جمعه, ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳ Friday, 26 April , 2024 ساعت ×
چهارمین جلسه درس اخلاق استاد محمدتقی سبحانی با موضوع نصرت ولی خدا برگزار گردید.
۲۳ آذر ۱۴۰۱ - ۱۹:۵۸
شناسه : 3464
7
درس اخلاق در آیات و روایت، فراوان در باب جهاد حقیقی به خصوص جهادی که برای نصرت خاص اولیای الهی است، یعنی برای آن­هایی که در سنگر اول می­ایستند و سینه سپر می­کنند، می­خواهند فدایی باشند،یک ویژگی­هایی برشمرده شده است.
منبع : بنیاد بین المللی امامت
پ
پ

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین

و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین، سیما بقیه الله فی الأرضین عجل الله تعالی فرجه الشریف، و روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه فداء

مروری بر مباحث گذشته

بحث­مان در باب اخلاق و آداب خدمتگزاری این بود که مهم­ترین عنصر خدمتگزاری و حساس­ترین سنگر خدمتگزاری نصرت از ولی زمان است و قرآن کریم به خوبی و روشنی این اصل را بیان می­کند و در روایات اهل بیت هم تبیین شده است. گفتیم برای نصرت اهل بیت عصمت و طهارت و اولیای الهی مؤلفه­هایی در قرآن و روایات آمده است که اگر ما بخواهیم نصرت کنیم نصرت به چه معنا است.

اصل اول گفته شد که نصرت بر محور جهاد است. کسی که در کنار ولی زمان می­خواهد کار کند باید جهاد با مال، جهاد با نفس، جهاد با خانواده، جهاد با آبرو، این­ها را رعایت کند و این را ما در زیارات خطاب به اهل بیت بیان می­کنیم.

عرصه‌ی جهاد

سؤال این است که صحنه­ی درگیری این جهاد در کجا است. چه نوع جهادی باید صورت بگیرد. جهاد با جان و مال و این­ها روشن است، اما تا انسان صحنه­ی دقیق درگیری جهاد را نشناسد خیلی نمی­تواند در این سنگر سنگربانی کند، حضور داشته باشد، تأثیرگذاری کند. در آیات و روایت، فراوان در باب جهاد حقیقی به خصوص جهادی که برای نصرت خاص اولیای الهی است، یعنی برای آن­هایی که در سنگر اول می­ایستند و سینه سپر می­کنند، می­خواهند فدایی باشند،یک ویژگی­هایی برشمرده شده است.

