نقش خوف در چرایی غیبت امام زمان عج الله تعالی فرجه
شما سوالات چرایی را با چه رویکردهایی مطرح می کنید؟ کجاها «چرا» می گویید؟ چرا «چرا» می گویید؟ دقت کنید که طرح سوالات چرایی در شما چه احساسی را ایجاد می کند؟ به عنوان مثال به این پرسش دقت کنید:
چرا امام زمان در غیبت به سر می برند؟
گاهی هدف از چرایی، فهم حقیقت و علیت یک واقعه خواهد بود و گاهی اهداف دیگری چون بی اهمیت جلوه دادن آن و به راحتی عبور کردن از آن را در پی خواهد داشت. بنابراین پاسخ از این پرسش نیز بسیار مهم و با توجه به هدف متفاوت خواهد بود.
سوال از چرایی و علت غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه نیز در موارد زیادی از خود ائمه اطهار علیهم السلام مورد سوال قرار گرفته و پاسخ های گوناگونی نسبت به آن بیان شده است.
شما می دانید چرا؟
این سوال به خودی خود عاری از اشکال بوده و پرسشی است که باید در میان روایات و متون دینی به دنبال پاسخ آن گشت اما از آنجا که مخالفان همیشه برای ضربه زدن به اعتقادات شیعی از هر خدعه و روشی استفاده نمودهاند، نسبت به این مقوله مهم نیز بی کار ننشسته و شبهاتی مطرح کردهاند.
مخالفین شیعه برای از بین بردن این اعتقاد مهم که سبب پویایی و امید شیعه است، از ابتدا به دنبال یکی از پاسخ های چرایی غیبت امام عصر عجل الله تعالی فرجه رفته و آن را به عنوان علت اصلی غیبت نشان داده و از غیبت حضرت به فرار حضرت به دلیل ترس از کشته شدن، تعبیر کردهاند.
آنان در حقیقت با این بیان انتظار فرج را یک امر بیهوده که نهایتی ندارد جلوه داده و خواستار ناامیدی شیعیان نسبت به فرج و در آخر کنار گذاشتن این امر مهم شدهاند.
نظر شما در این مورد چیست؟
آیا به راستی علت غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه همین است؟
معنای غیبت چیست؟
آیا معنای غیبت همان فرار است؟
اهل بیت علیهم السلام دلیل غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه را چه چیزی بیان نمودهاند؟
غیبت تنها مخصوص شیعه است یا در ادیان دیگر نیز غیبت اتفاق افتاده است؟
اول: غیبت سنت انبیاء الهی:
غیبت حجت الهی یک امر نوظهور و تازهای نبوده و تنها اختصاص به دین اسلام در این برههی تاریخی ندارد، بلکه با نگاهی گذرا در منابع تاریخی مذهبی، می توان پی برد که این امر یکی از سنت های دیرینهی الهی بوده و در میان امت های قبل از اسلام نیز رخ داده است. مرحوم شیخ صدوق به طور مبسوط در کتاب کمال الدین و تمام النعمه به دستور خود امام عصر عجل الله تعالی فرجه، به غیبت انبیاء الهی پرداخته است.
