سه شنبه, ۴ اردیبهشت , ۱۴۰۳ Tuesday, 23 April , 2024 ساعت ×
آیه‌ی اکمال دین چیست؟ آیا این آیه مربوط به حضرت علی (علیه السّلام) است؟
۲۹ خرداد ۱۴۰۱ - ۲۰:۴۳
شناسه : 1214
9
پاسخ به پرسش : مراد از امروز در آیه‌ی شریفه روز هجدهم ذی حجّه یعنی غدیر خم است. نزول آیه‌ی شریفه در روز غدیر خم پس از معرّفی و اعلام ولایت امیر مؤمنان (علیه السّلام) در روایات مختلف شیعه و سنّی آمده است.[۲] بنابراین از نظر تاریخی و شأن نزول آیه ارتباط آن با امامت و ولایت حضرت علی (علیه السّلام) روشن است. به ویژه آن‌که پس از نزول این آیه پیامبر فرمودند: «الله اکبر! بر اکمال دین و اتمام نعمت و خشنودی خدا به رسالت من و ولایت علی بعد از من»
نویسنده : حمیدرضا شاکرین، محمدرضا کاشفی منبع : پرسشها و پاسخهای دانشجویی امام شناسی؛ دفتر نشر معارف
پ
پ

پرسش:

آیه‌ی اکمال دین چیست؟ آیا این آیه مربوط به حضرت علی (علیه السّلام) است؟

پاسخ:

آیه‌ی اکمال دین عبارت است از: «الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ دینِکُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی‏ وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً»[۱]؛

«امروز کافران از غلبه بر دین شما مأیوس شدند، پس از آنان نترسید و از من بترسید! امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام نمودم و دین اسلام را برای شما پسندیدم».

دلالت بر امامت

یک : مراد از امروز در آیه‌ی شریفه روز هجدهم ذی حجّه یعنی غدیر خم است. نزول آیه‌ی شریفه در روز غدیر خم پس از معرّفی و اعلام ولایت امیر مؤمنان (علیه السّلام) در روایات مختلف شیعه و سنّی آمده است.[۲] بنابراین از نظر تاریخی و شأن نزول آیه ارتباط آن با امامت و ولایت حضرت علی (علیه السّلام) روشن است. به ویژه آن‌که پس از نزول این آیه پیامبر فرمودند: «الله اکبر! بر اکمال دین و اتمام نعمت و خشنودی خدا به رسالت من و ولایت علی بعد از من»[۳].

دو : استاد مطهّری بر آن است که افزون بر دلایل تاریخی و روایی، قرائنی در خود آیه وجود دارد که ارتباط آن با مسأله‌ی امامت را تأیید می‌کند. از جمله این‌که در طول مدّت رسالت حضرت ختمی مرتبت قرآن مجید همواره نسبت به خطر کافران هشدار داده و توطئه‌گری و فتنه‌انگیزی بی‌وقفه‌ی آنان را گوشزد می‌نماید.[۴]

امّا در این آیه بیانی کاملاً متفاوت با گذشته دارد و اعلام می‌دارد که دیگر جای ترس از کافران نیست. زیرا آنان همه‌ی امیدهای خود را بر باد رفته می‌بینند و اگر خطری هست که حتماً هست و باید از آن ترسید خطر داخلی است. لذا می‌فرماید از من بترسید «وَ اخْشَوْنِ»

توضیح این فراز از آیه در پرتوی آیه‌ی «إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ» روشن می‌شود. سنّت الهی این است که اگر انسان در برابر نعمت‌های الهی سپاسگذاری نکند، آن را به درستی مورد توجّه قرار نداده و از آن استفاده صحیح نکند و به کفران نعمت روی آورد، گرفتار نقمت و عذاب الهی خواهد شد. بنابراین «از من بترسید» یعنی از خودتان بترسید که در برابر این وجه نهایی دین که کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام کردم موضع درستی نگیرید و بر اثر این ناسپاسی نتایج شوم و تلخی را برای خود رقم زنید. بنابراین خطری که از این پس شما را تهدید می‌کند خطر خارجی نیست، بلکه خطر داخلی است. این مضمون نشان می‌دهد که:

اوّلا : آیه‌ی اکمال در اواخر عمر پیامبر (صلِّی الله علیه و آله و سلّم) نازل شده است.