تبیین صحنه‌ی درگیری بین ولی خدا و مخالفین ایشان

اولین نکته­ای که ما از قرآن کریم و روایات استفاده می­کنیم این است که این دعوا، دعوای حقیقی است. جنگ نابرابر جدی بین ولی زمان و ناصرینش و مخالفین شکل می­گیرد. دعوا از این دعواهای عادی نیست که برپا شود و بعد از مدتی بگذرد.، من فقط یک آیه از قرآن را می­خوانم و خیلی در این­جا بحث است و خود اساتید هستند و إن شاء الله این را دنبال کنند، قرآن کریم صحنه­ی درگیری ولی خدا همراه ناصرینش را در مقابل مخالفین این گونه تصویر می­کند، یکی از این تصویرها را من عرض کنم.  در سوره­ی بقره آیه­ی ۲۰۴ می­فرماید: «أم حسبتم أن تدخل الجنه و لما یأتکم مثل الذین خلوا من قبلکم»؛ شما فکر می­کنید به بهشت، آن مقام واقعی در جوار اولیای خدا و پیامبر اکرم، می­رسید و آن چه در باب امت­های گذشته با اولیای زمان­شان گذشت به شما نمی­رسد. یعنی خلاصه اگر می­خواهید در این­جا آن جوار اولیای خدا، پیغمبر اکرم و اهل بهشت را ببینید داستان از این ماجرا است. در گذشته چه شد که قرار است ما هم تبعیت کنیم؟ قرآن می­فرماید: «مستهم البأساء و الضراء»، من بارها تعبیر «مَسّ» را گفتم که در قرآن کریم در باب «ضرّاء» آمده است. «مس» به معنای اصابه نیست، گاهی اوقات در قرآن می­فرماید که مصیبتی اصابه می­کند: «أصابتهم مصیبه». «مس» این نیست، مس بدین معناست که به جان­شان می­نشیند، هم بأساء و هم ضراء، دو تا معنا است. آن چنان به جان این­ها می­نشیند و درون وجود این­ها را درگیر می­کند، حیات­شان را به هم می­زند که بعد «زلزلوا حتی یقول الرسول و الذین آمنوا»؛ داستان، داستان مردم عادی نیست. یعنی خود ولی خدا، خود پیامبر، «و الذین آمنوا»؛ یعنی آن کسانی که دور پیغمبر هستند، یعنی ناصرین، همان­هایی که می­خواهند فدایی رسول خدا شوند، آن قدر مشکلات شدید می­شود تا این که پیامبر «و الذین آمنوا معه»، از این «مع» استفاده می­کنیم، آن­هایی که حواریون دورش هستند و در خط مقدم هستند داد می­زنند «متی نصر الله؟». کار به کجا رسیده است؟! در روایات تعابیری است که حالا این­جا نمی­خوانم، در رابطه با حالات انبیای گذشته و پیامبر اکرم داریم که گاهی کار آن قدر سخت می­شد که پیامبر شمشیر را می­انداخت و می­گفت خدایا خودت می­دانی و با دینت! من هر کاری می­توانستم کردم! یعنی ما غزوات پیامبر را می­خوانیم و راحت از کنار آن می­گذریم، اگر کسی در صحنه­های حساس از بعد از جنگ احد دقت کند، خود جنگ خندق، لحظه­های حساسی است، اگر کسی  فقط تصویر ماجرا کند می­فهمد که بر پیامبر اکرم و امیر مؤمنان و ناصران آن­ها چه گذشته است. قرآن می­فرماید در امت­های گذشته این داستان برای همه­ی اولیا و یارانی که با آن­ها بودند اتفاق افتاد، آن قدر کار بر آن­ها سخت شد که «زلزلوا»؛ لرزیدند، با مشکل مواجه شدند، پیغمبر و ناصرانش گفتند «متی نصر الله»؛ خدایا این نصرتت که قرار است برسد کی می­رسد؟ کار تمام است. آن داستان حضرت موسی دارد که وقتی پشت رود نیل آمد دید کار تمام است و فرعون از آن طرف می­آید و من و یارانم در این­جا گرفتار هستیم، یک تعبیری در روایات درباره­ی حضرت موسی دارد که گفت خدایا ظاهراً قرار است همین عده­ای از ما و مؤمنین هم برویم، این­ها را هم دست فرعونی­ها بدهیم. آن­جا قرآن می­فرماید وقتی به آن­جا می­رسد «ألا إن نصر الله قریب»، «إن تنصر الله ینصرکم و یثبت أقدامکم» چیز ساده­ای نیست. «إن تنصر الله» تا این­جا که داد انسان بلند می­شود «متی نصر الله». یعنی همه چیز به یک نخ بند است، آن­جاست که «ألا أن نصر الله قریب»، «إن تنصر الله ینصرکم» خیلی هم ساده نیست و داستان این طرفش خیلی سخت و شدید است.

گرفتاری و مشکلات ناصرین امامت از دیدگاه روایات

در آیات و روایت جبهه­بندی­هایی که برای مؤمنان، آن هم مؤمنان خاص وجود دارد و حضور شیطان در این صحنه و کارهایی که انجام می­دهد و مصیبت­هایی که برای انسان مؤمن درست می­کند فراوان آمده است. من به چند نمونه اشاره می­کنم، به خصوص این بُعد کسانی که در نصرت ولایت هستند که در روایات نکات خیلی جالبی آمده است. در روایات تبیین شده است که دعوای اصلی کجاست و این دعوا  هدفش شیعیان خاص می باشد، هدفش همان­هایی هستند که در خط مقدم ایستادند.

گام نخست: دشمن شناسی

نکته حائز اهمیت این است که گاهی انسان با عده­ای جهاد می­کند که می­داند چه کسانی هستند و آن طرف ایستادند و اسلحه هم دارند و معلوم است که دنبال چه چیزی هستند. قرآن کریم می­فرماید اولین و مهم­ترین جبهه­ی تقابل مؤمنان و پیامبر و اولیای الهی و یارانش شیطان است و سختی کار از این­جا شروع می­شود. یعنی در نصرت ما نسبت به اهل بیت، دعوای­ما با یک طرفی است که آن طرف یک فرد همه فن حریف است. اولاً قسم خورده است که «فبعزتک لاغوینهم أجمعین»، در دو آیه از قرآن کریم قسم خورده است که من اغواء می­کنم و بعد هم نتیجه­اش را گفته است، گفته است همه را اغواء می­کنم و یک عده­ی خاصی در امان هستند، آن­ها مخلَصین هستند. ولی مهم­ترش این است که شیطان در اغوایش چه می­کند که ما باید خودمان را در این صحنه آماده کنیم که با چه دشواری­هایی و با چه حیله­ها و کیدهای شیطان مواجه هستیم.

