شکوه از مردم؛ درد دل با امیر
در توصیف زندگانی مشترک امیرمومنان و حضرت صدیقه طاهره چنین گفته شده که زندگانی مسالمت آمیز که بر پایه مهر و محبت شکل گرفته و رفتاری محترمانه از سوی هر یک از طرفین صورت گرفته است اما بنا بر روایتی که در منابع امامیه نقل شده است حضرت زهرا پس از بازگشت از مسجد و ایراد خطبه «فدکیه»، نسبت به امیرمومنان علیه السلام با شماتت و ملامت سخن گفتند: «اى فرزند أبو طالب، چرا همچون كودك در جنين شده ای و مانند افراد تهمتزده در كنج خانه نشستهاى؟ آن چنان كه جماعت انصار دست از يارى من برداشته و مهاجرين رشته دوستى را گسسته و همه تنهايم گذاشتهاند، نه مدافعى دارم و نه مانعى؛ اى كاش پيش از اين خوارى مرده بودم، عذرخواه من در تمام اين حرفها كه با تو گفتم و كم حرمتى كه صادر شد، همانا خداى من است، چه مرا وابگذارى و يا حمايت نمايى! شكايت نزد پدر مىبرم! و از خداوند دادخواهى مىكنم!» (۱)
این گونه سخن گفتن، پرسش هائی را ایجاد می کند از جمله چرا حضرت علی در جریان فدک از حضرت زهرا جانبداری نکرد تا زمینه غضب و خشم آن حضرت ایجاد شود؟
پیرامون اعتبار روایت نکاتی بیان شده است از جمله آن که برخی از راویان در کتاب «امالی» مانند محمد بن علي بن المفضل ومحمد بن علي بن معمر ناشناخته هستند و این روایت در کتاب مناقب و احتجاج به صورت مرسل نقل شده است. اما فارغ از بحث اعتبار، در محتوای آن چنین گفته می شود:
برخورد حضرت موسی با هارون در قرآن:
با مراجعه به قرآن، چنین برخوردهائی از سوی انبیاء الاهی نیز صورت گرفته است همان گونه که حضرت موسی مأمور شد تا به میقات رود و در غیاب خود، هارون را جانشین خود قرار دهد ولی قوم موسی در غیاب وی، گوساله پرست شدند. وقتی موسی به میان قوم خویش بازگشت و با این صحنه روبرو شد، به قدری خشمگین شد که الواح را انداخت و محاسن برادر خویش، هارون را گرفت و به سوی خود کشید. (اعراف:۱۵۰) حال آنکه هارون علاوه بر دارا بودن مقام عصمت، به سفارش حضرت موسی به طور کامل عمل نموده و در نصیحت قوم خویش کوتاهی نکرده بود.
در برخی تفاسیر، واكنش شديد و اظهار خشم که از سوی حضرت موسی صورت گرفت اثر تربيتى فوق العادهاى در بنى اسرائيل گذارد و صحنه را به كلى متحول ساخت، در حالى كه اگر موسى علیه السلام مىخواست با كلمات نرم و ملايم آن ها را اندرز دهد، شايد كمتر سخنان او را مىپذيرفتند. (۲) حال با پیش فرض عصمت انبیا، آیا اعتراض حضرت موسی به هارون خدشه ای به عصمت حضرت موسی می زند؟!
خطاب های کنایه آمیز قرآن با انبیاء:
در آیاتی از قرآن، گفتگوهائی بین خدا و انبیاء صورت گرفته که پرسش های فراوانی را ایجاد می کند از جمله برخی از آیاتی که خطاب به رسول خدا صلی الله علیه و آله است از جمله آیه «خدايت ببخشايد، چرا پيش از آنكه حال راستگويان بر تو روشن شود و دروغگويان را بازشناسى، به آنان اجازه دادى؟» ( توبه: ۴۳) حال پرسش این است، مگر پیامبر معصوم، مرتکب خطا و لغزش می شود که خداوند چنین با تندی و گلایه آمیز با او سخن گفته است؟ محتمل است گفته شود در این طیف از آیات، مخاطب واقعیِ کلام، شخص دیگری است و مخاطب ظاهری مقصود اصلی نیست از این شیوه برخورد، در زبان عربی به «ایاک اعنی واسمعی یا جارة» و در فارسی «به در میگویم تا دیوار بشنود»، یاد میکنند از این رو مقصود، توبیخ و سرزنش منافقان و تخلف کنندگان از جنگ می باشد. (۳) بر این اساس گویا در جریان حضرت زهرا سلام الله علیها نیز هدف دیگری را دنبال می کردند و مخاطب اصلی افراد دیگری بوده اند.
