پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله و ایجاد انحراف در آبشخور معارف وحیانی و به انزوا کشیدن امامان هدایتگر سبب شد که در حدود سه قرن حیات امامت امامان معصوم علیهم السلام تا قبل از غیبت، مردم در سایه فرمانروایی حاکمان غاصب بنی امیه و بنی العباس مورد ظلم و تعدی قرار بگیرند و از منبع نورانی وحی به دور افتاده و به سختی در مواردی با اهل بیت علیهم السلام ارتباط ایجاد کنند و از معارف ایشان بهره مند شوند.
دستور به تعقیب شیعیان و قتل آنها یکی از عواملی بود که خود به خود امامان علیهم السلام در انزوا قرار بگیرند و مردم نتوانند ارتباط مستقیم با ایشان داشته باشند.
سازمان وکالت از سوی امامان
منصور دوانقی در مدینه جاسوسانی را قرار داده بود که میان مردم بگردند و هر کس از شیعیان امام صادق علیه السلام را که شناسایی کردند دستگیر کرده و گردنش را بزنند. (کافی ج۱، ص۳۵۱)
دستگیر کردن و به زندان بردن افراد به جرم هر گونه ارتباط و نامه نگاری با امام شایع بود و این امر در زمان عسکریین علیهما السلام به اوج خود رسیده بود. حلبی میگوید: «ما در محله ای به نام عسكر جمع شده بودیم و در انتظار تشريف فرمایی امام حسن عسكری علیه السلام بوديم. چون روز خروج و بيرون آمدن امام بود، ناگهان نامه ای از طرف حضرت به ما رسيد كه هيچ یک از شما بر من سلام نكنيد و حتی با دست و سر به طرف من اشاره نكنيد؛ زيرا براى شما خطر دارد و در امان نخواهید بود. (بحار الانوار ، ج ۵۰ ص ۲۶۹)
افزون بر این شدتها و سختگیریها از سوی حاکمان به شیعیان، اهل بیت علیهم السلام به ویژه امام هادی علیه السلام و امام عسکری علیه السلام به طور مستقیم تحت تعقیب بوده و با امر حاکم عباسی به لشکرگاه آورده می شوند و در منطقه نظامی ایشان محصور و تحت مراقبت سخت آنان قرار می گیرند و عملا شیعیان راهی برای دسترسی و دستیابی به امام برای اخذ معارف نداشتند. از این رو از زمان امام سجاد علیه السلام و به ویژه صادقین علیهما السلام سازمان وکالت از سوی امامان در میان شیعیان نهادینه شد.
اهداف اهل بیت علیهم السلام در ایجاد این نهاد وکالت در بین شیعیان چه بود؟
از جمله اهدافی که برای این امر مهم میتوان بیان کرد عبارت است از:
اول : هدایت افراد و پاسخ به سؤالات
امام بر اساس مقام هدایتگری که بر عهده او گذاشته شده همواره درصدد هدایت علمی و فرهنگی و دینی مردم است. از این رو در حال و شرایطی و در هر قالبی باید پاسخگوی سؤالات مردم باشد. و از سویی پس از گسترش حکومت اسلامی و افزایش تعداد مسلمانان با فرهنگهای مختلف و تبادل فرهنگها و علوم، ایفای این نقش و وظیفه بر اهل بیت علیهم السلام دوچندان و مضاعف میشد. از این رو تربیت افراد از ناحیه امامان علیهم السلام و ایجاد شبکه وکالت و اعزام آنها به بلاد مختلف برای پاسخگویی به شبهات و تربیت دیگر افراد و گسترش شبکه وکالت، این امر را تسهیل مینمود. به عنوان نمونه، امام صادق علیه السلام افرادی را همچون مفضل بن عمر جعفی، عبد الله بن ابی یعفور و معلّی بن خنیس را در مدینه و اطراف آن برای این امر قرار داده بودند. (تنقیح المقال ممقانی ج ۲ ص ۳۰۰٫ رجال کشی، ج ۱ ص ۲۴۸و ۳۸۱٫ الغیبه شیخ طوسی ، ۳۴۷-۳۴۸)
این سازمان روز به روز توسعه مییافت، چرا که با شدت اختناق و سختگیری بر اهل بیت علیهم السلام تنها گزینه ارتباط شیعیان با امام خود شده بود.
