همه روایات تاکید بر این نکته دارد که دختر جایگاه ویژهای دارد و لذا تمدن سازی جامعه اسلامی، بر دوش دختران ما است.
با حفظ شئون و مراتبی که برای بانوان در نظر گرفته شده، میتوانند در آینده اقدامات مثبتی برای بهبود فضای جامعه، پیشبرد، ساخت و اجرا کردن منویات تعالیم اسلامی در جامعه داشته باشند.
ابتدا باید به تاریخ زندگی بانوی کرامت حضرت معصومه سلام الله علیها نگاه کنیم و ببینیم که تا چه میزان توانستند در راستای اجرای فرامین الهی گام بردارند.
همانطور که میدانید متاسفانه اسناد و گزارشهای تاریخی معدودی نسبت به حضرت فاطمه معصومه(س) داریم آن هم به جهت فضای خفقان حاکم در دوره بنیعباس به ویژه هارونالرشید بوده است.
هارونالرشید سال۱۷۰ ه. ق بر مسند نشست و سال تولد حضرت معصومه(س) را سال ۱۷۳ ه. ق بیان کردند که در این تاریخ اختلاف وجود دارد.
اولین بار امام موسی کاظم(ع) در دوره هارونالرشید به زندان افتادند و از سال ۱۷۹ تا ۱۸۳ قمری در زندان هارونالرشید بودند.
به همین جهت معمولاً مورخان حداکثر سالی که برای ولادت حضرت معصومه(س) در نظر گرفتند سال ۱۷۹ قمری است.
حضرت معصومه(س)، از سال ۱۸۳ که امام کاظم(ع) به شهادت رسیدند و امام رضا(ع) امامت را به عهده گرفتند، تا سال ۲۰۰ ه. ق که امام مجبور به پذیرش ولایتعهدی مامون شدند؛ تحت تربیت امام رضا(ع) قرار گرفتند. یعنی قریب به ۱۷ سال ارتباط حضرت معصومه(س) با برادرشان، به یک رابطه امام و ماموم تبدیل شده بود.
حضرت معصومه(س) با امام رضا(ع) از جهت مادر هم مشترک بودند.
درست است که فرزندان زیادی را به امام کاظم(ع) نسبت میدهند اما فقط حضرت معصومه(س) با امام رضا از مادر یکی بودند و نام مادر ایشان نجمه خاتون بود؛ بانویی از جنوب فرانسه یا شمال آفریقا، به هر حال بانویی بودند که از غیر از سرزمین های اسلامی بودند. این مانند اتفاقی بود که درباره مادر امام زمان(عج) نیز اتفاق افتاده است که ایشان نیز بانویی از روم بودند.
فِداها اَبوها
در گزارشهای تاریخی نقل شده است؛ در زمان امام کاظم(ع) جمعی از شیعیان به مدینه آمدند. میخواستند تا محضر امام برسند.
حضرت داخل شهر نبودند. شیعیان مدتی منتظر بودند اما توفیق نشد که امام را در منزلشان زیارت کنند و سوالاتشان را بپرسند.
شیعیان ناامید بودند و قصد بازگشت کردند. حضرت معصومه(س) که دختر نوجوانی بودند، وقتی مطلع میشوند که شیعیان با هزار امید و انتظار دیدار امام زمان خودشان هستند، سوالات شیعیان را گرفتند و خود به آنها پاسخ دادند.
شیعیان در مسیر برگشت، زمانی که در طریق قرار گرفتند، امام کاظم(ع) را دیدند و ماجرا را برای ایشان توضیح دادند.
با توجه به اینکه حضرت دختران زیادی داشتند، با پرس و جو از ویژگیها، دریافتند که او کسی نیست جز حضرت معصومه(س) امام کاظم(ع) بسیار خوشحال شدند و این جمله را فرمودند: فِداها اَبوها. لذا در اولین سندی که داریم میبینیم که حضرت معصومه(س) تا چه میزان به مسائل شرعی آگاهی داشتند.
هجرت حضرت معصومه(س)
حضرت معصومه(س) بعد از یکسال نامهای را از بردارشان دریافت میکنند لذا حضرت معصومه(س) با تعدادی از برادران و خواهران دیگر راهی شدند تا امام رضا(ع) را ملاقات کنند. این مسیر، بسیار طولانی و دشوار بود زیرا برخلاف امام رضا(ع) که از سمت جنوب وارد ایران شدند حضرت معصومه از سمت شمال ایران حرکت کردند.
زمانی که حضرت معصومه(س) به نزدیکی ساوه رسیدند، دچار بیماری شدند. شواهد زیادی وجود دارد که با استناد به آنها میتوان گفت که بیماری ایشان، یک بیماری عادی نبوده و اتفاقی برای حضرت معصومه(س) افتاده است. یکی از این شواهد، وجود امامزادگان در منطقه اطراف ساوه است.
پس از ساوه و مشکلاتی که برای حضرت معصومه(س) ایجاد شد به سمت قم آمدند.
میزبان بانوی کرامت موسیبن خزرج از خاندان اشعری قم بودند.
خاندان اشعری، از دهه آخر قرن اول، ساکن قم بودند و از همان ابتدا شیعه و دوستدار اهل بیت(ع) بودند.
این خاندان حدود صد سال در قم ساکن بودند لذا این خاندان وقتی متوجه شدند که دختر موسی بن جعفر(س) از شهرشان عبور میکند، بسیار خوشحال شدند و به استقبال وی آمدند.