حکمت های گفتگوی حضرت فاطمه با امیرمومنان علیه السلام:
پادشاه یا حاکم یک مملکت، هنگامی که مشاهده میکند بعضی از مردم کار خلافی مرتکب شدهاند، برای نشان دادن عمق خلاف آنان، برخی از کارگزارانش را مورد عتاب قرار میدهد؛ با عنایت به این نکته که او تقصیری ندارد؛ ولی هدف از این خطاب و عتاب، جلوه دادن عمق فاجعه و رفتار زشت کارگزاران است همان گونه که در برخورد حضرت موسی و هارون بیان شد در گفتگوی بین حضرت زهرا و امیرمومنان علیه السلام هدف اصلی حضرت صدیقه علیها السّلام افشاگری نسبت به رفتار غاصبانِ حکومت است و در حقیقت رفتار اعتراض گونه حضرت به دلیل چنین مصلحتی بوده است. (۴)
حمایت های امیرمومنان در جریان فدک از حضرت زهرا :
با مراجعه به منابع مکتوب امامیه، حمایت ها و پیگیری های امیرمومنان علیه السلام در جریان فدک گزارش شده است که این گزارشات، دلالت بر حمایت های امیر مومنان علیه السلام دارد از جمله حضور امیر مومنان به عنوان شاهد و همچنین اظهار گلایه نسبت به غصب فدک، همان گونه که در نامه به عثمان بن حنیف چنین آمده است: «از میان آنچه آسمان بر آن سایه افکنده، تنها فدک در دست ما بود که گروهى بر آن بخل ورزیدند و گروهى هم از آن چشم پوشیدند و خداوند بهترین داور است.» (۵)
همچنین امیرمومنان در نامه ای که به ابوبکر نوشتند، مطالبه حق حضرت زهرا نمودند که برخی از جملات آن این گونه است: « [ولى پس از وفات پيامبر] ميراث نفوس پاك و طاهره را قسمت كردند، و با غصب هديّه پيامبر برگزيده؛ سنگينى بار گناه بر دوش كشيدند…بخدا سوگند كه اگر اجازه مىداشتم سرهاى شما را مانند درو كردن محصول هاى رسيده با داسهاى برنده و تيز و آهنين از تن جدا مىساختم.» سپس ابوبکر پس از خواندن نامه، به نکته ای مهم اشاره می کند که دلیل اصرار اهل بیت علیهم السلام در مساله فدک مخالفت با اصل خلافت است؛ از دیدگاه ابوبکر سه عامل دلیل عدم اقدام امیرمومنان است: ۱٫ او تنها و بىياور است ۲٫ او مقيّد است كه به سفارش پيامبر عمل كند. ۳٫ کینه و حقدی که سران كفر به دلیل کشتار آن ها دارند، مانع دل نرمی آنان با اوست. (۶)
بر این اساس همان گونه که در پاسخ امیرمومنان به حضرت زهرا در جریان یاد شده نیز دیده می شود: «من در كار خود سستى نكردهام، و از آنچه در توان و نيروى من بود، كوتاهى نورزيدم» (۷) از این رو در برخورد با گزارش ها، نمی توان به صورت گزینشی برخورد کرد و تنها به همان گفتگوی بین حضرت زهرا و امیرمومنان اکتفا کرد بلکه اگر نقل ها در کنار یکدیگر ملاحظه شود بیشتر برای بیان گلایه های حضرت از عاملان غصب فدک و عدم یاری برخی از صحابه گفته شده و همچنین جهت روشنگری نسبت به آیندگان چنین گفتگوئی صورت گرفته است حال پرسش این جاست که بر اساس دیدگاه اهل سنت مبنی بر عدالت مجموع صحابه، چگونه چنین رفتاری از آنان سر زده است که سبب گلایه و غضب حضرت صدیقه طاهره شود؟ درباره امیرمومنان بر اساس دیدگاه شیعه، حضرت به مصالحی دست به شمشیر نبردند اما حمایت هائی را انجام داد اما دیگران، که حق را غصب کردند و مورد حمایت دیگر صحابه قرار گرفتند، چرا مورد انتقاد قرار نمی گیرند؟ و بسی جای تعجب است که برخی از اهل سنت از جنایت های صورت گرفته از جانب خلفا و برخی صحابه غفلت نموده و با چرخش ۱۸۰ درجه ای مجموع گلایه ها و انتقادها را سمت امیرمومنان علیه السلام قرار داده اند.
