امامت کودک را محال بدانیم، لازم است روشن شود که این امتناع از چه نوعی است. آیا محال ذاتی است یا محال وقوعی؟

محال ذاتی یعنی امری که ذاتا غیر ممکن است و عقل تحقق آن را به طور مطلق ممتنع می­داند، مانند اجتماع نقیضین. محال وقوعی نیز به معنای ناسازگاری با سنت­ها، شرایط زمانی یا محدودیت­های طبیعی است. اما امامت کودک، نه محال ذاتی است و نه محال وقوعی؛ زیرا عقل هیچ امتناعی در آن نمی­بیند و در قرآن و تاریخ نیز شواهدی دارد و لذا امامت امام جواد علیه‌­السلام در سن کودکی نه تنها محال نیست، بلکه بر اساس نصوص معتبر، رخ داده و امت در آن آزموده شدند.

بنابرین امامت امام جواد علیه‌­السلام نشان داد که بلوغ، شرط امامت نیست، بلکه آنچه ملاک اصلی است، نص الهی می­باشد. قرآن، تاریخ و عقل، گواه روشن این حقیقت هستند. این مسئله؛ نه تنها نشان از عمق اندیشه شیعی در باب امامت دارد، بلکه راه را بر شبهه‌­افکنان می­بندد و معجزه الهی را در تاریخ تشیع به نمایش می­گذارد.

 

 

وضعیت اهل بیت علیهم السلام و شیعیان در زمان امام جواد علیه السلام

تحلیل مهدویت در احادیث امام جواد علیه السلام

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.