سه شنبه, ۱۷ تیر , ۱۴۰۴ Tuesday, 8 July , 2025 ساعت ×
امیرمؤمنان علیه‌السلام کلید همگرایی امت
۲۸ خرداد ۱۴۰۴ - ۰:۲۷
شناسه : 13765
3
یادداشت؛ در روزگار کنونی که امّت اسلامی بیش از همیشه به وحدت و بازگشت به اصول اصیل دین نیازمند است، بازشناسی جایگاه امیرالمؤمنین(علیه ‌السّلام) نه تنها یک دغدغه تاریخی، بلکه ضرورتی حیاتی است.
نویسنده : حجت الاسلام والمسلمین غلامعلی بدرلو منبع : بنیاد بین المللی امامت
پ
پ

 امیرمؤمنان(علیه‌السلام)  کلید همگرایی امت

 

تاریخ درس می‌دهد، امّا فقط به گوش‌هایی که بخواهند بشوند و بدانند. ما امّا، انگار تاریخ را نه برای فهمیدن، بلکه برای تکرار اشتباهاتش ورق می‌زنیم. شاید آن روز که حق در خانه ماند، کمتر کسی فکر می‌کرد امّت اسلامی قرن‌ها بعد، همچنان تاوان آن انتخاب را بدهد. عجیب نیست؟ امّت اسلامی هنوز بر سر تفرقه می‌سوزد. دردِ امروز ما نبود نسخه نجات نیست، مشکل از آن‌جاست که نسخه را داشتیم، امّا سراغ هر چیزی رفتیم جز آن.

چرا امّت اسلامی امروز درگیر تفرقه‌ای است که پیامبر اسلام(صلّی الله علیه و آله و سلّم) با تعیین جانشین خود، راه آن را بسته بود؟

آیا نادیده‌گرفتن این محور هدایت، سرآغاز بحران‌های کنونی نیست؟

گویا امّت اسلامی راه را خوب بلد بود؛ آن‌قدر خوب که نیازی به وصیّت پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) نداشت! و حالا، قرن‌ها بعد، هنوز در پیچ تفرقه و انحراف سرگردان مانده‌ است.

در روزگار کنونی که امّت اسلامی بیش از همیشه به وحدت و بازگشت به اصول اصیل دین نیازمند است، بازشناسی جایگاه امیرالمؤمنین(علیه ‌السّلام) نه تنها یک دغدغه تاریخی، بلکه ضرورتی حیاتی است. پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) ایشان را میزان هدایت پس از خود خواند؛ پس چگونه می‌توان راه برون‌رفت از تفرقه‌های امروز را در نادیده‌گرفتن چنین محوری جست‌وجو کرد؟ در ایّام پرفیض غدیریه، یادآوری جایگاه امیرالمؤمنین(علیه‌ السّلام) به‌عنوان محور وحدت، با علم، عصمت و عدالت بی‌نظیرش، کلیدی است که می‌توانست امّت را از انحراف و بحران‌های کنونی مصون دارد؛ اگر جامعه اسلامی به وصیّت نبوی و رهبری او گردن می‌نهاد، بسیاری از مشکلات امروز رخ نمی‌داد.