این امر در زمان امام حسن عسکری علیه السلام به جهت انتقال حضرت و پدرشان در یک شهر کوچک نظامی به اوج خود رسیده بود و از آنجایی که بر اساس روایات رسیده به دست حاکمان عباسی، که حضرت را پدر مهدی موعود معرفی کرده بود، اگر کسی به قصد ملاقات و دیدار با امام می آمد و معلوم می شد از شیعیان آنحضرت بوده است مورد پیگرد قرار می گرفت و دستگیر و زندانی و یا کشته می شد. این شرایط موجب شد شیعیان مخصوصا شیعیان سایر شهرها و کشورها امام خود را نبینند و جز از طریق وکلای ایشان راهی برای ارتباط با امام نداشته باشند و به وکلای منصوب از طرف امام اعتماد می کردند.
دوم: جمع آوری اموال و حقوق واجب
با گسترش جغرافیای حکومت اسلامی و افزایش شیعیان، امامان با تربیت شاگردان و مبلغان آموزش دیده، آنان را به نقاط مختلف حکومت اسلامی میفرستادند تا علوم و معارف اهل بیت : را به مردم تعلیم دهند و در نتیجه، روز به روز بر تعداد شیعیان و محبین اهل بیت : افزوده می شد. یکی از وظایف شبکه وکالت افزون بر رفع مشکلات و پاسخگویی به سؤالات مردم، آنان حقوق واجب مربوط به اهل بیت : را به دست امام می رساندند.
شدت اختناق و سخت گیری بر امام عسکری علیه السلام به چه جهت بود؟
با نگاهی به تاریخ حیات امام حسن عسکری علیه السلام و اوج خفقان و ظلم به شیعیان ، مشاهده می کنیم حتی خواص اصحاب امام نیز به سختی و با بهانه های مختلف و به قصد خرید و فروش و امثال ذلک به حضور امام می رسیدند و سؤالات خود را می پرسیدند و دلیل این همه سختگیری بر امام جهات متعدد داشت که به دو جهت مهم آن اشاره می شود:
نخست خوف و ترس حاکمان بنی العباس از تشکیل حکومت توسط امام
همانطور که بیان شد در این دوران به جهت افزایش جمعیت شیعه در کوفه و بغداد و برخی شهرهای ایران همانند قم و ری و نیشابور و سایر شهرها و حتی سامراء و احیانا تشکیل حکومت توسط شیعیان، موجب شده بود حکومت عباسی از اینکه مبادا امام با این حکومتها ارتباط برقرار کنند و آنها را رهبری کنند امام را در یک شهر نظامی تحت کنترل داشتند. در روایتی که درکافی شریف از احمد بن عبیدالله بن خاقان نقل شده است که پدرم احترام فوق العاده ای برای امام حسن عسکری علیه السلام قائل بود بعد از شهادت حضرت برادر ایشان جعفر به طمع مال و مقام دنیایی برادرش نزد پدرم آمد و گفت:« مقام و منصب برادرم را بمن بده من سالى ۲۰ هزار دينار برايت مي فرست!.» پدرم به او تندى كرد و ناسزا گفت و به او گفت: اى احمق! حاکم به روى كسانى كه به امامت پدر و برادرت معتقدند شمشير كشيد تا آنها را از آن عقيده برگرداند و نتوانست اين كار را عملى كند پس اگر شيعيان پدر و برادرت، تو را امام مي دانند، نيازى به سلطان و غير سلطان ندارى كه منصب آنها را به تو دهند(زیرا به اندازه کافی قدرت داری)، و اگر نزد شيعيان اين منزلت را ندارى، بوسيله ما بدان نخواهى رسيد.» (کافی ، ج۱ ص ۵۰۵٫)
این مطلب به وضوح میزان قدرت شیعیان در آن عصر را می رساند که حتی حکومت عباسی نمی توانست با شیعیان مقابله کند در نتیجه به حصر امام و کنترل ایشان روی آورده بودند تا بتوانند شیعیان را تحت کنترل داشته باشند.
دوم انتساب امام عسکری علیه السلام به مهدی موعود به عنوان پدر ایشان.
همانطور که اشاره شد از آنجایی که طبق روایات متواتر از رسول خدا و سایر اهل بیت علیهم السلام، امام حسن عسکری علیه السلام پدر مهدی موعود و منتقم از ظالمان، و تشکیل دهنده حکومت عدل جهانی ، معرفی شده بودند و عباسیان نیز بر این مطلب واقف بودند، لذا برای اینکه به امام عصر علیه السلام دسترسی داشته و او را دستگیر و زندانی کنند و یا به قتل برسانند، امام حسن علیه السلام را به شدت تحت کنترل داشتند.