ثانیاً : مربوط به مسأله‌ای است که با حفظ و رعایت آن اسلام برای همیشه محفوظ است و دین و امّت اسلامی را از هر گزند خارجی مصون می‌دارد. امّا خطر برخورد ناصحیح داخلی در مورد آن وجود دارد و این خطر زیان‌های بزرگی در پی خواهد داشت. مجموع این مضامین کاملاً با مسأله‌ی ارتباط تاریخی و شأن نزول آیه در باب امامت هم‌خوانی دارد. خطر مورد اشاره‌ی آیه در دغدغه‌های آخر عمر پیامبر کاملاً نمودار است. شیعه و سنّی نوشته‌اند که پیامبر در روزهای آخر عمر شریفشان به شدّت نگران وضع آینده‌ی امّت و فتنه‌های داخلی آن بودند.

ابو مدله غلام عایشه می‌گوید: در اواخر عمر پیامبر نیمه شبی دیدم که آن حضرت وقتی همه در خواب بودند از خانه به طرف بقیع بیرون شد و من از دور در پی ایشان رفتم. دیدم برای اهل بقیع استغفار نمود. سپس به این مضمون فرمود: «شما چه خوش رفتید و همای سعادت را در آغوش گرفتید، امّا اکنون فتنه‌هایی چون پاره‌های شب تار روی آورده است».[۵]

علّامه‌ی طهرانی به استناد آیات صریح قرآن در این باره می‌نویسد: «آنچه مورد عداوت و دشمنی کفّار بود دین اسلام بود نه خود مسلمانان، مگر به جهت دین‌شان که دین حق بود و آخرین چیزی که در زوال دین به آن امید بسته بودند این بود که می‌پنداشتند بعد از پیامبر چون دین قائم به امر ندارد از بین می‌رود، لیکن ظهور اسلام تدریجاً و نفوذ آن در بین اهل اسلام و انتشار آوازه و اعتلای کلمه‌ی آن با شوکت و قدرتی که همراه بوده از آرزوهایشان ناامیدشان ساخت و تنها چیزی که به آن دلخوش بودند این بود که با رفتن پیامبر آئینش هم از میان برود و این زمانی محقّق می‌شود که خداوند برای دین قائم به امری معیّن نکند که در حفظ و تدبیر امورش جای پیامبر بنشیند و امّت را بدان سمت هدایت و ارشاد نماید. و در این صورت که کفّار مشاهده کردند دین از مرحله‌ی قیام شخصی به مرحله قیام نوعی منتقل شده است و در مراحل کمال خود از صفت حدوث پا در مرحله‌ی بقا می‌گذارد یأس و ناامیدی تمام وجودشان را فرا می‌گیرد. این است اکمال دین و اتمام نعمت. بنابراین دیگر جایی برای ترس از کفّار نیست. بلکه باید از من بترسید. مراد این است که در همان چیزی که باید از کفّار می‌ترسیدید یعنی این‌که دین‌تان را از بین ببرند، اکنون باید از من بترسید که با کفران این نعمت دین از کفتان بیرون آید و به جای بهره‌مندی از مواهب آن دچار عذاب و گرفتاری و ذلّت شوید».[۶]

 

 

منبع:

[۱]. مائده (۵)، آیه ۳٫

[۲]. علّامه امینی در الغدیر، ج ۱، (صلِّی الله علیه و آله و سلّم) ۲۳۰-۲۳۸ از منابع متعدّد اهل سنّت نزول آیه در واقعه‌ی غدیر را نقل نموده است.

[۳]. الغدیر، ج ۱، (صلِّی الله علیه و آله و سلّم) ۲۳۱٫

[۴]. بنگرید: آل عمران (۳)، آیه ۶۱ و ۱۰۰، بقره (۲)، آیه ۱۰۹ و ۲۱۷، صف (۶۱)، آیه ۹ و ۱۰٫

[۵]. بنگرید: شهید مطهّری، امامت و رهبری، (صلِّی الله علیه و آله و سلّم) ۱۴۷-۱۱۷٫

[۶]. بنگرید: علّامه سیّد محمّد حسین طهرانی، امام‌شناسی، ج ۸، (صلِّی الله علیه و آله و سلّم) ۳۸-۴۳٫

 

 

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.