یکی از روایات مهمّی که بر این معنا تأکید دارد، سخن حضرت زهراء(سلام‌ الله ‌علیها) است. ایشان در پاسخ به محمود بن لبید در کنار قبور شهدای أحد، از قول پیغمبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند: «علیّ بهترین فردی است که پس از من در میان شما به‌جا می‌گذارم. او امام و جانشین من است. همچنین دو نوه‌ام (حسن و حسین) و نه نفر از فرزندان حسین، امامان نیکوکارند. اگر از آنان پیروی کنید، آنان را راه‌بر و هدایت‌شده خواهید یافت و به مقصد خواهید رسید، و اگر با آنان مخالفت کنید، اختلاف و تفرقه در میان شما تا روز قیامت ادامه خواهد داشت». سپس ایشان به آثار ترک پذیرش خلافت بلافصل امیرالمؤمنین(علیه السّلام) اشاره فرمودند: «آگاه باشید! به خدا سوگند، اگر حق را به اهلش می‌سپردند و از خاندان پیامبرشان پیروی می‌کردند، حتی دو نفر هم در دین خدا دچار اختلاف نمی‌شدند». همچنین در پایان سخنان خود به ریشه‌های غیر الهی این غصب تصریح نمودند و آن را مخالفتی آشکار با نصّ و فرمان خدا و رسول معرّفی کرده و فرمودند: «امّا آنان، کسی را پیش انداختند که خدا او را عقب نهاده بود و کسی را کنار زدند که خدا مقدّمش داشته بود. این کار را وقتی انجام دادند که ما مشغول تجهیز پیکر پیامبر بودیم و به تازگی بدن مطهّر ایشان به خاک سپرده شده بود. آنان به دنبال خواسته‌های نفسانی خود رفتند و بر اساس رأی و نظر شخصی عمل کردند. مرگ بر آنها! مگر نشنیدند که خداوند می‌فرماید: “وَ رَبُّكَ يَخْلُقُ ما يَشاءُ وَ يَخْتارُ ما كانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ” (القصص: ۶۸)؟ آری، شنیدند؛ ولی همان‌گونه که خداوند فرمود: “فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصارُ وَ لكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتي‏ فِي الصُّدُور” (الحج: ۴۶). دریغ و افسوس! آرزوهای دنیوی‌شان را گسترانیدند و سرنوشت و پایان کارشان را از یاد بردند. پس، مرگ بر ایشان و بر اعمالشان».[۱]

جناب سلمان فارسی(رحمه الله) در خطبه‌ای که سه روز پس از دفن پیکر مطهّر پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم)  ایراد نمودند، بر اهمّیت رهبری امیرالمؤمنین(علیه السّلام) تأکید ورزیدند. ایشان در ابتدا به برخی شایستگی‌های حضرت اشاره داشتند که: «بدانید علیّ دانش مرگ‌ها و بلاها، میراث وصایا، توانایی فصل و جداسازی حق از باطل، و اصل و ریشه نسب‌ها را دارد، همان‌گونه که هارون بن عمران، برادر موسی چنین داشت». سپس به اشتباه بزرگ صدر اسلام در غصب خلافت از خاندان وحی و ایجاد انحراف در مسیر هدایت تصریح فرمودند و آثار زیانبار کنار گذاشتن امیرالمؤمنین(علیه السّلام) را متذکّر شدند: «لیكن اى قوم، شما همان سنّت بنى اسرائيل را پيش گرفتید، در خطا افتاده، حقّ را کنار گذاشتيد، ميدانيد، و لكن خود را مانند جاهلان مينمائيد». ایشان همچنین به عواقب این انحراف اشاره کرده و فرمودند: «به خدا قسم! اگر این مقام را به علیّ واگذار می‌کردید، از نعمت‌های آسمان و زمین بهره‌مند می‌شدید».[۲]

در همین راستا، امام رضا(علیه السّلام) در حدیث معروف مسجد جامع مرو چنین فرمودند: «اطاعت از ما، نخ تسبیحی برای ملّت و رهبری و امامت ما سبب أمان از تفرقه و جدائى‏ است».[۳] امام هادی(علیه السّلام) نیز در زیارت جامعه کبیرة بر همین معنا تأکید ورزیدند و جایگاه محوری ائمّه(علیهم السّلام) را در امر هدایت تبیین کردند: «سعادتمند کسی است که به شما وفادار باشد و هلاک می‌شود کسی که با شما دشمنی کند و ناامید می‌شود کسی که شما را انکار کند و گمراه می‌شود کسی که از شما جدا شود و رستگار می‌شود کسی که به شما ریسمان هدایت شما چنگ بزند». در فراز دیگری از زیارت چنین میخوانیم: «و به واسطه‌ی دوستی شما، دین کامل شد و نعمت خدا به اوج خود رسید و اتّحاد برقرار گشت».[۴]

لذا برخی از علمای امامیه مانند علّامة شرف الدّین(رحمه الله) مشکلات جامعه اسلامی در عصر فعلی، از جمله مسئله فلسطین را معلول دوری از خلافت و امامت الهی اهلبیت(علیهم السّلام)  می‌دانند.[۵]

