آیا پیام غدیر، رساندن یکایک انسانها به مقام امامت است؟
در آستانهی عید غدیر، زمانی که همه در تلاشاند این جشن بزرگ را باشکوهتر برگزار کنند، از سوی یکی از دوستان، صوتی به دستم رسید که در آن فردی روحانی، مطالبی را در کانال خود بیان کرده که حتی از عامیترین و کم اطلاعترین افراد شیعه هم انتظار چنین سخنانی نمیرفت وی با کلماتی فریبنده و به ظاهر جذاب، مخاطب را میفریبد همان گونه که گاه در ایام محرم هم با شعارهائی مثل «امام حسین نیاز به شور ما ندارد بلکه شعور حسینی لازم است» در پی تضعیف عزاداری هستند در حالی که هر یک در جای خود لازم و ضروری است حال این بحث از عزاداری محرم به جشن های غدیر هم تسری یافته و با توجه به اهمیت برگزاری هر چه باشکوه ترغدیر و اهمیت هم آهنگی شیعه در بزرگداشت آن، دست کم و خوش بینانه، عده ای غافل از آسیب های این اظهار نظرهای ناکارشناسانه هستند.
وی با روش برخی روشنفکران، بحث خود را با نکوهش به برخوردهای سطحی با مفاهیم دینی آغاز میکند؛ برخوردی که نتیجهاش را دینگریزی می داند و در مقابل این دیدگاه، وظیفه مروجان دین را برطرف کردن این نگرش های حداقلی و سطحی می پندارد که باید دیدی عمیقتر و کاملتر جایگزین آن شود.
با این مقدمه، این فرد در پی اثبات این نکته است که پیام غدیر چیست و چرا برگزاری جشنهای غدیر این همه اهمیت دارد؟ وی برداشت سطحی و ناپخته از غدیر را برگزاری جشن تنها به خاطر تعیین جانشین پیامبر (صلی الله علیه و آله) می داند و در مقام مدلل جلوه دادن دیدگاه خود، تولد یافتن در محیط و خانواده شیعه را دلیل آن می پندارد و ادعا می کند که اگر در خانوادهای غیرشیعه تولد یافته بودیم این جشن را نمیگرفتیم سپس با تحلیل خود درصدد برداشت عمیقتر از واقعیت غدیر برمیآید و میگوید برنامه خدا در غدیر این بود: تکتک ما امام شویم، نه صرفاً آدمهای خوب، و با استناد به آیه «وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ…» نتیجه میگیرد که هر یک از افراد جامعه باید امام باشند پدر در محیط خانواده، شهردار در محیط شهر و ….
به نظر می رسد یکی از سطحیترین برداشت ها نسبت به مسئله امامت همین برداشت است که حتی عامیترین شیعیان چنین دیدی ندارند این فرد گویا آگاهی از مبانی دینی و اعتقادی شیعه ندارد، زیرا واضحترین و روشنترین امر در امامت، نصب الهی امام را گویا از یاد برده و انتخابی نبودن گزینش امام را فراموش کرده است وی ظاهراً نخوانده یا نشنیده که عالمان امامیه با دلایل عقلی مانند قاعده لطف و دیگر قواعد عقلی و همچنین دلایل نقلی، نصب امام را بر عهده خدا می دانند همان گونه که آیه «إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ» (رعد، ۷) آن را بیان میکند همچنین پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در جریان قبیله بنی عامر، که شرط اسلام آوردن را جانشینی پس از آن حضرت درخواست کردند چنین پاسخی فرمودند: «اختیار نصب امام به دست خداوند است که هر جا بخواهد قرار میدهد.« (سیره النبویه، ۲/۲۷۲).
اگر برنامه خدا این بود که تکتک ما امام شویم، پس چرا نصب امام را منحصر به خود میکند؟ و این مقام را پس از ابتلاء ها و امتحان ها به حضرت ابراهیم عنایت می کند: «وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا» در ادامه وقتی حضرت ابراهیم چنان مقام والایی را دید برای ذریه خود هم درخواست کرد، خداوند پاسخ داد: «لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ» (بقره، ۱۲۴) و به روشنی این عمومیت از همگان نفی می کند.