- غیبت حضرت موسی علیه السلام: به تصریح قرآن کریم، حضرت موسی علیه السلام چهل روز تمام از بنی اسرائیل دوری گزید تا این که این مدت سپری شد و دوباره به سوی قومش باز گشت.[۱]
- غیبت حضرت ابراهیم علیه السلام: ابراهیم خلیل الله نیز مانند امام زمان عجل الله تعالی فرجه دارای غیبتی بوده خداوند تبارک و تعالی اثر حمل حضرت ابراهيم را در شکم مادر پنهان داشت و تولدش نيز به سبب اوضاع اختناق آور نمرودی پنهان بود. ابراهيم از هنگام تولد در پنهانى و غيبت بود تا زمانی که مدت غيبت او به سر آمد و ظهور کرد.[۲]
- غیبت حضرت عیسی علیه السلام: خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم به غیبت آن حضرت به آسمان در آیات ۱۵۷ و ۱۵۸ سوره نساء اشاره فرمودهاند. همچنین رسول اکرم صلی الله علیه و آله در روایتی فرمودند: مهدی عجل الله تعالی فرجه متوجه می شود که عیسی فرزند مریم از آسمان فرود آمده و گویی از موهای سر و صورتش آب می ریزد. مهدی عجل الله تعالی فرجه به او می فرماید: جلو بایست و با مردم نماز بخوان حضرت عیسی علیه السلام می گوید نماز باید به وسیله شما اقامه شود سپس عیسی پشت سر مردی از فرزندان من ایستاده و نماز می خواند.[۳]
نکتهی قابل توجه آن است که خلیفه دوم، عمر بن خطاب نیز در برههای کوتاه مدت قائل بر غیبت رسول الله صلی الله علیه و آله شده است. تاریخ نویسان در اخبار پس از شهادت رسول الله صلی الله علیه و آله آوردهاند که عمر در آن هنگام برای عملی نمودن نقشه غصب خلافت امیرمومنان علی علیه السلام، از آنجا که ابوبکر در آن هنگام خارج از مدینه بود، برای جلوگیری از بیعت مردم با حضرت علی علیه السلام، ادعا کرد که پیامبر صلی الله علیه و آله نمرده و تنها از دیدگان غایب شده همچنان که موسی بن عمران به سوی پروردگارش رفت و چهل شب غایب شد و پس از آنکه گفته شد وفات کرده، بازگشت.
اگر چه این ادعای او کوتاه مدت بوده و بلافاصله پس از رسیدن به هدف خود یعنی ورود ابوبکر به مدینه و سخن گفتن او با عمر، از ادعای خود بازگشت، اما از این سخن او می توان فهمید که غیبت حجت الهی برای مسلمانان آن زمان نیز امر ناشناخته و غیر قابل تصوری نبود، چرا که در این صورت عمر نمی توانست چنین ادعایی را در پیش برد اهداف نادرست خود مطرح کند.[۴]
دوم: معنای غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه:
از دیدگاه لغت شناسان غیبت اسم مصدر از ثلاثی مجرد و مادهی «غیب» بوده و به معنای ناپدید شدن و پنهان شدن از دیدگان است. غایب به کسی گفته می شود که ظاهر نیست.[۵] با توجه به بیان معصومین علیهم السلام نسبت به بیان واژه غیبت، می توان گفت سه قول نسبت به این واژه وجود دارد:
- غیبت به معنای اختفای جسمی و یا پنهان بودن شخص که در روایات به آن اشاره شده است: «…الخامس من ولد السابع یغیب عنکم شخصه…»[۶] لایری جسمه ولایسمی بسمه.[۷]
- غیبت به معنای دیدن و نشناختن امام علیه السلام و یا پنهان بودن عنوان: ولکن الحجة یعرف الناس ولا یعرفونه کما کان یوسف یعرف الناس وهم له منکرون ثم تلا یا حسرة علی العبادة ما یأتیهم من رسول الا کانو به یستهزئون.[۸] وأما من سنة من یوسف فالستر یجعل الله بینه و بین الخلق حجاب یرونه ولایعرفونه.[۹]
- جمع بین دو معنای اول به این صورت که در مواردی جسم امام دوازدهم از دید مردم پنهان است و در مواردی توسط مردم دیده میشود، اما شناخته نمیشود.[۱۰]
با توجه به معانی بیان شده روشن است که در صورت اتخاذ هر یک از معانی تصریح شده، شبههی بیان شده قابل پذیرش نخواهد بود، چرا که غیبت امام عصر عجل الله تعالی فرجه، هرگز به معنای فرار و عدم حضور ایشان در بین مردم و یا کناره گیری ایشان و عزلت گرفتن در غار یا صحرا و رها نمودن امت به حال خویش نخواهد بود؛ بلکه به تصریح روایات آن حضرت در بین مردم حاضرند و به حسب شرایط و مصلحت الهی، مردم ایشان را نمی بینند و یا آن حضرت را دیده و نمی شناسند. در نتیجه در درون معنای غیبت، حضور آن حضرت در میان مردم قرار دارد.
