ضرورت احیای فاطمیه
هرساله با فرا رسیدن ایام فاطمیه این سؤال پرسیده میشود که چرا برای بانویی که در سن ۱۸ سالگی حدود ۱۴۰۰ سال پیش از دنیا رفته است، این همه عزاداری میشود؟ عزاداری برای او چه لزومی دارد؟
برای پاسخ، باید ابتدا جایگاه مناسبتها را بررسی کنیم. مناسبتها دو دستهاند: مذهبی و غیر مذهبی.
مناسبتهای غیر مذهبی یا جهانی اند. مثل: روز کارگر، روز کودک و … یا در در سطح یک کشور است. مثل: نوروز، بیست و دو بهمن و … یا مربوط به یک خانواده است. مثل: سالگرد ازدواج.
مناسبتهای مذهبی نیز یا مشترک بین همه مسلمانان است. مثل: عید فطر و قربان یا مختص به شیعه امامیه است. آنچه را که مختص به شیعه امامیه است یا جنبه محبت دارد (مانند ولادت و شهادت امامان معصوم علیهمالسلام که از روی محبت برای اهلبیت مجلس عزا یا شادی برگزار میکند) یا علاوه بر محبت، ریشه در اعتقادات دارد و هویت شیعه وابسته به آن است. مثل: عید غدیر، نیمه شعبان، روز عاشورا و ایام فاطمیه. چون هویت شیعه به «امامت» استوار است؛ آغاز آن در غدیر و استمرار آن در امام عصر و بقای آن در فاطمیه و روز عاشورا است. به همین دلیل بیشترین شبهات نیز حول همین چهار محور شکل میگیرد. هیچکس درباره ولادت یا شهادت امام عسکری یا حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام شبهه نمیکند، اما درباره غدیر، عاشورا، فاطمیه همواره بحث و نزاع است.
پس اگر پرسیده شود: چرا ایام فاطمیه برگزار میکنید و این همه درباره فاطمه زهرا سلام الله علیها سخن میگویید؟ پاسخ روشن است: چون ریشه در اعتقادات شیعه دارد.
فاطمه زهرا سلام الله علیها حافظ امامت
قرآن کریم میفرماید: دین نزد خدا اسلام است (سوره آل عمران: آیه ۱۹) و هركه جز اسلام، دينى طلب كند، هرگز از او پذيرفته نمىشود و او در آخرت از زيانكاران است (سوره آل عمران: آیه ۸۵) و این اسلام با نصب حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به عنوان امام بر حق از جانب خداوند در روز ۱۸ ذی الحجه کامل شد (سوره مائده: آیه ۳).
اما خطر بزرگی جامعه اسلامی را تهدید میکرد و آن بازگشت به زمان جاهلیت بود. قرآن نیز هشدار آن را داده بود: آيا اگر پیامبر از دنیا برود يا كشته شود، شما به روش گذشتگان و نياكان خود یعنی جاهلیت برمىگرديد؟ (سوره آل عمران: آیه ۱۴۴).
از اینرو در سال ۱۰ هنگامی که پیامبر از دنیا رفت، مردم از دین عدول کردند و به رسم جاهلیت برگشتند و تنها کسی که در برابر این خطر ایستاد، فاطمه زهرا سلام الله علیها بود. او با رفتار خویش، مهر بطلان بر اسلام سقیفه زد. چرا؟ چون اهل سقیفه رهبری را از مسیر الهی به مسیر دنیایی کشاندند که عاقبت کار چیزی جز آتش نبود و قرآن کریم دراین باره میفرماید: آنها را پیشوایانی قرار دادیم که به سوی آتش دعوت میکنند (سوره قصص: آیه ۴۱).
امام باقر علیه السلام در ذیل این آیه شریفه میفرماید: آنها فرمان خود را بر فرمان خدا مقدم میکنند، حکم خود را پیش از حکم خدا قرار میدهند و به خواسته های نفس خویش در مخالفت با کتاب خدا عمل میکنند (تفسیر قمی، ج۲، ص۱۷۱). در حالی که خداوند خواسته بود که شایسته ای بعد از شایسته و صادقی بعد از صادق زمام امور را به دست بگیرند و خورشیدهای برآمده، ماههای نورانی و ستارگان درخشان حکومت کنند (مزار کبیر، ص۵۷۸) که غاصبین خلافت با غصب خلافت اساس ظلم و ستمی را پایه گذاری کرده اند که انحراف آن تا امروز امتداد یافته است و تنها کسی که در برابر این انحراف ایستاد و حقیقت امامت را آشکار کرد، فاطمه زهرا سلام الله علیها بود و امروزه حفظ و بقای تشیع مرهون همین ایستادگی است.
حال وظیفه ما این است که یاد او را زنده نگه داریم؛ چه با برگزاری مجالس، چه با همایش، چه با نوشتن مقاله، هرکس به یک طریقی باید این امر زنده نگه دارد و این نه تنها تفرقه ساز نیست، بلکه عین وحدت است.
امامت سبب وحدت جامعه
اگر وحدت بر باطل باشد ارزشی ندارد، قرآن کریم میفرماید: بى ترديد باطل نابود شدنى است (سوره اسراء: آیه ۸۱) پس وحدت باید دائر مدار حق باشد. حق چیست؟ همه شیعه و هم سنی نقل کرده اند که پیامبر فرمود: عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَالْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ (تاریخ بغداد، ج۱۶، ص۴۷۰؛ تاریخ دمشق، ج۴۲، ص۴۴۹).
فخر رازی نیز دراین باره مینویسد: هرکس در دین خود از علی بن ابیطالب پیروی کند، هدایت یافته است و دلیل آن این است که پیامبر فرمود: خدایا حق را با علی بگردان در هرجا که او میگردد (مفاتیح الغیب، ج۱، ص۱۸۰). پس معیار حق، حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام است و به همین دلیل فاطمه زهرا سلام الله علیها در خطبه فدکیه فرمود: امامت ما ایمنی از تفرقه و پراکندگی است.
بنابراین عزاداری برای فاطمه زهرا سلام الله علیها نه صرفاً یک سنت عاطفی، بلکه یک حرکت اعتقادی و هویتی است که اساس وحدت بر حق را زنده نگه میدارد و در زمان ظهور نیز حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف بنا نیست، چیز تازه ای را بیاورد، بلکه همان راهی را ادامه میدهد که مادرش فاطمه زهرا سلام الله علیها تثبیت کرد. از این رو بحث حضرت زهرا سلام الله علیها نه یک موضوع تاریخی، بلکه یک مسئله جهانی است.



































































































































































































ثبت دیدگاه