مقام معظّم رهبری(حفظه الله) همسو با این موضوع میفرمایند: «امروز ما و جامعه‌ی بشری، همچنان در دوران نیازهای ابتدایی بشری قرار داریم. در دنیا گرسنگی هست، تبعیض هست – کم هم نیست؛ بلکه گسترده است، به یک جا هم تعلق ندارد؛ بلکه همه جا هست – زورگویی هست، ولایت نابحق انسان‌ها بر انسان‌ها هست؛ همان چیزهایی که چهار هزار سال پیش، دو هزار سال پیش به شکل‌های دیگری وجود داشته است. امروز هم بشر گرفتار همین چیزهاست و فقط رنگ‌ها عوض شده است. “غدیر” شروع آن روندی بود که میتوانست بشر را از این مرحله خارج کند و به یک مرحله‌ی دیگری وارد کند…امروز پایه‌های اصلی خراب است؛ این پایه‌ها را پیغمبر اسلام(صلّی الله علیه و آله و سلّم) بنیانگزاری کرد و برای حفاظت از آن، مسأله‌ی وصایت و نیابت را قرار داد؛ امّا تخلّف شد. اگر تخلّف نمی‌شد، چیز دیگری پیش میآمد. “غدیر” این است».[۶]

نتیجه آن که به ضرورت پیروی از امامت امیرالمؤمنین و ائمّه(علیهم السّلام) و بازگشت به نسخه هدایتگر نبوی تأکید شده است. آنجایی که رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «من در میان شما دو حقیقت ارزشمند به یادگار گذاشته ام که اگر به آن عمل کنید، هرگز پس از من گمراه نخواهید شد؛ یکی از آن‌ها کتاب خداست و دیگری عترت من، اهلبیت من است. بدانید که این دو هرگز از هم جدا نخواهند شد، تا زمانی که به من در حوض (کوثر) ملحق شوند».[۷] همچنین در ذیل آیه هدایت، با اشاره به امیرالمؤمنین(علیه السّلام)  بیان داشتند: «ای علی، تو راهنما هستی؛ به وسیله تو، هدایت‌یافتگان پس از من هدایت می‌شوند».[۸]

در همین چهارچوب وقتی به یکی از همسران پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) گفته شد که در اختلاف‌های پیش آمده در جامعه اسلامی چه کنیم؟ ایشان مردم را به معیت با امیرالمؤمنین(علیه السّلام) تشویق کرده و فرمودند: «به شما توصیه می‌کنم که به پسر ابی‌طالب (علیّ) توجّه کنید؛ به خدا قسم، او گمراه نشده و کسی نیز به واسطه‌ی او گمراه نمی‌شود».[۹]

لذا پیروی از آموزه‌های امیرالمؤمنین(علیه السّلام) و توجّه به مقام والای اهلبیت(علیهم السّلام) می‌تواند راهگشای مشکلات کنونی مسلمانان باشد. بی‌تردید، اگر مسلمانان به تعالیم اهلبیت(علیهم السّلام) پایبند باشند، می‌توانند به وحدت و همبستگی دست یافته و از برکات این همدلی بهره‌مند شوند.

[۱] . خزّاز رازى، على بن محمّد، كفاية الأثر في النصّ على الأئمّة الإثني عشر، ص۱۹۸ تا ۲۰۰

[۲] . طبرسى، احمد بن على‏، الإحتجاج على أهل اللّجاج‏، ج۱، ص۱۱۰ و ۱۱۱

[۳] . همان، ۹۹

[۴] ابن بابويه، محمّد بن على‏، من لا يحضره الفقيه‏، ج۲، ص۶۱۳ و ۶۱۶

[۵] . موسوعة الإمام شرف الدّين (النصّ والإجتهاد)، ج۲، ص۳۷۰٫ شيخ حرّ عاملى، محمّد بن حسن‏، وسائل الشيعة، المقدّمة، ص۳۴

[۶] . ۲۹ دی ۱۳۸۴، سایت معظّم له: https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=5011

[۷] . احمد بن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۱۸، ص۱۱۴

[۸] . ابو جعفر محمّد بن جریر الطبری، تفسیر الطّبری جامع البیان عن تأویل آی القرآن، ج۱۳، ص۴۴۲

[۹] . ابو بکر عبد الله بن محمّد بن ابی شیبة الکوفی العبسی، الکتاب المصنّف فی الاحادیث و الآثار، ج۶، ص۳۷۳

 

 

علت رویگردانی مردم از امیرالمومنین علیه السلام پس از غدیر چه بود؟

چگونه غدیر خم دلیل بر امامت امیرالمومنین علیه السلام است؟

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.