سوم: نقش خوف در غیبت امام زمان عج الله تعالی فرجه:
مواردی در پاسخ به چرایی غیبت امام عصر عجل الله تعالی فرجه بر زبان امامان معصوم علیهم السلام بیان شده که از این قرار است:
- نبود بیعت ستمگر بر گردن حضرت مهدی عجل الله تعلی فرجه.[۱۱] ۲٫ غضب خداوند تبارک و تعالی بر امت.[۱۲] ۳٫ امتحان مردم.[۱۳] ۴٫ حفظ جان امام (خوف قتل)[۱۴] ۵٫ پنهان بودن و از اسرار الهی بودن.[۱۵]
از مجموع آنچه به عنوان دلیل غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه در کلام نورانی اهل بیت علیهم السلام بیان گردید، فهمیده شد که علت تامه و اصلی غیبت امام عصر عجل الله تعالی فرجه مخفی بوده و سری از اسرار الهی به شمار آمده است و آنچه در پاسخ به چرایی غیبت آن حضرت بیان گردیده، از حکمت های غیبت امام عصر عجل الله تعالی فرجه به شمار می رود، لذا هیچ یک از موارد شمرده شده را نمی توان علت تامه غیبت امام عصر دانست.
در نتیجه نمی توان علت تامه غیبت را خوف از قتل دانست و غیبت امام عصر عجل الله تعالی فرجه را فرار از ترس کشته شدن تلقی نمود، چراکه خوف یکی از حکمت ها بوده نه علت و علت اصلی غیبت از اسرار الهی بیان شده است.
معنای خوف در غیبت: نکته مهم دیگر در این سخن فهم صحیح واژه «خوف» است، زیرا فهم نادرست و ترجمه غیر صحیح این واژه سبب سوء استفاده جاهلان و نسبت دادن سخنان بی اساس به امام زمان عج الله تعالی فرجه گشته است. پس باید دید معنای صحیح واژه «خوف» با توجه به کاربرد آن چیست و مقصود از این کلمه در پاسخ به چرایی غیبت چیست؟
واژه «خوف» در مقابل امنیت و امید است، به این بیان که فرد دارای این ویژگی از روی نشانههای معلوم احتمال وقوع امری ناپسند را می دهد و به تعبیر امروزی نگران آن اتفاق نا خوشایند است.[۱۶]
در سخن مشهور حضرت علی علیه السلام نیز که فرمودند: «أیّها النّاس! إنّ أخوف ما أخاف علیکم اثنان: اتّباع الهوی و طول الأمل، فأمّا اتّباع الهوی فیصدّ عن الحقّ، و أمّا طول الأمل فینسی الآخره»[۱۷] همین معنا به روشنی نمایان است چرا که حضرت می فرمایند: ای مردم، همانا بزرگترین نگرانی که نسبت به شما دارم دو چیز است: پيروى از هواى (نفس) و آرزوى دراز، امّا پيروى از هوا (انسان را) از حق باز مى دارد، و امّا آرزوى دراز موجب فراموشى آخرت مى شود.
قرآن نیز نسبت به حضرت موسی علیه السلام این واژه به این معنا به کار رفته است. در آیه ۱۸ سوره قصص بیان شده است: «فَأَصْبَحَ فِي الْمَدِينَةِ خَائِفًا يَتَرَقَّبُ» «پس [موسی آن شب را] در آن شهر با حالت بیم و نگرانی صبح کرد»
در نتیجه خوف یک رفتار عاقلانه در مقابل یک خطر است و به معنای ایمن نبودن و یا دلواپسی و نگرانی از خطر است.[۱۸] بنابراین واژه «خوف» در روایات غیبت امام عصر عجل الله تعالی فرجه نیز به همین معنای نگرانی و دلواپسی است نه معنای ترس نفسانی مذموم، چراکه معادل ترس مذموم در لغت عربی واژه «جبن» بیان شده است که در روایات نیز مورد مذمت قرار گرفته است.[۱۹]
از دیگر نکات قابل توجه آن است که در روایات غیبت امام عصر عجل الله تعالی فرجه از اوامر الهی شمرده شده و به انتخاب و خواستهی امام زمان عجل الله تعالی فرجه نیست که گفته شود حضرت به دلیل ترس از جان خود غیبت نموده است.