این خفقان و مراقبتها که در زمان امام عسکری علیه السلام به اوج خود رسید، سبب شد تا امام نوع رابطه و دسترسی مردم به امام را از ارتباط مستقیم به صورت سازمان وکالت تغییر بدهند و مردم را به وکلای خود ارجاع میدادند تا ذهنیت مردم را از اینکه همواره به خود امام معصوم باید مراجعه کنند، را تغییر دهند و کم کم ایشان را مهیای زمان غیبت کنند.
وکلای امام حسن عسکری علیه السلام را نام ببرید
از مهمترین وکلای امام حسن عسکری علیه السلام از جمله در ایران می توان به افراد ذیل اشاره کرد:
۱- عثمان بن سعید عمری
وی از وکلای امام حسن عسکری علیه السلام و بعد از آن حضرت وکیل امام زمان علیه السلام بوده است. ایشان دارای جلالت شأن زیادی است به گونه ای که هم امام هادی و امام عسکری علیهما السلام به امین بودن و وثاقت وی تصریح کرده و دیگرن را به او ارجاع می دادند.
۲- احمد بن اسحاق قمی
وی یکی از مشهورترین وکلای امام حسن عسکری علیه السلام و از اصحاب ۴ امام بزرگوار از ائمه علیهم السلام می باشد و توفیق دیدار امام عصر علیه السلام را نیز درک کرده است. احمد، استاد شیخ صدوق بوده است. امام حسن عسکری علیه السلام قبل از به شهادت رسیدن وی را به عنوان وکیل امام عصر تعیین کرده بودند و از وی با عنوان «شیخ القمیین» یاد می شود. مسجد امام حسن عسکری علیه السلام در قم نیز توسط ایشان و به امر امام احداث شد. وی در بازگشت از سفری که به خدمت امام حسن عسکری علیه السلام رسیده بود، در اطراف کرمانشاه (سرپل ذهاب) مریض شد و صبح روز بعد از دنیا رفت و توسط «کافور» خادم امام حسن علیه السلام با کفنی که از طرف امام به احمد هدیه داده شد، تکفین شده و همانجا به خاک سپرده شد.
۳- ابوسهل اسماعیل بن علی بن نوبخت
وی بزرگ طائفه نوبختیه و به عنوان شیخ المتکلمین بغداد بوده است. دارای تصنیفات عدیده ای از جمله «الانوار فی تواریخ الائمه الاطهار » بوده است. در زمان وی بود که «حسین بن منصور حلاج» ادعای وکالت از طرف امام زمان علیه السلام را به دروغ داشت ولی با اقدامات اسماعیل بن نوبخت ، رسوا شد و مردم به دروغ بودن ادعای او پی بردند. اسماعیل از وکلای امام در بغداد بوده است.
۴- احمد بن اسحاق رازی
وی نیز از وکلای امام حسن علیه السلام بوده است و به عنوان وکیل اصلی امام و موکل بر سایر وکلا بوده است . به گونه ای که اسماعیل بن عبده که خود از وکلای منصوب از طرف امام بود، موظف بود که هر آنچه از اموال و نامه های مردم به او سپرده می شد به احمد بن اسحاق تحویل دهد تا او به امام برساند.
۵- قاسم بن علا همدانی
وی جزو وکلای امام در منطقه آذربایجان بوده است.حدود ۱۱۷ سال عمر کرده و بعد از ۸۰ سالگی بینایی خود را از دست داد و در توقیع شریفی از امام عصر [ به وی ، زمان وفاتش به او اعلام شد.
۶- محمد بن احمد بن جعفر القمي العطار
وی نیز از وکلای مورد اعتماد امام حسن علیه السلام بوده است و در مورد وی از احمد بن ابراهیم مراغی که از اصحاب امام عسکری علیه السلام بود، نقل شده است که می گوید:«و در روی زمین فرد سومی به مثل او در نزدیکی به امام عصر [ وجود ندارد.
البته مجموع وکلای امام حسن علیه السلام را حدود ۲۱ نفر ذکر کرده اند.
در هر صورت از روشهای تربیتی حکیمانه اهل بیت علیهم السلام، ایجاد شبکه وکالت بوده که به فراخور زمان و مکان، ایشان افرادی را تربیت نموده و مسئولیتهای مهمی را بر عهده ایشان می گذاشتند و از این رهگذر نقش هدایتگری خود را با توجه به شرایط سخت اختناق و ظلمی که از ناحیه حاکمان بنی العباس ایجاد شده و در زمان امام عسکری علیه السلام به اوج خود رسیده بود، ایفا نمودند.
امام حسن عسکری(علیه السلام) در مواجهه با چالشهای عصر امامت در آستانه غیبت
ثبت دیدگاه