دوشنبه, ۱۲ آبان , ۱۴۰۴ Monday, 3 November , 2025 ساعت ×
آسیب شناسی سیره پژوهی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و معاصرسازی سیره اجتماعی ایشان
۱۲ آبان ۱۴۰۴ - ۱۲:۱۱
شناسه : 14727
0
مقاله؛ این مقاله به کمک روش تحقیق کیفی اسنادی به آسیب شناسی برخی از سیره های نگاشته شده در زمینه ی زندگی حضرت زهرا (س) می پردازد. از مجموعه مطالعات، چهار آسیب استخراج شده است.
نویسنده : *حدیثه حقداری **غلامرضا جمشیدیها منبع : نظریه های اجتماعی متفکران مسلمان سال 14 پاییز 1403 شماره 3
پ
پ

چکیده مقاله«آسیب شناسی سیره پژوهی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و معاصرسازی سیره اجتماعی ایشان»

هر جامعه ای متناسب با فرهنگ و تاریخ خود تلاش می کند افرادی را به عنوان الگو برای اعضای جامعه اش معرفی کند. حضرت زهرا (س) یکی از افراد شاخصی است که در جامعه ایرانی اسلامی به عنوان الگو معرفی می شود؛ اما به نظر می رسد در سیره پژوهی و سیره نگاری ها ابعاد مختلف زندگی ایشان مانند فعالیت های اقتصادی و سیاسی مورد توجه نبوده است.

این مقاله به کمک روش تحقیق کیفی اسنادی به آسیب شناسی برخی از سیره های نگاشته شده در زمینه ی زندگی حضرت زهرا (س) می پردازد. از مجموعه مطالعات، چهار آسیب استخراج شده است.

مؤلفه تفسیر مردسالارانه از سیره حضرت زهرا (س)، توجه نکردن به مقتضیات زمانی و مکانی زیست آن حضرت، درنظرنگرفتن منزلت الهی ایشان و در نهایت محدودکردن مؤلفه های الگویی ایشان به زنان، آسیب هایی هستند که در سیره پژوهی ها در مورد زندگی حضرت زهرا (س) به چشم می خورند. مجموعه این آسیب ها باعث دشواری در الگوپذیری و معاصرسازی سیره حضرت زهرا (س) می شود.

اشتغال همراه با درآمد، انجام امور خیریه ای برای رفع محرومیت، وصیت بر باغ ها و املاک هفت گانه و امور مالی، پاسخگویی به سؤالات احکام اسلامی، حضور در امور سیاسی از کودکی و پرچمداری اعتراض سیاسی از جمله فعالیت های اجتماعی هستند که حضرت زهرا (س) در زمان حیات شان به آن ها مشغول بوده است. روح کلی حاکم بر این فعالیت ها به گونه ای است که هر انسانی می تواند از آن ها الگوپذیری داشته باشد.

مقدمه و بیان مسئله

جامعه برای رشد و تعالی نیاز به تربیت افرادش دارد یکی از روشهای تعلیم و تربیت فردی و رشد اجتماعی «الگوسازی» است. الگو را میتوان مسیری روشن از یک واقعیت دانست که در جامعه کمک میکند تا هر فرد و نهادی عملکردهایش را با آن بسنجد. جوامع مختلف با توجه به هنجارهای جنسیتی و فرهنگی خود تیپهای ایده آل و الگوهای جنسیتی میسازند؛ لذا در کشورهای مختلف تیپهای ایده آل زنانه و مردانه متفاوت .است بررسیها نشان داده که تیپهای معرفی شده مجموعه ای از صفات هستند که برای زنان و مردان در نظر گرفته شده اند چنین شاخصه هایی ساختگی هستند به این معنا که در واقعیت بیرونی نمونه ای که تجلی کامل از این صفات باشد وجود ندارد در واقع این صفات بر اساس ویژگیهای جنسیتی و فرهنگی برآورد شده اند و به گونه ای نیستند که از ویژگیهای شخصیتی یک انسان کامل احصا شده باشند. برای مثال در آلمان تصویر آرمانی زن و مرد در عاطفه نمودار میشود زن آلمانی به نظر میرسد که بیشتر به صداقت و شرافت علاقه مند است تا به هوش در بین آلمانیها افراد هر دو جنس در مورد تصویر مرد کامل با هم توافق دارند؛ اما در تصویر زن کامل انتظارهایشان کاملاً یکسان نیست.
بنابراین در جوامع مختلف با الگوهای ساختگی مواجه هستیم اما دین نهادی است که این قابلیت را دارد که به جای الگوهای ساختگی الگوهای حقیقی معرفی کند؛ الگوهایی که هم در جهان بیرون تحقق یافته اند و هم مؤلفه های الگویی آنان برخاسته از قراردادهای اجتماعی نیست. الگوهای حقیقی این قابلیت را دارند که محدود به فرهنگ ،دین، جغرافیا و جنسیت نباشند نمونه چنین الگوبی را خداوند در قرآن کریم در دو بعد الگوی «صالح» و «ناصالح» برای همه ی انسانها ارائه کرده و در هر دو ،بعد نمونه های مثال زده شده از زنان هستند.

 

برای دریافت متن کامل مقاله اینجا کلیک کنید

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.