بنابر آنچه بیان شد روشن گردید که غیبت سنت انبیاء الهی بوده که معنای آن پنهان شدن از دیدگان است و هرگز به معنای فرار نخواهد بود. همچنین فهمیده شد دلیل اصلی غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه پنهان بوده و آنچه به عنوان «خوف از جان» در روایات بیان شده است از حکمتهای غیبت امام عصر به شمار می رود که بر فرض دلیل دانستن آن، خوف به معنای نگرانی و ناایمن بودن است نه ترس مذموم، بنابراین به هیچ وجه نمی توان غیبت امام زمان عج الله تعالی فرجه را به منزله فرار ایشان از ترس جان معنا کرد.
[۱] . سوره بقره، آیه۱۵۲؛ سوره اعراف، آیه۱۴۲؛ شیخ صدوق، کمال الدین، ج۱، ص۱۴۵، باب سادس: باب فی غیبة موسی.
[۲] . سوره اعراف ۷۶-۷۷؛ شیخ صدوق، کمال الدین، ج۱، ص۱۳۷٫
[۳] . شافعی، عقد الدرر فی اخبار المنتظر، ص۳۸.
[۴] . الطبری، تاریخ الطبری، ج۳، ص۲۰۰؛ الطبرانی، المعجم الکبیر، ج۷، ص۵۶؛ ابن الاثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص ۱۸۵؛ . وإنما تغیب کما غاب موسی بن عمران اربعین لیلة ثم یعود. یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۱۴.
[۵] . طریحی، مجمع البحرین، ج۲، ص۱۳۴؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۱، ص۶۵۴.
[۶] . بحارالانوار، ج۵۱، ص۳۲، ح۴٫
[۷] . شیخ صدوق، کمال الدین، ج۲، ص۶۴۸، ح۲٫
[۸] . النعمانی، الغیبه، ص ۱۴۱، ح۲٫
[۹] . شیخ صدوق، کمال الدین، ج۲، ص ۳۵۰، ح۴۶٫
[۱۰] . صافی گلپایگانی، پاسخ ده پرسش، ص۷۰.
[۱۱] . کمال الدین ، صدوق، ج۲، ص۴۸۵؛ شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۲۴۵، ح۶٫
[۱۲] . تَبَ إِلَيَّ أَبُو جَعْفَرٍ ع إِذَا غَضِبَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَى خَلْقِهِ نَحَّانَا عَنْ جِوَارِهِمْ. کلینی، کافی، ج۱، ص۳۴۳، ح۳۱٫
[۱۳] . إن الله یحب أن یمتحن الشیعه. کلینی، کافی، ج۱، ص۳۳۷، حدیث ۵٫
[۱۴] . قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا بُدَّ لِلْغُلَامِ مِنْ غَيْبَةٍ فَقِيلَ لَهُ وَ لِمَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ يَخَافُ الْقَتْلَ. شیخ صدوق، علل الشرائع، ج ۱، ص ۲۴۳٫
[۱۵] . شیخ صدوق، علل الشرائع ، ج۱، ص۲۶۴.
[۱۶] . الخَوْف: توقّع مكروه عن أمارة مظنونة، أو معلومة، كما أنّ الرّجاء والطمع توقّع محبوب عن أمارة مظنونة، أو معلومة، ويضادّ الخوف الأمن، ويستعمل ذلك في الأمور الدنيوية والأخروية. راغب اصفهانی، مفردات، ص۳۰۳٫
[۱۷] . نهج البلاغه، خطبه۴۲٫
[۱۸] . سوره قصص، آیه۱۵ الی ۲۱٫
[۱۹] . الجُبنُ مَنْقَصةٌ. نهج البلاغه، حکمت۳؛ شِدّةُ الجُبنِ، مِن عَجْزِ النَّفْسِ و ضَعفِ اليقينِ. غرر الحکم، ص۴۱۴، ح۱۹٫
چرایی تعبیر «بعثت» برای قیام حضرت مهدی «عجل الله تعالی فرجه الشریف» در روایات فریقین
ثبت دیدگاه