قرآن کریم می­فرماید: «فبما أغویتنی لاقعدن لهم صراطک المستقیم ثم لآتینهم من بین أیدیهم و من خلفهم و عن أیمانهم و عن شمائلهم»؛ قسم خورده است، اول خطش را مشخص کرده است، گفته من «لاقعدن لهم صراطک المستقیم»؛ جای من هم مشخص است کجاست، سنگرم را هم مشخص کردم،  با این­ها کار دارم، با آن­هایی که از این مسیر مستقیم می­آیند می­خواهم بجنگم. چه می­کنم؟ به سراغ آن­ها می­آیم، از جلو، از عقب، از راست، از چپ. یعنی چه؟ یعنی همه­ی جوانب حضور انسان، توان و ظرفیت انسان را احاطه می­کنم. هیچ کس را رها نمی­کنم. سپس می گوید: «و لا تجد أکثرهم شاکرین»؛ عاقبت ماجرا را هم من به شما بگویم، «أکثرهم» چه کسانی هستند؟ آن­هایی که به صراط مستقیم می­آیند، یعنی آن­هایی که می­خواهند به سمت صراط مستقیم بیایند اکثرشان را می­اندازم.

یک روایت زیبایی از امام باقر علیه السلام داریم که زراره می­پرسد این آیه چه می­خواهد بگوید؟ یعنی چه که من سر صراط می­ایستم، آن هم همه جوره مقابله می­کنم و آخرش هم من بر اکثریت پیروز هستم. حضرت فرمودند «یا زراره! إنه إنما صَمَدَ لک و لأصحابک»؛ همه­ی نقشه­های شیطان مال تو و رفیقانت است، شیعیان خاص است، «فأما الآخرون فقد فرق منهم»؛ اصلاً شیطان با بقیه کاری ندارد. آنی که در خط مستقیم نیست شیطان چه کارش دارد؟! دارد می­رود! دعا هم پشت سرش می­خواند. با چه کسی کار دارد؟ آنی که در صراط مستقیم است. حضرت فرمودند شیطان با تو و اصحابت کار دارد. تمام این کیدی که گفتیم، بالا و پایین، ریز و درشت، مال آن کسانی نیست که در بیرون هستند، آن کسی که در خط ولایت نیست، آن کسی که در راه ایمان نیست، مال کسانی است که حواس­شان جمع است. صراط مستقیم طبق روایات ما تفسیر شده است، ائمه فرمودند «صراطک المستقیم» یعنی «صراط علیٍ المستقیم». حالا ما «صراطٌ عَلَیَّ مستقیم» در قرائت موجود قرآن داریم در قرائت اهل بیت «صراط عَلیٍ المستقیم» گفته شده است. حالا از باب تفسیر و تأویل فرمودند صراط مستقیم خدا صراط علی بن ابیطالب است، هیچ راه دیگری هم نداریم. پس سر صراط امیر المؤمنین ایستاده است، از بالا و پایین و چپ و راست هم حمله می­کند. یکی از علما که خدا ایشان را رحمت کند تعبیری داشتند که ذکر می­کنم، ایشان می­گفت مشکل شیطان چیست؟ این است که همه چیز بلد است، فقه بلد است، افقه الفقهاء است، فلسفه بلد است، اعلم حکما است، کلام بلد است، اخلاق بلد است، قرآن بلد است، حدیث بلد است. مثلاً سراغ فقها که می­آید با چه چیزی بر سرشان کلاه می­گذارد؟ با فقه بر سرشان کلاه می­گذارد. یک مسأله­ی فقهی شرعی سراغ این می­آید، با آیه­ی قرآن می­آید، با حدیث می­آید. یعنی حریف­مان، حریف است، کاربلد است، راه و چاه می­شناسد. با چنین کسی ما در مسیر امام عصر و نصرت اولیای خدا مقابل هستیم. موجودی که قسم خورده است و گفته است من آخر خط با این چهارده تا کار دارم. اول و آخر عالم این­ها هستند، اول این­ها هستند و پایان هم این­ها هستند، شیطان می­گوید من هم اول بودم و آخر هم هستم و با این­ها کار دارم و به رفیقان این­ها کار دارم و با کسانی کار دارم که فکر می­کنند صراط مستقیم علی بن ابیطالب راه نجات است و آمده‌اند. آنی که نیامده است و در خانه نشسته است می­گوید قربان امیرالمؤمنین علی علیه السلام بروم! با او که کاری ندارد. همان کسی که به نصرت نیامده است یعنی در راه مستقیم نیست. آنی که آمده است و در خط است حضرت فرمودند تو ای زراره در معرض شیطان هستی -زراره کیست؟- زراره سنگر اول است که فرمودند اگر زراره نبود «لاندرست آثار أبی»؛ اگر زراره نبود اصلاً میراث پدر من از بین می­رفت. در مورد چنین کسی حضرت می­فرماید شیطان در حرکاتش به شما کار دارد و شما حواس­تان جمع باشد، با بقیه کاری ندارد.