شگفتی ام زمانی بیشتر شد که با برداشت ناصواب و برخلاف دیدگاه مفسران شیعه از آیه ۵ سوره قصص: «وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعَفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ»، ادعای امام شدن برای هر یک از افراد عادی را مطرح میکند؛ در حالی که بنا بر روایات صریح اهل بیت (علیهم السلام) این آیه تنها درباره آل محمد (صلی الله علیه و آله) نازل شده است از جمله روایت امیرالمؤمنین:« قَالَ هُمْ آلُ مُحَمَّدٍ (علیهم السلام) یَبْعَثُ اللَّهُ مَهْدِیَّهُمْ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بَعْدَ جَهْدِهِمْ فَیُعِزُّهُمْ وَ یُذِلُّ عَدُوَّهُمْ.» (الغیبة للطوسی، ص۱۸۴).
از سوی دیگر گویا نسبت به احادیث شیعه بیگانه است جائی که در روایات بسیاری ویژگیهایی برای امامان مانند علم و عصمت در نظر گرفته اند که هیچ فردی جز امام آن را دارا نیست همانگونه که امام رضا (علیه السلام) در حدیث مرو فرمودهاند: «امام یگانهی روزگار است که هیچکس در مقام و منزلت به او نزدیک نمیشود، هیچ عالم همتا و جایگزین او نیست و این فضایل از سوی خداوند بخشیده شده است، نه از طریق کسب و تلاش خود امام»(کافی، ج۲، ص ۲۰۰) تاکید امام که این فضائل موهبت الهی است نه سعی و تلاش امام، به روشنی ادعای طرح شده درباره رسیدن به این مقام با سعی و تلاش را نقد می کند.
از سوی دیگر، با سطحی نشان دادن برگزاری جشن غدیر به دلیل انتصاب حضرت علی (علیه السلام)، به انتقاد از این نگرش می پردازد در حالی که در همان روز غدیر، اصحاب به دستور پیامبر (صلی الله علیه و آله) به امیرمؤمنان تبریک گفتند و خلفا نیز از زمره تبریکگویان بودند حتی پیامبر (صلی الله علیه و آله) همسران خود را نیز به تبریک گفتن دستور دادند. (امینی، الغدیر، ۱/۲۷۱ و ۲۷۵)
همچنین پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به امیرمؤمنان سفارش نمودند که روز غدیر را عید بگیرند؛ همانگونه که سنت انبیاء بوده است که وقتی خداوند وصی یا امامی را برمیگزید، آن روز را عید قرار میدادند. این سنت در انبیای بنی اسرائیل نیز معمول بوده است. (کلینی، کافی، ۴/۱۴۹)
در روایات فراوان از میراث مکتوب امامیه بر حکمت عید بودن و روز سرور و شادمانی در روز غدیر اشاره شده است: «روزی برتر، بزرگتر و با شرافتتر(از قربان، فطر، جمعه و عرفه) نزد خداوند است که آن روزی است که خداوند دین را کامل نمود و علی (علیه السلام) را به عنوان راهنما قرار داد.»(تفسیر فرات کوفی، ص ۱۱۸)
همچنین امامان علاوه بر تأکید بر برگزاری جشن توسط شیعیان، خود نیز در این روز مجلس جشن برپا میکردند، مانند آنچه درباره امام رضا (علیه السلام) نقل شده که در روز عید غدیر مجلس جشن برگزار و طعام بین مردم تقسیم میکردند و خدمت گزاران لباس نو میپوشیدند و فضیلتهای این روز را برای آنان بیان میکردند (زاد المعاد، ۲۰۹) شیعیان نیز بنا بر سفارش امامان این روز را جشن میگرفتند و به شادی و فرح میپرداختند. چنان که مسعودی میگوید: فرزندان علی (علیه السلام) و شیعیان او این روز را پاس میدارند.»(التنبیه و الاشراف، ص ۲۲۲) حال جای پرسش است: آیا برداشت امامان (پناه بر خدا) مبنی بر جشن گرفتن به دلیل انتصاب حضرت علی (علیه السلام) سطحی است؟