حضرت معصومه(س) در مدت زمان سکونت در قم که ۱۷ روز و بنا به نقل برخی منابع ۱۹ روز بوده است رفتاری اسوه و الگو از خودشان نشان دادند. نکتهای که در زندگی حضرت معصومه(س) باید به آن دقت کنیم این است؛ باتوجه به نقل منابع، حضرت معصومه(س) دوشیزه بودند.
اهمیت جایگاه دختر
روایات متعددی از معصومین(ع) وجود دارد که به اهمیت جایگاه دختر اشاره دارد.
متاسفانه امروزه قرائات نادرستی از شخصیت دختر ارائه میشود.
شخصیت دختر را آن گونه که در غرب مطرح است، شرح میدهند که نتیجه اش این است که به عنوان یک محصول و کالا از وجود زن استفاده میکنند.
بر خلاف فضای حاکم بر عصر نزول قرآن که اعراب جاهلی نگاه منفی به دختر داشتند و دختر داشتن را لکه ننگ میدانستند، خاندان اهل بیت همواره تاکید کردند که دختر برکت است.
اهل بیت(ع) توجه ویژهای به تربیت دختر داشتند. آنها همواره تاکید میکردند کسی که دختر ندارد، بسیار دعا کند تا خداوند به وی دختر عطا نماید. حضرت ابراهیم خلیل نیز دعا میکردند که خداوند به ایشان دختر عطا کند؛ این بدین معناست که دختر داشتن، اهمیت ویژه و بالایی داشته است.
در روایتهای دیگری داریم که پیامبراکرم(ص) فرمودند: «نِعمَ الوَلَدُ البنات، ملطفات مجهزات، مؤنسات، مبارکات، مفلیات؛ دختران چه فرزندان خوبی هستند چرا که گرم و با لطافتند، آماده به خدمتند، انس گیر و با الفتند، با برکتند، و پاکیزه اند.» همه این مسائل از اثر گذاری دختران برمیآید.
برخلاف فرهنگی که در غرب حاکم است و تربیت را بر عهده جامعه میداند، اسلام تربیت را در وهله نخست بر عهده خانواده میداند.
در خانواده نیز رکن اساسی آن، مادر خانه است که فرزندان را تربیت میکند و معارف عمیق را در جهت باورهای فرزندان، به آنها میآموزد.
در روایت دیگری از امام صادق(ع) که میفرمایند: «البَناتُ حَسَناتٌ و البَنُونَ نِعَمٌ، و الحَسَناتُ یُثابُ علَیها و النِّعَمُ مَسؤولٌ عَنها، دختران حَسَنه هستند و پسران نعمت، برای حسنات پاداش داده میشود و از نعمتها بازخواست میگردد.» یعنی نفس دختر داشتن نوعی حسنه است که پاداشی مضاعف برای انسان به ارمغان خواهد آورد.
همه روایات تاکید بر این نکته دارد که دختر جایگاه ویژهای دارد و لذا تمدن سازی جامعه اسلامی، بر دوش دختران ما است. با حفظ شئون و مراتبی که برای بانوان در نظر گرفته شده، میتوانند در آینده اقدامات مثبتی برای بهبود فضای جامعه، برای پیشبرد، ساخت و اجرا کردن منویات تعالیم اسلامی در جامعه داشتهباشند.
چرایی کمرنگ شدن الگوهای معنوی برای نسل جوان به ویژه دختران
مهم ترین دلیل کم رنگ شدن الگوهای معنوی برای نسل جوان به ویژه دختران، جذابیتهای ظاهری است. الگوهایی که در فضای مجازی ارائه میشود دارای زیباییهای ظاهری هستند و عمدتا انسان نیز جذب همینها میشود.
پس اولین نکتهای که باعث شده تا برخی الگوهای نادرست و غیر سالم، برای جوانان ما معرفی شود این است که آنان بیشتر در مرئی و منظر قرار دارند. یعنی بیشتر روی این افراد تبلیغ میشود.
اما اگر روی این افراد به ظاهر الگو واکاوی انجام شود، دریافت میشود که در بزنگاههای متعددی شایسته الگو بودن، نیستند.
ما باید بتوانیم الگوهای معنوی را به خوبی معرفی کنیم بسنده کردن به ظواهر نمیتواند راهگشا باشد. ما باید حتما به مسائل که به صورت راهبردی به ما کمک میکند، قدم برداریم. نقطه ضعف ما در این قسمت، معرفی کردن الگوها به جوانان است.
لزوم معرفی حضرت معصومه(س) به عنوان سرآمد زنان زمان خودشان
نباید این تصور وجود داشته باشد که آن زمان هیچ تکنولوژی وجود نداشته است، این تصور بسیار غلط است چون تکنولوژی به حسب زمان در اوج خود است. شرایط تکنولوژی هم در زمان حضرت معصومه(س) در اوج خود بود چون هارونالرشید بسیار به مسائل روز آن زمان اهمیت میداد.
اینکه جوانان ما به سمت و سوهایی که نباید کشیده میشوند حاصل کم کاری ارگانها و نهادهایی است که وظیفه تبلیغ شعائر دین را دارند، لذا اگر الگوها درست معرفی شوند، میتوانیم جوانان را جذب کنیم.
ثبت دیدگاه