حالا آیات و روایات دیگری هم هست که چون وقت کم است، یک دعایی امام سجاد علیه السلام دارند که من توصیه می­کنم- حالا خودم توفیق کمی دارم در حدی که گاهی شیطان می­گذرد و فرصت می­کنیم ولی خب شما به هر حال جوان هستید و فرصت بیشتر دارید- یک دعایی از امام سجاد علیه السلام در صحیفه­ ی سجادیه نقل شده است، دعای هفدهم. می­خواستم فرازهای مختلفی را بخوانم، دعای خیلی عجیبی در شیطان­شناسی است. صحیفه­ی سجادیه واقعاً در این زمینه بی­نظیر است- حالا من می­گویم بی­نظیر است در حد فهم خودم می­گویم- در کیدشناسی شیطان ادعیه و روایاتی وجود دارد اما ظرایفی که در دعاهای صحیفه­ی سجادیه از جمله این دعای هفدهم وجود دارد بی­نظیر است. تعبیری امام سجاد علیه السلام دارند که خدایا اگر قرار است عمر من لانه­ی شیطان شود «فاقبضه»؛ خدایا آن را بگیر! تعبیر عجیبی است. یعنی زندگی من آوردگاه شیطان شود، مزرعه­ی شیطان شود، قرار باشد در این­جا لانه کند یک لحظه به من امان نده! صدر دعا را به عنوان آخرین عرایضم می­خوانم که حالا یک مقداری دوستان تشویق شوند این دعا را ببینند، حضرت می­فرمایند: «اللهم إنا نعوذ بک من نزعات الشیطان الرجیم»؛ «نزعه» را در لغت به معنی ضربه است، در شرحی می­دیدم که شرح خوبی مرحوم سید علی خان دارند که دوستان حتماً در موارد صحیفه ببینند که لغات را خوب معنا می­کند، چون ایشان لغت­شناس حرفه­ای است. یادم است در آن­جا یک تعبیری داشت- حالا فرصت نکردم ببینم- که از نزعات تعبیر می­کرد به هر گونه تماس، هر گونه ضربه، تلنگر چون معنای لغوی نزعه این است. خدایا ما از آن نزعه­های شیطان به تو پناه می­بریم. «و کیده و مکائده»؛ شیطان کید دارد و از مکایدش، «و من الثقه بأمانیه»؛ از این که به آرزوهایی که شیطان در ما می­اندازد اعتماد کنیم. یکی از حیله­های شیطان طبق آیات شریفه وعده است، آرزو می­اندازد؛ از این که اعتماد کنیم به آرزوهایی که در ما می­اندازد، «مواعیده»؛ وعده­هایی که به ما می­دهد، «و غروره»؛ انسان در راه مستقیم به یک جایی می­رسد که آقا ما دیگر کارمان حل شد! دیگر ما در خط هستیم! به بقیه نگاه کنید که نیستند! انسان یک مسیری را دارد با آرامش می­رود اولین نکته­ای که به ذهنش می­رسد یک نگاه تحقیرآمیز به دیگران است که الحمد لله ما کارمان به جایی رسید و دیگران را نگاه می­کنیم می­گوییم نه در خط ولایت هستند نه توفیق دارند! این، نقطه­ی آغاز غرور است. حالا من عرض خواهم کرد، چند تا، چهار تا، پنج تا نکته­ای که از نکاتی است که گرفتاریش برای ماها بیشتر از دیگران است. یعنی از آن نزعه­های شیطان که بیشتر ماها را گرفتار می­کند، مایی که دیگر در صف مقدم ایستادیم و خدمتگزاری و عمر و خانواده و جان و مال و همه چیزمان را گذاشتیم. شیطان سه چهار تا کید دارد که مال ما است، از آن طناب­ها است، به تعبیری که حضرت در این­جا می­فرمایند، می­فرمایند «بغروره و مصائده»؛ «مَصیَد» یعنی دام، شیطان یک سری دام­هایی دارد که می­اندازد و برای هر کسی هم یک دام دارد و این دام­های مخصوص گروه­ها و نوع دام­ها را هم باید شناسایی کرد. خیلی از دام­هایی که برای افراد عادی می­اندازد به سراغ ما نمی­آید و می­داند هر چه هم بگوید ما گوش نمی­دهیم. دام­های ما هم دام­های خاصی است، یعنی دام­های کسانی که در نصرت ولی خداوند هستند. إن شاء الله که خداوند متعال ما را از مکاید شیطان محفوظ بدارد و توجه و تذکر به این که هر لحظه از هر طرف به هر شکل، با هر دام، عرض کردم و لو دام فقهی، دام کلامی، دام حدیثی، این­ها همه­اش دام است و دام­های شیطان است، دام تشرع، دام ادعا، خداوند متعال ما را از همه­ی این دام­ها بر حذر بدارد و معرفت مکاید شیطان و توفیق پرهیز از آن­ها را نصیب ما بفرماید. و الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.