این کتاب در چهار فصل تنظیم شده که در فصل اول به تبیین اندیشه های امامتی جریان سلفی گری ایرانی و قرآن بسندگان پرداخته شده است.
این پژوهش بر تحلیل محتوایی روایات صادره از امام باقر تکیه دارد و میکوشد با توجه به شرایط عصر صدور آثار آموزههای مهدوی بر شیعیان معلوم نماید.
با مطالعه و شناخت نسبت به قرآن بسندگان به روشنی دیده میشود که آنان امامان و حجتهای الهی را از مقام و جایگاه بلند مرتبهای که دارند پایین آورده و در بسیاری از موارد سبب تضییع این مقام میگردند.
سلفیگری ایرانی یا قرآنیون در نیمه دوم قرن سیزدهم در برابر دوره رنسانس و پیشرفتهای غرب، با شعار بازگشت به قرآن ظهور کرد. این گروه با شعارهای جذاب و عوام فریب از جمله مبارزه با خرافات و ستیز با اخبار مجعول با رویکرد آشنایی با قرآن کریم،مردم را ترغیب به بهرگیری از قرآن و بی نیازیِ قرآن از روایات نمود.
نگاشته ی حاضر با رویکردی تحلیلی- انتقادی می کوشد تا سند و طرق روایت مذکور را با توجه به منابع فریقین و با تکیه بر منابع اهل سنت در سنجهی نقد قرار دهد.
مقاله حاضر، بتریه را به عنوان بخشی از جریان حدیثی کوفه، یک گروه پیش زیدی می داند که نقش فعال و تأثیرگذاری در مناسبات فکری و فرهنگی داشتند و با این پیش فرض می کوشد به بررسی تعامل امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام با آنان بپردازد.
دو بخش پایانی این نوشتار به بررسی ادله ی قرآنی شیعه بر ارتباط میان دنیا و برزخ و ارتباط اهل بیت(علیهم السلام) با دنیا با عنوان «تاملی در ادلهی ارتباط میان دنیا و برزخ »پرداخته شده است.
مرحوم علامه فقیه متکلم شیخ محمد بن عبدالفتاح مشهور به سراب تنکابنی بوده ،که در اواخر دوره زمامداری سلاطین صفویه میزیسته و در این زمینه آثار گرانسنگی از خود به یادگار گذاشته، که از آن جمله کتاب «سفینة النجاة» به زبان عربی و کتاب «ضیاء القلوب» به زبان فارسی است که در خصوص مباحث امامت و اثبات حقانیت مذهب شیعه نوشته و رساله هایی در اثبات وجود صانع و اصول دین دارد.
ملا محمد معروف به فاضل سراب فرزند عبدالفتاح فقیه متشرع، محدث متبحر، متکلم محقق و حکیم مطلع از علمای نام دار شیعی ایرانی در اواخر قرن یازدهم و اوایل قرن دوازدهم هجری است.
میتوان گفت که معمای جذر اصم بدلیل سادگی طرح سابقه طولانی و دشواری حل توجه متفکران بسیاری را به خود معطوف ساخته است. در واقع این تشتت در ارائه راه حل های متفاوت کمتر از اصل پارادکس معمایی نیست.