اما دلیل بر سطحی بودن و بی اهمیتی جشن برای جانشینی حضرت علی علیه السلام، به دلیل تولد در خانواده شیعه، کاملاً نادرست است زیرا همین اشکال درباره افراد مسیحی، مسلمان و سایر ادیان و مذاهب هم وجود دارد از این رو هیچ یک از باورهای دینی افراد دین دار قابل ارزیابی نیست. افزون بر آن که انسان از حدود ۱۴ سالگی به بعد، به تدریج دارای تعقل و قدرت داوری میشود و میتواند مطالب را با عقل خود مقایسه کند و درباره آنها قضاوت نماید بنابراین، اگرچه افراد تا رسیدن به رشد فکری و استقلال عقلی، در مسائل دینی از والدین خود پیروی میکنند، اما این به معنای ارثی بودن دینداری و سلب اختیار نیست بلکه پس از رسیدن به بلوغ فکری و عقلی، انسان میتواند در دین و مذهب خود تحقیق کند، مبانی اعتقادی خود را تقویت یا اصلاح نماید از این رو تقلید در اعتقادات جایگاهی ندارد و انسان اسیر جبر محیط نیست که نتواند دین خود را تغییر دهد یا اصلاح کند همان گونه که بسیاری افراد مستبصر، به مکتب حقه امامیه گرویدهاند و عکس آن نیز اتفاق افتاده است.
سطحی و خندهآورترین بخش سخنان این فرد، آنجاست که معنای لغوی «امام» یعنی پیشوا را که گاهی برای علما استعمال می شود به عنوان معنای اصطلاحی امام به کار میبرد در حالی که روشن است صفات اختصاصی معصومان (علیهم السلام) به هیچ وجه به فرد دیگر اطلاق نمیشود؛ رهبر معظم انقلاب بارها نسبت به توصیفهای نابجا واکنش نشان داده و از آن گلایه کردهاند ایشان در واکنش به یکی از این توصیفها فرمودهاند: «مبادا صفاتی که متناسب با وجود ولی عصر (ارواحنا فداه) است را به انسانهای کوچک و ناقصی مثل این حقیر و امثال این حقیر نسبت دهیم» همچنین در دیداری با جوانان اصفهان (در تاریخ ۱۲/۸/۱۳۸۰) که یکی از حاضران ایشان را «علی زمان» خواند، چنین تذکر دادند: «وقتی اسم مبارک امیرالمؤمنین (علیه السلام) یا ولی عصر (روحی فداه) را میآورند، بعد اسم ما را هم میآورند، تنم می لرزد. آن حقایق نور مطلق، با ما که در ظلمتیم فاصله بسیار دارند. … ما کجا و کمترین و کوچکترین شاگردان آنها کجا؟ ما کجا و قنبر آنها کجا؟»
با توجه به مطالب یاد شده به نظر می رسد با دید حداقلی و نادرستی که این فرد دارد و با تفسیر به رأی در آیه قرآن، در صدد برداشتی نادرست و بی پشتوانه از مفاهیم دینی است که زنگ خطری است بر تفسیر به رأی ها از متون دینی که اهل بیت علیهم السلام نسبت به آن هشدار داده اند از این رو برگزاری هر چه با شکوه تر غدیر که مرتبط با جانشینی امیرمومنان است خود سبب رشد و تقرب انسان می شود و شیعیان با عمل به دستورات اهل بیت علیهم السلام در برگزاری این جشن ها به جایگاه رفیع، نائل می شوند.
ثبت دیدگاه