فضائل و مناقب اهل بیت علیهم السلام توسط بسیاری از علمای بنام اهل سنت مانند شافعی و احمد بن حنبل (از امامان چهارگانه اهل سنت) نیز بیان شده است و صرف سرودن شعر در منقب امیرمومنان علیه السلام اثبات کننده تشیع نیست. مولوی عبارات بسیار بلندتری را در مدح خلفای اهل سنت در مثنوی و دیوان شمس به کار برده و بر عقاید شیعیان در مساله امامت و خلافت نیز طعنه زده که اینها حاکی از گرایشات عمیق فکری و مذهبی اوست.
حضرت فاطمه (س) هنگام هجوم عمر بن خطاب به درِ خانه ایشان، مورد صدمات شدیدی واقع شدند به نحوی که فرزند ایشان سقط شد و بر اثر این صدمات، حضرت حدود 3 یا 6 ماه بعد از دنیا رفتند. فاصله زمانی میان وقوع صدمه با زمان وفات هیچ تأثیری در حکم قتل ایشان ندارد و شهیده بودن حضرت فاطمه (س) انکار ناشدنی است.
به یقین هجوم به خانه حضرت زهرا و شکستن حرمت ایشان و آتش زدن خانه قابل انکار نیست ولی جای این پرسش از بزرگان اهل سنت وجود دارد که با وجود این گزارشها چه توجیهی برای رفتار صحابه بعد پیامبر با اهل بیت پیامبر دارند؟؟
بر اساس شیوه رفتاری حضرت صدیقه کبری در عدم بیعت با خلیفه، رسوایی خلیفه در غصب فدک، ناخرسندی حضرت از خلیفه و وصیت بر نماز و تدفین مخفیانه و قبر گمشده، اهل سنت در محذوری قرار می گیرند که یا بر تعصب و باورهای پیشین خود پافشاری کنند یا با روشنگری های حضرت زهرا، پیرامون ناشایستگی مدعیان خلافت، صراط مستقیم را تشخیص دهند و راه درست را برگزینند.
شیخ مفید به عنوان متکلّمی در مرحله گذار از نصّگرایی به عقلگرایی، اثر گذار در شکل گیری نظام کنونی کلام شیعه و پر کار و پر تألیف، نمونهای دقیق برای بر نمودن آثار مبانی امام شناسی در حدیث پژوهی است.
نوشتار پیش رو درصدد است با بررسی خطبهها، گفتوگوها و روایات صادره از حضرت صدیقۀ طاهره علیها السلام در این زمینه، به واکاوی پدیدارشناسانۀ عدم گرایش مردم به ولایت امیر مؤمنان علیه السلام بپردازد.
آیات و روایات، همه گویای این مطلباند که اهلبیت(علیهم السلام)، ازجمله حضرت زهرا(سلام الله علیها)، برگزیدهٔ خداوند و مصطفای اویند. این موضوع از جهت بیان جایگاه حضرت زهرا(سلام الله علیها) در عالم وجود و برگزیدگی وی از سوی پرودگار در برابر همسران و زنان پیامبر(صلی الله علیه وآله) و دیگر زنان عصر خویش، اهمیت آشکاری دارد.
برگزاری مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه علیها السلام دستکم از نیمه اول قرن پنجم هجری در شهرهای مختلفی که شیعیان دارای آزادی اقامه شعائر بوده اند، انجام می گرفته است. در نتیجه، این شبهه که عزاداری شهادت حضرت فاطمه علیها السلام در سالهای اخیر رواج یافته است، سخن بی اساسی است.
احادیث ساختگی، در ابواب گوناگونی نشر یافتند و انسجام درونی دین و همنوایی دستورهای شریعت را به هم می ریزند و باورهای اساسی دین را متزلزل می سازند، افزون بر آن که باب خرافه ها و داستان سرایی ها، را نسبت به شخصیت های دین می گشاید و چنان حرفه ای حق و باطل را با یکدیگر می آمیزند که بنا بر فرمایش امیرمومنان علیه السلام تشخیص حق از باطل سخت می شود.
برای حضرت زهرا سلام الله علیها عظمتی بی کران است که از درک غالب انسانها به دور مانده است. این عظمت تنها از سوی کلمات خدای متعال و بیانات اهل بیت علیهم السلام قابل کشف است.