ملامت نکردن امیرمومنان توسط حضرت زهرا سلام الله علیها:
شبهه کننده در مقام آن است که عبارت را به گونه ای معنا نماید که در مقام تعریض و ملامت امیرمومنان جلوه دهد در حالی که می توان از عبارت ها، برداشتی دیگر نمود که به گونه ای بیان مظلومیت امیرمومنان علیه السلام باشد زیرا رفتار و صبر امیرمومنان نسبت به رخدادهای پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله از بزرگ ترین و عجیب ترین رویکردها در طول تاریخ است که عقل ها را به حیرت می اندازد زیرا امیرمومنان علیه السلام توانا بر دفع این گرفتاری ها بود اما صبر را پیشه کرد زیرا مصلحت دین در آن بود از این رو اگر مجموع گفتار و رفتار حضرت صدیقه طاهره را در نظر بگیریم و با عنایت به جایگاه امامت امیر مومنان بر حضرت فاطمه، بخواهیم بخشی از این کلمات را تحلیل کنیم آن حضرت در بخشی از این بیان، در مقام بیان مظلومیت و تمجید از آن حضرت در اجرای وصیت الاهی است که به بهترین شکل وصیت را اجرا نمود و در اجرای آن، گویا جامه ای جدید پوشیدی؛ کنایه از تغییر رویکرد در برابر دشمنان و همانند جنین شده ای که دست و پای او بسته است و با اختیار خود نمی تواند حرکتی کند و در هتک حرمت و غصب حق به گونه ای عمل کردی که گویا تو متهم هستی. پس این در مقام بیان مظلومیت امیرمومنان است که هنگامی که خدا جهاد را می خواهد به بهترین وجه دفاع می کنی و هرگاه صلح و صبر را طلب کند، خانه نشین می شوی و بر اساس میل خدا عمل می نمائی.
در نتیجه با توجه به شیوه برخورد حضرت موسی و هارون و خطاب های خداوند با انبیاء در قرآن و همچنین جنبه افشاگری نسبت به خلفا برای آیندگان، برداشت اولیه ای که از متن می شود نادرست است افزون بر آن که امیرمومنان علیه السلام از جنبه های مختلف از حضرت زهرا در جریان فدک جانبداری نمودند و متن به گونه ای بیان مظلومیت امیرمومنان و فرمانبرداری آن حضرت از امر الاهی است.
—————-
- طوسی، الامالی، ۶۸۳، مناقب شهر آشوب، ۲/۲۰۸؛ الاحتجاج، ۱/۱۰۷
- مکارم شیرازی ، نمونه، ۶/۳۷۸
- طباطبائی ، المیزان، ۹/۲۸۵
- مجلسی، بحار الانوار، ۲۹/۳۲۴
- نهج البلاغه، ۴۱۷
- طبرسی، الاحتجاج، ۱/۹۵
- طوسی، الامالی، ۶۸۴
ثبت دیدگاه